از دیگر آیات و نصوص امامت در قرآن، آیه تبلیغ است. در این آیه خداوند با تاکیدی استثنایی، پیامبرش را مأمور میکند ....
آیه تبلیغ
از دیگر آیات و نصوص امامت در قرآن، آیه تبلیغ است. در این آیه خداوند با تاکیدی استثنایی، پیامبرش را مأمور میکند که موضوع جانشینی و امامت را به مردم ابلاغ نماید و چنان این امر را، بزرگ می دارد که می فرماید: «اگر این ماموریت را انجام ندهی، رسالتت را به پایان نبرده ای! آیه چنین است: (یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ)1 «ای پیامبر! آنچه را از جانب پروردگارت به تو نازل شده، ابلاغ کن و اگر نکنی، رسالتت را به انجام نرسانده ای و خدا تو را از گزند مردم نگاه میدارد؛ بیگمان خدا گروه کافران را هدایت نمیکند.» این آیه در حجه الوداع بر پیامبر نازل شد2. ایشان در ۱۸ ذی الحجه سال دهم هجری در محل غدیر خم، بین مکه و مدینه در جمع بزرگ حاجیان، طی یک خطبه و سخنرانی تاریخی، این امر خطیر را ابلاغ نمود3 و سپس جمله معروف (من کنت مولاه، فعلیّ مولاه) «هرکس من مولای او هستم، علی مولای اوست) را فرمود و از مردم خواست تا با او به عنوان جانشین بیعت کنند و مردم با آن حضرت بیعت کردند.
پیام این آیه، موضوع خلافت و وصایت امام علی (علیه السلام) است. عالمان شیعه با تاکید بر روایاتی از امامان و برخی از صحابه، شأن نزول آیه تبلیغ را واقعه غدیر و اعلام جانشینی امیرالمومنین (علیه السلام) اعلام نمودند.4
به دلیل بافت فکری بعضی از اصحاب و نیز منافقان که در صفوف مومنان بودند و دشمنی بعضی از آنان نسبت به علی (علیه السلام)، پیامبر از ابلاغ جانشینی او به دلیل مخالفت و کارشکنی آنان، نگرانی داشت؛ اما پروردگارش با عبارت (وَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ) یعنی «خدا تو را از شرّ بدخواهان، نگاه خواهد داشت» از ایشان رفع نگرانی کرد. تنی چند از منافقان به جانشینی پیامبر و ریاست بر جامعه طمع داشتند و دستیابی به خلافت و ریاست و زخارف دنیا را، در تصاحب جانشینی آن حضرت می دیدند و جانشین شدن امام علی (علیه السلام) آرزوهای آنها را بر باد می داد؛ زیرا میدانستند حضرت علی (علیه السلام) شخصیّتی قاطع و انعطاف ناپذیر است و هرگز اجازه نخواهد داد، کسی بر بیتالمال دست اندازی کند. آنها به بهانه شیخوخت علی (علیه السلام) را که در هنگام وفات پیامبر، جوانی ۳۳ ساله بود، از حقّ خود محروم ساختند.
ماموریت الهی پیامبر (صلی الله علیه و آله) در تبلیغ وصایت علی (علیه السلام) در غدیر خم بر اساس آیه تبلیغ، یک رویداد مسلّم بود؛ که از سوی بسیاری از اصحاب پیامبر و تابعین و نیز خود امام مورد تایید واقع شد. علامه محقق عبدالحسین امینی در کتاب گران سنگ الغدیر، موضوع آیه تبلیغ و رویداد غدیر را از قول راویان بررسی میکند. وی یکصد و ده تن از اصحاب پیامبر را به ترتیب حروف الفبا نام می برد، که حدیث غدیر را روایت کردهاند. سپس به نام ۸۴ تابعی اشاره مینماید که آنها نیز واقعه غدیر را ذکر کردهاند. آنگاه طبقات راویان حدیث غدیر، از علما را برمیشمرد. از علمای قرن دوم هجری تا قرن چهاردهم، ۳۶۰ تن را ذکر میکند، که به نقل از حدیث شریف غدیر موفق شدهاند. پس از استنادات روایی، به موضوع غدیر در ادبیات میپردازد و اشعار شاعران مختلف را از قرن اول تا قرن چهاردهم، درباره این رویداد و این آیه ذکر می نماید.5
نکته بسیار مهم در بخشهای پایانی حدیث غدیر، ماموریتی است که پیامبر بر دوش همه مسلمانان تا صبح قیامت می گذارد. آن حضرت از همه آشنایان با پیام غدیر میخواهد که این پیام را به کسانی که با آن آشنا نشده اند، برساند. یعنی حتماً حاضران به غایبان و پدران به فرزندان خویش تا برپایی روز قیامت این موضوع را تبلیغ نمایند.
