- ولادت امیرالمومنین علیه السلام
- بازدید: 21
سفارش های حضرت علی
- ولادت امیرالمومنین علیه السلام
- بازدید: 21
حضرت علی علیه السلام روی برخی از موضوعات سفارش های زیادی داشتند، مانند کمک به ایتام، نظم و کنترل زبان، مطلب زیر سفارش های حضرت علی به این امور می باشد.
یتیمان را دریابید
«الله الله فى الایتام فلا تغبوا افواهم، ولا تضیعوا بحضرتکم فقد سمعت رسول الله – صلى الله علیه و آله و سلم – یقول: من عال یتیماً حتى یستغنى اوجب الله عزوجل له بذلک الجنه کما اوجب الله لاکل مال الیتیم النار»؛ درباره یتیمان از خدا بترسید. مبادا که گرسنه بمانند و در جمع و جامعه شما تباه شوند من از پیامبر خدا شنیدم که مىفرمود: اگر کسى یتیمى را، تا آنجا که بىنیاز شود، سرپرستى کند خداوند به پاداش این کار، بهشت را بر او واجب مىکند. چنانچه اگر کسى مال یتیم را بخورد، خداوند – سوختن در – آتش را بر او واجب مىفرماید. (1)
خداوند در بیان نعمتهاى خویش به پیامبر مىفرماید: الم یجدک یتیما فاوى (سوره ضحى، آیه 6)؛ مگر نبود که تو یتیم بودى و خداوند تو را در پناه خویش گرفت؟ سپس به آن حضرت دستور مىدهد: فاما الیتیم فلا تقهر (سوره ضحى، آیه 9) – حال که چنین است – پس هرگز حق یتیم را تباه مساز و او را مرنجان.
خداوند در پیمانهایى که از بنى اسرائیل گرفت از آنان خواست جز خداى یکتا را نپرستند، نسبت به پدر و مادر و خویشاوندان و یتیمان و مسکینان، نیکى کنند. «و اذ اخذنا میثاق بنى اسرائیل لاتعبدون الا الله و بالوالدین احسانا و ذى القربى و الیتامى و المساکین… » (سوره بقره، آیه 83)
یکى از ویژگیهاى نیکوکاران به بیان قرآن آن است که به خاطر دوستى خدا، به خویشاوندان و یتیمان و مسکینان و در راه ماندگان و خواهندگان و آزادسازى بردگان کمک مالى مىکنند. «… ولکن البر … و آتى المال على حبه ذوى القربى و الیتامى المساکین و ابن السبیل و السائلین و فى الرقاب…» (سوره بقره، آیه 177)
و از سوى دیگر یکى از ویژگیهاى کسانى را که دین را دروغ مىشمارند، آن مىداند که یتیم را از خود مىرانند. «ارایت الذى یکذب بالدین فذلک الذى یدع الیتیم.» (سوره ماعون، آیه 1 و 2)
و نیز یکى از عوامل فقر و پریشانى انسانها را آن مىداند که آنان چون یتیمان را اکرام نمىکردند به فقر و تنگدستى گرفتار آمدند. «و اما اذا ما ابتلاه فقدر علیه رزقه فیقول ربى اهانن کلا بل لاتکرمون الیتیم.» (سوره فجر، آیه 6 تا 17)
به علاوه، درباره تجاوز به دارایى یتیم هشدارى بس شدید مىدهد و مىفرماید: «ان الذین یاکلون اموال الیتامى ظلما انما یاکلون فى بطونهم نارا (سوره نساء، آیه 10)؛ و دستور مىدهد کسى جز به خیر و نیکى و اصلاح امور، به مال یتیم تا زمان بلوغ وى نزدیک نشود. «فلا تقربوا مال الیتیم الا بالتى هى احسن حتى یبلغ اشده.» (سوره انعام، آیه 152 و سوره اسرى، آیه 34)
در بیانات رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم و معصومین علیهم السلام نیز سفارشهاى بسیار اکید نسبت به یتیمان شده است. چنانچه پیامبر خدا فرمود: وقتى یتیمى بگرید عرش خدا مىلرزد و خداوند در آن حال مىفرماید: چه کسى موجب گریه این بنده من که در کودکى پدر و مادر از دست داده شده است؟
به عزت و جلال خویش سوگند مىخورم که هر کس او را آرام کند بهشت را بر او واجب مىکنم. «قال رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم: ان الیتیم اذا بکى اهتز له العرش، فیقول الرب تبارک و تعالى: من هذا الذى ابکى عبدى الذى سلبته ابویه فى صغره؟ فو عزتى و جلالى لایسکنه احد الا اوجب له الجنه.»(2)
و حضرت على علیه السلام فرمود: هر مرد و زن مومنى که دستى از دلسوزى و مهر و شفقت بر سر یتیمى بکشد، خداوند به عدد هر تار موى آن یتیم، حسنهاى براى او مىنویسد.
