با توجه به شرایط اقتصادی جامعه ، در موقعیت کنونی ، رسیدگی به فقرا و دستگیری از ایشان قطعاً از با فضیلت ترین اعمال است. در چنین شرایطی تسنن به سنت های رایج عزاداری فاطمیه از جمله اطعام کردن ، اقامه مجلس عزا، تشرف به عتبات و مواردی مشابه ، چگونه قابل توجیه است؟
توضیح اشکال:
اول:
انجام این خرج ها برای عزاداری با توجه به فقر اقتصادی جامعه صحیح نیست.
دوم:
با توجه به فقر مردم ، اکنون دیگر این عزاداریها مستحب نیست.
سوم:
استحباب رسیدگی به فقرا بیشتر از عزاداری است.
چهارم :
در عزاداری باید از هزینه های زیاد صرف نظر کرد و به جای آن کار مردم را راه انداخت . مثلاً به یک دختر جهزیه داد یا این پول را باید به یک جوان بدهند تا ازدواج کند و به گناه مبتلا نشود.
پاسخ!
اول:
این سلیقه که در مستحبات همیشه بهترین ، انتخاب شود خیلی مورد امضای شارع نیست.
از امام علیه السلام سوال می شود دعا بهتر است یا قرآن؟ امام علیه السلام می فرمایند: دعا بهتر است. در ابتدای این روایت است که این قدر سخت نگیر. در بعضی روایات فضایل کثیر صلوات ذکر شده است. آیا ائمه همیشه این کار را می کردند؟ صدقه ی سری بهتر از صدقه ی علنی است . آیا ائمه همیشه چنین می کردند؟ به بیان دیگر این سلیقه خوب نیست که انسان همیشه به دنبال بهترین با شد. خدا می خواهد در سفره ای که پهن شده، انسان از هر نعمتی ا ستفاده کند. ظا هراً خدا دوست دارد که هر کس در کنار این سفره ی پهن شده ی الاهی به عنوان مستحبات، بیاید و به اندازه ی تشخیص خود و مشورت با انسان های آگاه، از انو اع این مستحب ها استفاده کند. اگر در مستحبات تنوع ایجاد نشود، زدگی ایجاد می شود. معمولاً چنین است که خود این مستحبات توفیق آور هستند و زمینه را برای سایر کارها باز می کنند. وقتی انسان یک سری از مستحبات را انجام می دهد من حیث لایشعر تعلقش به د نیا کمتر می شود و راحت تر خرج می کند. این تدقیقات را ائمه خیلی تحویل نمی گرفتند.
در عین این که زیارت امام حسین علیه السلام در عرفه افضل است، خدا می خواهد شیعه در عرفات هم باشد و امام صادق علیه السلام در این خصوص بیانی دارند. هر عملی از مستحبات آثار مختلفی در دنیا و آخرت دارد. یک عمل ممکن است موجب طول عمر شود؛ عمل دیگری ممکن است وسعت رزق دهد. ظا هراً خدا یک کاری که از هر جهت سر آمد با شد، قرار نداده است. مثل غذاها و میوه ها ، که لازمه ی بهره مندی از مزاج معتدل ، خوردن از همه ی آنهاست. بنایراین ، این که در روایات مختلف اعمال مختلف نسبت به یک دیگر برتری داده شده اند، سرش ممکن است همین نکته با شد.یعنی هر یک به جهتی بر دیگری فضیلت دارد.
خدا دوست دارد که انسان به همه ی آنها توجه کند هم حج رود؛ هم عزاداری کند و هم به فقرا رسیدگی نماید. لذا ممکن است یک قطره اشک، خشک سالی را بر طرف نماید و از این جهت بر رسیدگی به فقرا و مستمندان ارجح باشد.
دوم:
اعمال به جهات دیگری نیز با هم متفاوتند. مثلاً نیت در عمل بسیار موثر است. ممکن است برای یک شخص ، گفتن ذکر لاحول ، با توجه به نیتش ، نسبت به انفاق به فقیر، برتر باشد. همچنین ممکن است در رجحان عملی تقوای شخص نیز لحاظ شود. حج مستحبی شخص الف با رتبه ی ایمان ده از زیارت شخصی با رتبه ی ایمان یک افضل باشد. لذا حتی اگر ا نفاق برتر از عزاداری باشد ( که بر اساس بخش های قبل، چنین امری قابل ادعا نیست. ) در مورد همه ی افراد، این مصداق نخواهد داشت.