در خطبه مفصّل غدیر پیامبر (صلی الله علیه وآله) به امامان پس از علی (علیه السلام) تا حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) اشاره می فرماید: «ای مردمان! نور از سوی خداوند در جان من، سپس در جان علی (علیه السلام) آنگاه در نسل او تا مهدی، که حق خدا و ما را می ستاند، جای گرفته؛ چرا که خداوند عزوجل ما را دلیل و حجت قرار داده است. آگاه باشید همان آخرین امام، قائم مهدی از ماست. هان! او بر تمامی ادیان چیره خواهد بود؛ آگاه باشید! که اوست انتقام گیرنده از ستمکاران، آگاه باشید! که اوست فاتح دژها و منهدم کننده آن ها، آگاه باشید! که اوست چیره بر تمامی قبایل مشرکان و راهنمای آنان؛ آگاه باشید! که او خونخواه تمام اولیا خداست، آگاه باشید! اوست یاور دین خدا، آگاه باشید! که از دریای ژرف پیمانه هایی افزون گیرد.6
آیه اکمال
پس از رویداد بسیار مهم غدیر خم که پیامبر (صلی الله علیه واله) به فرمان خداوند، موضوع جانشینی خود را ابلاغ نمود، تکلیف آینده این دین پس از پیامبر روشن گردید و به این ترتیب امید دشمنان برای عقیم ماندن اسلام، ناامید و آرزوی کافران که فکر می کردند با مرگ پیامبر، این دین از بین خواهد رفت، نقش بر آب شد.
بعد از آن، این آیه که به آیه “اکمال دین” مشهور شد، نازل گردید: «امروز کافران از دین شما نا امید شدند. پس از آنها نهراسید، بلکه از من بهراسید؛ امروز دین شما را کامل و نعمت خود را بر شما تمام کردم و از اسلام، به عنوان یک دین برای شما راضی شدم» (الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن دِینِکُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلاَمَ دِینا)7 با توجه به واقعه غدیر و نزول آیه در حجه الوداع و نیز موضوع ناامیدی کفار که در آن مطرح شده و اهمیّت موضوع جانشینی پیامبر و جاودانگی این دین، به عنوان دینی که مورد رضایت خداست، مشخص است که منظور از اکمال دین، موضوع اعلام ولایت و خلافت حضرت علی (علیه السلام) است و با ابلاغ امامت، دین کامل و نعمت تمام است.
کافران از همان ابتدای دعوت اسلام، دشمنی سختی را با این دین جدید، آغاز کردند و با شکنجه تازه مسلمانان، محاصره اقتصادی، اجرای نقشه قتل پیامبر، مصادره اموال مسلمانانی که به مدینه مهاجرت نموده بودند، تحمیل جنگ های متعدّد و توطئه های گوناگون از طریق منافقان و یهودیانِ هم پیمان و… قصد ممانعت از شکلگیری و تقویت اسلام را داشتند.