«قال امیرالمومنین علیهالسلام: ما من مومن و لا مومنه یضع یده على راس یتیم ترحم له الا کتب الله له بکل شعره مریده علیها حسنه.»(3)
و امام صادق علیه السلام فرمود: در کتاب حضرت على علیه السلام آمده است: کسى که مال یتیم را بخورد، پیامد شوم این کار گریبان فرزندانش را مىگیرد و در آخرت هم گریبانگیر خودش مىشود.
در کتاب حضرت على علیه السلام آمده است: کسى که مال یتیم را بخورد، پیامد شوم این کار گریبان فرزندانش را مىگیرد و در آخرت هم گریبانگیر خودش مىشود.
«روى عن الصادق علیه السلام قال: فى کتاب على علیه السلام: ان اکل مال الیتیم سیدرکه و بال ذلک فى عقبه، و یلحقه و بال ذلک فى الاخره.»(4)
پینوشتها:
1- نهج البلاغه، وصیت حضرت به امام حسن علیه السلام.
2- بحارالانوار، ج 72، ص 5 .
3- بحارالانوار، ج 72، ص 4 .
4- بحارالانوار، ج 72، ص 13.
منبع:
کتاب آخرین دیدار، نادر فضلی .
ضرورت کنترل زبان
خطبه 176
ضرورت کنترل زبان
مواظب باشید که اخلاق نیکو را در هم نکشید و به رفتار ناپسند مبدّل نسازید، زبان و دل را هماهنگ کنید.
مرد باید زبانش را حفظ کند، زیرا همانا این زبان سرکش، صاحب خود را به هلاکت مى اندازد.
به خدا سوگند، پرهیزکارى را ندیده ام که تقوا براى او سودمند باشد، مگر آن که زبان خویش را حفظ کرده بود، و همانا زبان مؤمن در پس قلب او، و قلب منافق از پس زبان اوست. زیرا مؤمن هر گاه بخواهد سخنى گوید، نخست مى اندیشد، اگر نیک بود اظهار مىدارد، و چنانچه ناپسند، پنهانش مى کند.
در حالى که منافق آنچه بر زبانش آمد مى گوید، و نمى داند چه به سود او، و چه حرفى بر ضرر اوست و پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: «ایمان بنده اى استوار نگردد تا دل او استوار شود، و دل استوار نشود تا زبان استوار گردد.» پس هر کس از شما بتواند خدا را در حالى ملاقات کند که دستش از خون و اموال مسلمانان پاک، و زبانش از آبروى مردم سالم ماند، باید چنین کند.
منظم باشید
«اوصیکما و جمیع اهلى و ولدى و من بلغه کتابى بتقوى الله و نظم امرکم»(1)؛ شما دو فرزندم – حسن و حسین – و همه خاندان و فرزندانم، و هر کس را که این وصیت من به او رسد، به تقواى از خدا و سامان بخشیدن به کارها سفارش مىکنم. آفرینش، بر اساس نظمى الهى بنا نهاده شده است.