سوم:
گاهی شرایط و ویژگی های یک عمل مفضول، موجب افضلیت آن می شود. مثلا اگر ذکر صلوات بر ذکر سبحان الله افضل با شد، اگر شخصی ذکر سبحان الله را به کس دیگری یاد دهد، چون این ذکر مفضول عنوان دیگری ( آموزش ) را پیدا کرد، شاید از مفضولیت خارج گردد و نسبت به ذکر صلوات افضل گردد. همین موضوع در خصوص عزاداری و سایر اعمال نیک که مورد نظر مستشکل است نیز می تواند صادق باشد.
مثلا حتی اگر عزاداری نسبت به انفاق مفضول باشد، با توجه به عنوان ثانوی عزاداری که تعظیم شعائر است، شاید از مفضولیت خارج گردد (1( ممکن است عملی تنها به عنوان اولی رجحان داشته باشد. مثلا روایات فراوانی وجود دارد که زیارت امام حسین علیه السلام در عرفه از حج استحبابی افضل است. یعنی اگر ما باشیم و زیارت حضرت و ما باشیم و حج مستحبی ، زیارت افضل است به عنوان اولی. اما اگر وضعیتی حاکم باشد که شیعه در معرض این اتهام باشد که حج استحبابی را قبول ندارد، در چنین شرایطی با انجام حج مستحبی این اتهام نیز رفع می شود و لذا شاید این حج مستحبی به عنوان ثانوی ( تهمت به شیعه ) نسبت به زیارت حضرت ، رجحان پیدا کند. نماز طولانی در خانه بهتر از نماز کوتاه در بیرون است اما اگر نماز جماعت کوتاه بیرون ، باعث ترویج شعائر اسلامی شود، شاید اهمیتش بیشتر از نماز طولانی باشد.
چهارم:
ادعای افضلیت اعمال مختلف نسبت به یکدیگر امری است که باید مستند باشد و لذا اصل ادعای مستشکل لزوماً صحیح نیست. از مستشکل باید سوال کرد که ادعای «استحباب بیشتر » بر چه مبنایی است؟ از کجا فهمیدی که انفاق ثواب بیشتری دارد؟ با ملاک عقل یا ملاک نقل؟ شیعه ادعا می کند که اصلا عقل در این جاها راه ندارد. چون بحث تقرب به خداست. بشر چه می داند که چه عملی او را به خدا نزدیک می کند. او حداکثر آثار دنیوی را می بیند. از آثار معنوی اعمالش نیز بی خبر است. برخی آثار در روایات نقل شده است که به عقل هیچ کس نمی رسد.