وقتی در همه اینها شکست خوردند، نقشه ترور پیامبر (صلی الله علیه وآله) را کشیدند و چون در آن هم موفق نشدند، برای آینده این دین نقشه کشیدند که با شهادت پیامبر که فرزند پسری نداشت، تا طبق رسومِ قبیلگی عرب، جانشین او شود، این دین را عقیم گذارند؛ اما خداوند پیامبر را مامور ابلاغ امامت و وصایت علی (علیه السلام) و ائمه معصومین (علیهم السلام) نمود. پیامبر که از نقشه کافران و اعتراض منافقان آگاه بود، بیم داشت با این ابلاغ، کافران و منافقان بلوای جدیدی به پا کنند. با نزول این آیه، خداوند به او اطمینان داد که او را از شرّ آنان حفظ فرماید، لذا آن ابلاغ تاریخی را در غدیر انجام داد.
وقتی روز هجدهم ذیحجه، در جمع ۱۲۰ هزار نفری حاجیان، پیامبر (صلی الله علیه و آله) خواست جانشینی علی (علیه السلام) را ابلاغ نماید، پس از نماز ظهر بر منبری که از جهاز شترها ساخته شده بود، ایستاد و خطبه ای را ایراد کرد و فرمود: آیا صدای مرا میشنوید؟ گفتند: آری! فرمود: من پیشاپیش شما در کنار حوض کوثر در قیامت قرار خواهم گرفت و شما بر من وارد خواهید شد. پس بیندیشید که پس از من، با ثقلین چگونه رفتار خواهید کرد؟ پرسیدند: ثقلین چیست؟ فرمود: ثِقل بزرگتر، قرآن است و ثِقل کوچکتر، عترت و خاندان من هستند. خداوند به من خبر داده که آن دو از یکدیگر جدا نخواهند شد، تا در کنار حوض نزد من آیند. پس بر آنان پیشی نگیرید و از آنها فاصله پیدا نکنید که هلاک خواهید شد.
آنگاه دست علی (علیه السلام) را گرفت و گفت: آیا من بر مومنان از خودِ آنان، سزاوارتر نیستم؟ گفتند: آری! سپس سه یا چهار بار این جمله را تکرار نمود: «هرکس من مولای او هستم، علی مولای اوست.» آنگاه در حق او و دوستان و یاران او دعا کرد. هنوز جمعیت متفرّق نشده بود که جبرئیل بر پیامبر نازل شد و آیه (الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ) را بر ایشان تلاوت کرد. پیامبر (صلی الله علیه و آله) بر این نعمت بزرگ الهی تکبیر گفت و مومنان منصب ولایت را به علی (علیه السلام) تبریک گفتند.8
آیه اکمال به عنوان یکی از نصوص امامت در قرآن، همواره در کتب کلامی شیعه مطرح بوده و در بحث های اعتقادی، در موضوع امامت به آن استناد می شده است. دانشمند و محدث بزرگوار شیخ صدوق، کتابی را به دستور امام عصر (ارواحنا فداه) در اثبات امامت و موضوع غیبت ایشان نوشته و نام آن را اکمال الدین و اتمام النعمه یا کمال الدین و تمام النعمه، گذاشته که این نام برگرفته از آیه اکمال است که سخن از تکمیل دین و اتمام نعمت، با ابلاغ امامت علی (علیه السلام) و فرزندان معصوم او دارد.
خود ایشان در مقدمه این کتاب به این موضوع اشاره نموده است9 و منظور آن است که امامت حضرت مهدی (علیه السلام) ادامه امامتِ یازده امام قبلی می باشد. و این امامت ادامه خواهد یافت تا پس از پایان دوران غیبت ایشان، با وعده ای که در قرآن فرموده، با ظهور ایشان و به دست او، عدل و داد در سراسر گیتی مستقر شود و اسلام کامل و خالص را بدون پیرایه ها و انحراف هایی که طی سال ها بر آن بسته شده، آشکار گرداند.
منابع:
2 تفسر قمی/ ج 1/ ص 179
3 سیوطی/ الدر المنثور/ ج 2/ ص 298
4 کافی/ ج 1/ ص 290
5 الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب/ ج اول تا یازده عربی
6 طبرسی/ احتجاج/ ج 2/ ص 71
7 مائده/ 3
8 الغدیر علامه امینی/ ج 1/ ص 448 تا 456
9 ر.ک: شیخ صدوق/ کمال الدین