تمام قوانین سارى و جارى در خلقت حکایت از نظمى دارد که خداوند در پدیدههاى هستى قرار داده است. چنانچه در قرآن کریم از زبان حضرت موسى در معرفى پروردگار مىخوانیم: «ربنا الذى اعطى کل شىء خلقه ثم هدى»؛ پروردگار ما همان کسى است که همه چیز را خلعت خلقت پوشانید و آنگاه هدایت فرمود.
و نیز مىخوانیم: «الذى خلق فسوى والذى قدر فهدى»؛ خداوندى که – مخلوقات را – آفرید و استوار گردانید. همان کس که اندازه گرفت و هدایت فرمود.
تابش آفتاب و فروغ مهتاب و پرتو ستارگان و بارش باران و تلاطم امواج و رویش گیاهان، جلوههایى از نظم حاکم در آفرینش خداوندگار قادر متعال است. همانگونه خلقت خداوند بر پایه نظمى شگفت انگیز و بهت آور استوار است، دین خدا هم بر مبناى نظمى الهى پابرجاست. نخستین و مهمترین جلوه نظم دین در عبادات رخ نموده است:
** نماز که پایه دین معرفى شده است، در اوقاتى معین و با نظم و ترتیبى مشخص انجام مىگیرد.
** روزه در زمانى معلوم و در اوقاتى خاص از شبانه روز، مقرر گشته است.
** حج در زمانى خاص و با ترتیبى کاملا دقیق و مرتب انجام مىپذیرد.
** اندازه و میزان زکات و خمس در اموالى معین، واجب شده است.
** حتى استحبابات دینى، خواب و بیدارى، استراحت و تغذیه و … همگى نظم و حساب و کتاب ویژه خود را داراست. و خلاصه آن که تمامى اعمال و رفتارهاى فردى و اجتماعى بر اساس نظم و ترتیبى خاص، مقرر گشته است.
یکى از پایههاى اصلى دین، امامت و ولایت است و امامت، عامل اصلى نظم دین و نظام مسلمین است. چنانچه حضرت صدیقه طاهره در خطبه معروفى که در مسجد نبوى ایراد فرمودند، به این امر بسیار مهم اینگونه تصریح و تاکید کردند: و جعل الله … امامتنا نظاما للامه(2)؛ خداوند امامت ما را نظامى براى امت قرار داده. و در سلام به ائمه مىگوییم: السلام علیکم یا من هم زمام الدین و نظام المسلمین(3) ؛ درود بر شما اى بزرگانى که زمام و سررشته دین و نظام و سامان مسلمین شما هستید. و خطاب به حضرت صاحب الزمان هم عرض مىکنیم: انت نظام الدین و عز الموحدین(4) ؛ دین به وجود نازنین تو سامان مىگیرد و یکتاپرستان با قیام تو عزت مىیابند.
بىتردید سامان بخشیدن به امور فردى و اجتماعى، موجبات پیشرفته و پیروزى و سربلندى جامعه مىباشد، اما فراتر از این نکته، آن است که بدانیم پیروى از امامان شیعه عامل اصلى نظام جامعه مسلمانان است و سامان جهان و عزت مسلمانان نهایتا در حضور حضرت صاحب الزمان جلوهگر مىشود. و نهایتا آن که آن حضرت خود درباره قرآن فرموده است: الا ان فیه … نظم ما بینکم.(5) ؛ آگاه باشید که – رمز – نظم میان شما در قرآن است.
پینوشتها:
1- نهج البلاغه، وصیت حضرت به امام حسن علیه السلام.
2- بحارالانوار، ج 6، ص 111.
3- بحارالانوار، ج 98، ص 260.
4- بحارالانوار، ج 99، ص 99.
5- نهج البلاغه نسخه صبحى صالح خطبه 158.
منبع:
کتاب آخرین دیدار، نادر فضلی .