1- تعیین یک حکم به عنوان اولی و ثانوی به چه معناست؟
یک حکم ممکن است به عنوان اولی یا ثا نوی تعیین داشته باشد. مثلا در حکم « لا تشرب الخمر» منظور این است که خمر را نخور این حکم چیز دیگری نگفته است. به غیر خمر عنایتی ندارد. به سکر یا غیر سکر بودن خمر نیز کاری ندارد. ا ما حکم « لا تشرب الخمر لانه مسکر» معنایش این است که چیزی را که مسکر است ، نخور و لذا به غیر خمر نیز کار دارد. به عبارت دیگر « العلت تعمم و تخصص» یعنی ذکر علت موضوع حکم قبلی را تغییر می دهد. از خمر به غیر خمر تعمیم می دهد و نیز تخصیص می دهد به این معنا که خمری که ویژگی مسکر بودن را دارد، حرام می کند و لذا بر اساس این حکم اگر آب روی خمر ریخته شود و آن را غیر مسکر کند، خوردنش حرام نیست . نکته ی حا ئز اهمیت این است که علل احکام باید از خود روایات استخراج شود در غیر این صورت قیاسی و استحسا نی می شود که مردود است. به عبارت دیگر روایات باید منصوص العله باشند نه مستنبط العله
امام علیه السلام فرمودند اگر یک حد از حدود الاهی بر اساس ضوابطش جاری شود، برکتش برای زمینیان از آمدن باران به مدت چهل روز، بیشتر است. این ارتباط معنوی از دسترسی بشر عادی بیرون است. بنابراین دلیلی ندارد که زیارت امام حسین علیه السلام که آقای الف انجام می دهد، اثر معنوی اش برای فلان خانواده ی فقیر این باشد که رزق مادی شان بیشتر شود.چون این احتمال وجود دارد. نمی توان به راحتی گفت که اثر انفاق از زیارت امام حسین علیه السلام بیشتر است. « ان الله یدفع البلاء عن بعض شیعتنا عن من یحج عن من لایحج، عن من لا یصلی. عن من لا یصلی » شاید یک حج فردی باعث شود جامعه از فقر شدید در امان بماند. این حرف ها خیلی هایش گزافه گویی است. مگر بشر چقدر از ارتباطات و آثار موجود در عوالم را اطلاع دارد؟ حتی ادعای چنین حرف هایی نسبت به امور مادی نیز صحیح نیست چه رسد به امور معنوی . بنابراین چون بحث ، بحث تقرب به خداست و بشر عادی عقلاً در مورد آن بی اطلاع است، پس در مورد افضلیت نمی توان عقلاً سخن گفت .
پنجم :
ادعای افضلیت بر اساس دلایل نقلی نیز به سادگی مستدل نمی گردد. مثلا در مورد افضلیت انفاق بر حج مستحبی که این افراد معتقدند در جلد هشتم وسائل الشیعه بابی وجود دارد که هشت روایت در فضیلت حج مستحبی نسبت به انفاق آورده است حال اگر روایات خلاف آن باب را بیاورند باید گفت این دو دسته روایات یا جمع دارند یا جمع ندارند. اگر جمع نداشته باشند.هر دو دسته، ساقط می شوند و تازه هر گروه باید دلایل نقلی دیگر ارائه دهند. اگر هم دو دسته روایات قابل جمع باشند. لزوما جمع آنها استحباب بیشتر انفاق را اثبات نمی کند. ( در خاص مساله ی حج استحبابی یعنی حج تمتع غیر واجب جمعش این است که تعداد روایات تاکید به حج نسبت به انفاق بیشتر است. مضامینش هم بیشتر است یعنی استحباب حج مستحبی بیشتر از انفاق است. )
ششم:
با توجه به این که مشابه این شبه را در خصوص زیارت ، حج، عمره و غیره نیز مطرح می کنند، این سوال از مستشکل بایستی پرسیده شود که آیا در زمان هایی که روایات توصیه به حج و عمره و زیارت و … صادر شده است، آیا در جامعه فقیری وجود نداشته است؟ قطعاً قشر قابل توجهی از شیعیان در محرومیت مالی بوده اند و در عین حال به حج و عمره و زیارت و مانند آن ها امر شده است. اگر مبنای مستشکل پذیرفته شود، باید گفت این همه روایات در فضیلت و توصیه به حج مستحبی و زیارت و …. همه بیهوده است و نه در زمان صدور و نه در زمان حال کار بردی ندارد
و صرفاً باید بعد از ظهور به حج رفت! در حالی که چنین نیست بنا براین نمی توان گفت این امور استحباب ندارد. حداکثر بحث این می شود که رسیدگی به فقرا استحباب بیشتری دارد. لذا اگر گفته شود با وجود فقر مردم این خرج ها مستحب نیست، این روایات از کارایی می افتند.
هفتم:
دیده می شود عموماً همان کسانی که به عزاداری موفق هستند به انفاق و امثال آن نیز موفق می شوند. گداها در ورزشگاه نمی آیند. در مساجد می آیند چرا که اینان از اهل مسجد بیشتر بهره مند میشوند.
