باید بدانیم که با وجود اهل بیت (علیهم السلام) ننگ است که یک شیعه، عامی و خالی از آنان
در گرو اعمال خویش
باید بدانیم که با وجود اهل بیت (علیهم السلام) ننگ است که یک شیعه، عامی و خالی از آنان (صلوات الله علیهم) از دنیا برود و این در حالی است که وضعیت ما موکول به عملکرد ما و در اختیار ماست، ولی نتیجه حاصل از آن عملکرد، موکول به خدا و ولی خداست.
حال که انسان در گرو اعمال خویش است، گناه که هیچ؛ حتی کار بی فایده و بیهوده نیز نباید انجام داد؛ کاری که لغو است و کمکی به ما نمی کند؛ حتی جواب پس دادن در گفت و گوها و مجادله های شخصی.
خدای متعال در جریان حضرت نوح (علیه السلام) و طوفان، آن جا که سخن از فرزند حضرت نوح است، از او به عنوان عمل غیر صالح نام می برد.1
لذا: گریزی از عمل صالح نیست؛ پس: خوب ترین آن است که وجود مبارک ولی الاهی را که خدای متعال آن را عمل صالح می داند و در میان مومنین، او را «صالح المومنین»2 معرفی می فرماید، خود را به آن آکنده ساخته و با او زندگی کنیم تا به صلاح و فلاح دست یافته باشیم.
به طور معمول و شایع، هر کس در عالم توجّهات ذهنی خود زندگی می کند و حال را می گذراند و از طرف دیگر، دیده ها و شنیده های هر کس برای او توجّهات ذهنی ایجاد می کند؛ لذا: برای زندگی خوب با حالت توجه و تذکر به معانی متعالی، از گفتن و شنیدن و نگاه کردن به موارد خلاف که نه … به موارد لاطائل و بیهوده نیز خودداری کنیم؛
لذا فرموده اند: خوش به حال آن که دیده ها و شنیده ها، او را به خود مشغول نمی کند! «… و الّذین هم عن اللّغو معرضون»3 … و آنان که از بیهوده روی گردان اند.
در مورد توجّهات و ذهنّیات، دو نکته حایز اهمیت است:
اول: این که هر کسی در باطن خود هم نشین با چیزی است که به آن توجه دارد. هر مذکوری در ذکر خود حضور دارد و هر هم نشین و جلیسی، در هم نشین و جلیس خود تاثیر می کند تا جایی که او را شبیه خود می سازد.
دوم: این که توجّهات و تذکّرات و ذهنیّات، منشا و مصدر رفتارهای متناسب با خود در صاحبش می شوند و این در حالی است که انسان در گرو اعمال خویش است.
مطابق شأن خود
اگر بخواهیم در دنیا ملامت نشویم، باید مطابق شان اجتماعی خود نزد مردم رفتار کنیم و اگر بخواهیم در آخرت تحسین شویم، باید مطابق شان خودمان نزد خدای متعال و رسول اکرم و ائمه اطهار (علیهم السلام) رفتار کنیم؛ مطابق شان بندگی و مملوکیتمان؛ و اگر این دو با هم تزاحم داشتند، این خود ماییم که بین دنیا و آخرت مخیّر شده ایم و مواظب باشیم که آخرت و دین خود را به دنیا نفروشیم، که از سیاه بختان خواهیم بود.
تلقی مردم از میزان توانایی مالی انسان، شان مالی و تلقی آنان از شخصیت انسانی و معنوی و فرهنگی او، شان انسانی او را در جامعه تشکیل می دهد. آن چه توقّع مردم از انسان است، این است که شخص را در نمایش مالی و رفتاری، خلاف توقّع خود نبینند و رعایت این امر، دخالت تامّ و تمامی در مقبولیت اجتماعی انسان دارد.
اما اگر کسی حقیقت دنیا و ماسوای آن را بداند، حتی اگر کلید دنیا را هم به او داده باشند، شان خود را نزد خدای متعال، شان یک بنده و نزد امام زمان (علیه السلام)، شان یک رعیت و نزد مردم، خود را یکی مانند آنان می داند، چه در خلوت و چه در جلوت اهل رعایت شان خود بوده و اهل مصرف نامتعارف در هر زمینه و اهل فیس و افاده نخواهد بود، چون نسبت به داشته های خود در دنیا، خود را امامنت دار می داند نه مالک!
عده ای از ثروتمندان متدیّن گمان می کنند که اگر خمس اموال خود را داده باشند، می توانند در بقیه آن به دلخواه تصرّف کنند، در حالی که به فرمایش امیرالمومنین (علیه السلام): «خدای متعال روزی فقرا را در روزی اغنیاء قرار داده است.»4
مدرسه ای برای زندگی
خدای متعال در قرآن مجید، خلقت و آفرینش خلایق و شریعت و تکالیف را برای بندگان مختار، به ربوبیّت خود نسبت می دهد. رب در زبان عربی به معنی تربیت می باشد که عبارت است از رشد دادنِ آن به آنِ هر چیزی تا رسیدن آن به نهایت کمال خود.