هشتم :
کسی که چهار صد هزار تومان برای کربلا ندهد، به فقیر هم نمی دهد. بلکه مثلا بیست هزار تومان می دهد. به عبارت دیگر این توصیه ها، توصیه هایی است که افراد را از آنجا مانده و از اینجا رانده می کند.
نهم:
این شبهه ها شیطانی است؛ چرا که هیچ گاه در مورد سفر کیش و خارج از کشور و عروسی های پر هزینه مطرح نمی کنند . به عبارت دیگر ریشه ی شبه شرعی نیست.
دهم:
آنها که می گویند صرف هزینه در امر عزاداری حرام است چون دستگیری از فقرا واجب تر از آن است در حقیقت معتقدند وجوب رسیدگی به فقرا دلیل حرمت ضد خاصش است در حالی که این اعتقاد مورد قبول فقها نیست ( 1)
یازدهم :
کسی نمی تواند مدعی شود رسیدگی به فقرا واجب است؛ ( و لذا نتیجه بگیرد که صرف هزینه در عزاداری دچار اشکال است.) چرا که رسیدگی به فقرا در حد کفاره ، زکات ، زکات فطره و خمس واجب است و بیشتر از آن واجب نیست.
1- ضد عام و ضد خاص در اصول به چه معناست ؟
دو نوع ضد وجود دارد. ضد عام و ضد خاص . ضد عام هر چیزی ترک آن است. مثلاً « ضد عام ازاله ی نجاست از مسجد» به معنای انجام ندادن و ترک ازاله ی نجاست است. ضد خاص یک فعل انجام ندادن آن فعل و انجام دادن فعل دیگری است. به بیان دیگر « ضد خاص ازاله ی نجاست از مسجد» ازاله نکردن و کار دیگری (مثل نماز خواندن) انجام دادن است
اگر شخصی وارد مسجد شود و متوجه شود که مسجد نجس شده با توجه به این که در این لحظه دو واجب متوجه شخص است ( نماز واجب و ازاله نجاست از مسجد) که یکی از آن دو واجب فوری است آیا این ازاله نجاست معنایش این است که شخص نباید هیچ کار دیگری انجام دهد؟ آیا امر به ازاله ی معنایش نهی از ضدش است؟ آیا امر به شی مقتضی نهی از ضد عامش است؟
خیر هیچ کس به این قائل نیست. نهی از ضد عام تنها حکم عقل است نه شرع اگر این گونه بود، در هر معصیتی شخص در حقیقت دو معصیت انجام داده بود. فقها می گویند معنای امر به شی ترک عمل ضد عام نیست. روایات امیرالمومنین علیه السلام در خصوص واجبات و مستحبات نیز در مقام بین حکم عقل است.
آیا امر به شیء معادل نهی از ضد خاصش است؟ ( یعنی آیا در هنگامی که وظیفه ی شخص ازاله ی نجاست مسجد است اگر ازاله ی نجاست که واجب فوری است؛ نکند و نماز بخواند، نمازش صحیح است ولی به جهت وجوب ازاله ی نجاست مرتکب یک معصیت شده است. اگر وظیفه ی شخصی حج باشد ولی اعتنایی نکند و به حج نرود و روز عرفه که باید در عرفات باشد، به زیارت سیدالشهداء علیه السلام برود. گناه نکرده است و سفرش حرام نیست. کار مستحبی کرده است و ترک حج و زیارت ربطی به هم ندارند. در اصول ثابت شده و تقریباً اتفاق نظر وجود دارد که امر به ازاله ی نجاست از مسجد نهی از نماز خواندن نمی کند؛ لذا گرچه وظیفه ی شخص ازاله ی نجاست بود ولی اگر آن کار نکرد و نماز خواند نمازش صحیح است گرچه مرتکب عصیان شده است فقها فرموده اند که حتی اگر به جهت فرار از ازاله ی نجاست نیز، نماز بخواند نمازش صحیح است.
دوازدهم:
اگر کسی به وجوب رسیدگی بدون حد و حدود به فقرا معتقد باشد، این اعتقادش پول تو جیبیش را نیز شامل می گردد.
سیزدهم :
خیلی از عزاداری ها مستلزم خرج های هنگفت نیست.