پس: حاصل خلقت و شریعت در منطق الاهی، رشد و تعالی هر چیزی به مقتضای فطرت و استعداد خویش و رسیدن او به کمال لایق خود می باشد؛
پس: به این ترتیب می توان گفت: تلقّی یک مومن و اهل معرفت از تکالیف و اختیارات و داشته ها و نداشته ها، سختی ها و راحتی ها، و در هر حال و در هر شرایطی، تلقّی تربیتی برای خود می باشد.
اگر نیک بنگریم، زندگی هم چون مدرسه است و وظایف و مشقّات هر کسی، در واقع مشق های مدرسه او هستند. مواظب باشیم که مشق هایمان را خوب بنویسیم.
امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: «مردم سه گونه اند: عالم و دانش آموز و کف و خاشاک روی آب (ناچیز و بی مقدار)؛ ما عالمان هستیم و شیعیان ما علم آموزان و سایر مردم کف و خاشاک.»5
از این قرار است که اولا، هرگز نباید کار بد انجام داد و ثانیا، هر کار خوبی، برای آن که به نتیجه خوب برسد، نیازمند علم به آن عمل است. لذا: اولا، در مورد هر عملی، خصوصا اگر واجبات و اولیات و مهمات زندگی بوده باشند، باید کسب علم کرد؛ علمی که بتوان به صحّت آن اطمینان داشت.
ثانیا: به هیچ وجه در مورد امور مربوط به زندگی، به اطّلاعات کسب کرده از محیط و اطرافیان قناعت نکنیم، مگر آن که به علم آنان اطمینان داشته باشیم؛ یعنی: خود را اسیر مردم و آداب و سنن مرسوم آنان نکنیم که آنان شفیعان ما در قیامت نخواهند بود.
ثالثا: در هر موردی، اگر حکمی در احکام شرع بوده باشد، نخست سراغ آن را بگیریم که ترک آن عقاب خواهد داشت. سپس، اگر حکمی در احکام عقل برای آن بوده باشد، سراغ آن برویم و برای غنی کردن فهم و علم خود، اطّلاعات خود را از آیات و احادیث معصومین (علیهم السلام) زیاد کنیم؛ گر چه در بادی امر، آن ها را نفهمیم.
همت خود را بیش از کسب علم، به عمل کردن به علم خود معطوف داریم که نکبت علم بلا عمل در دنیا و آخرت گریبان گیر است و اثر مبارک و عجیب عمل به علم، وعده خدای متعال می باشد.
از وصایای پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به ابوذر چنین است: ای اباذر! بدترین مردم از نظر رتبه نزد خدا در روز قیامت عالِمی است که از عِلمش سودی نبرده است. و کسی که به دنبال علمی باشد تا مردم را به خود جلب کند بوی بهشت به مشامش نمی رسد.
خوب یا خوب تر؟!
در انتخاب بین دو یا چند مورد، معمولاً تخیر در انتخاب بین خوب و بد نیست؛ بلکه چه بسا انتخاب بین بد و بدتر یا خوب و خوبتر است. در ضمن، دقت کنید به خاطر رسیدن به نفع زیاد خیالی دور از دسترس، نفع کم ولی ممکن و مقدور را از دست ندهید.
رسول خدا (صلی الله و علیه و آله و سلم) فرمودند: «چیزی که تمام آن به دست نیاید همه آن را نباید ترک کرد.» 6
در انتخاب های خود به اولویتها نظر داشته باشید. تشخیص بین خوب و بد آسان است، اما تشخیص بین بد و بدتر و انتخاب بد و تشخیص بین خوب و خوبتر و انتخاب خوبتر نشانه عقل است.
امیرالمومنین علی (علیه السلام) می فرمایند: «عاقل کسی نیست که خوب را از بد بشناسد، بلکه عاقل آن است که از میان دو بعد آن را که بهتر است بشناسد.» 7
نیز در ارزش گذاری ها به جمع جبری امتیازات هر چیزی نظر داشته باشید. انتخاب ایده آل و مطلق و پافشاری بر آن معمولاً موفقیتآمیز نبوده و باعث ناکامی است.
بسیاری از امور ناموفق به دلیل انجام بد آنهاست و بسیاری دیگر به دلیل گزینش گزینه نامناسب بین موارد متعدد می باشد. چه بسا تصوّر بهره زیاد در کاری باعث انتخاب آن میشود، در حالی که توان انجام آن در شخص نیست. در هر حال گزینش گزینه مناسب با توجه به عملی بودن و مقدور بودن و در عین حال مفید تر بودن نشانه درایت و خبرگی است؛
انتخاب بین خوب و بد مشکل نیست که هر کسی با فهم بسیار عادی میتواند آن را تشخیص دهد، حتی حیوانات! بلکه تشخیص خوب تر بین چند خوب و تشخیص بدتر بین چند بد، نشانه عقل و درایت است و در ضمن چه بسا کمالگرایی بدون توجه به عملی بودن و هزینههای آن، عامل خسران و عدم موفقیت می شود و انسان را از رسیدن به بهره مقدور باز میدارد.
منابع:
2 التحریم/ آیه 4
3 المومنون/ آیه 3
4 دعایم الاسلام/ جلد 1/ صفحه 245
5 الخصال/ حدیث 115
6 عوالی اللّنالی/ جلد 4/ صفحه 58
7 بحارالانوار/ جلد 78/صفحه 6