دل نوشته های امام حسن علیه السلام....
قصر سبز
سبز در سبز گسترده گشته سفره ی احسانت
در تکاپوی تدارک ضیافت میلادت
به دنبال هر چه میروم سبز است
و چه رنگ آرامبخشی …
چشم را نوازش می دهد…
اما، دل را …
دل را به درد می آید وقتی به یاد می آورم
که جدتان رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) دلیل قصر سبزتان در بهشت را بیان می کند…
اما امروز
روز شادیست
روز میلاد
روز نزول رحمت مضاعف خدا در ماه ضیافت الله…
روز نزول هر آنچه حُسن است بر زمینیان…
آمده دردانه ای که قدومش تقدیس می کند عاصیان را…
و نگاهش مرهم زخم خوردگان است…
آمده تا سرور جوانان بهشت گردد…
آمده تا بر دوش نبی سبط اکبر باشد…
آمده تا در صفین و جمل…تیغ بران پدر گردد…
آمده تا در کوچه ها تکیه گاه مادر باشد…
و برای حسین جانش، مایه دلگرمی
و برای خواهر، غمخوار و پناه…
و برای امت دری به سوی بهشت…
آمد در نیمه ماه مبارک تا ضیافت الهی کامل گردد به وجودش
و کرامت وام گیرد از کریمی جودش
و روزه داران افطارشان به نمک لبخندش باشد در این روز و هر روز …
که همه ریزه خوار سفره احسانش هستند…
و به پاس این همه نعمت خدادادی
و دعای مستجاب هنگام افطار
از خدا می خواهیم عیدی ما را فرج مولایمان قرار دهد
تا تمام گردد نعمت بر بندگان
اللهم عجل لولیک الفرج
الحقیر هاشمی
حلاوت تولدش نوش جانتان
تقدیم به ساحت نورانی مادر سادات، نوعروس خانه مولا!
بانوی خانه وحی، زهراجان! مادر شدنت مبارک
ماه به نیمه رسید و چه زود طی شد !
چه سریع ساعات این میهمانی بزرگ میگذرد و هنوز سنگینی کوله بارم چنان زحمتی بر روح و روانم انداخته که آنگونه که باید به درگاه معبودم نیامده ام!
آنقدر زمان بسرعت گذشت که نفهمیدم چطور به شب نیمه ماه رسیدم!
نیمه رجب
نیمه شعبان
نیمه رمضان
هرکدام از این نیمه های ماه رنگ و بوی خاصی دارد
و این بار بوی عزیزترین مخلوق خدا دارد
بوی قدمهای مولا
عطر نفسهای نوزادی شیرین و لبخند شیرین تر پدر و مادرش
مخصوصا اگر پدر و مادر نوزاد بخواهند ولیمه هم بدهند.
به که چه لذتی دارد.
چه شوری بپاست امشب
چه شوقی در دل مادر این نوزاد است و چه اشتیاقی دل پدر را زیر و رو کرده تا روی ماه پسر دلبندش را ببیند
خیل ملائک در رفت و آمدند
تا بشارت دهند مادر خلقت را بخاطر میلاد فرزندش
تا مژده دهند زهرای مرضیه سلام الله علیها را به تولد پسر زیبارویش که سید جوانان اهل بهشت است
تا مژده دهند پدرش علی علیه السلام را به ورود پسر دردانه اش
امشب خانه امیرالمؤمنین پرفروغ از روی ماه اولین فرزند، اولین دلبند، اولین پسر، اولین همدم بابا، اولین دردانه مادر میشود.
چه شور و هیجانی بپاست در دل زهرای اطهر و چه برقی میزند چشمان مولا از مولود امشب!
چه زیبا سروری در قلب رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم نشسته است که میوه قلبش دارد از راه میرسد، که فاطمه اش امشب مادر میشود، که علی که جان و نفس اوست امشب بابا میشود.
مولای من امشب بیقرار دیدن روی ماه نوزاد خود است و دل من نیز با شادی و لبخندش به وجد آمده.
مولا جانم!
مبارکتان باشد این نوزاد شیرین
حلاوت تولدش نوش جانتان باد زهرا جان.
جذبه لبخندش گرمابخش قلبهای مهربانتان
پیچیدن انعکاس صدای زیبایش در فضای خانه وحی نوش جان شیرینتان یا رسول الله
زبانم قاصر از وصف این خوشحالی و سرور است.
هر لبخندش دلهایتان را می رباید
هر نگاهش سختی از یادتان میبرد
و هر انعکاس صدایش گوشتان را نوازش میدهد.
امشب این زوجی که خود مایه فخر زمین و زمانند از اشتیاق و شور میلاد این دردانه پسر ولیمه می دهند.
اولین نگاهش به چشمان مادر افتاد و مادر با عشقی بی نظیر او را به قلب خود می فشارد گویی مرهم زخمهای قلب زهرا پس از سالیان سخت و پرمشقت رسالت تازه از راه رسیده است.
قنداقه اش را بدست پدر داده
مولای عالمیان، امیر ادب و معرفت قنداقه را به رسول الله داد تا نامی برای فرزند دلبندش انتخاب کنند و رسول رحمت نام زیبای حسن را برگزیدند.
حسن سیرت و حسن صورت
حسن سرشت و حسن خصال
بفدای نام زیبایت ای آقای خوبیها ای سرور کریمان ای سید بخشندگان
خوش آمدی که مادرمان زهرا با هر لبخندت جانی تازه میگیرد
خوش آمدی ای دلبند حضرت حیدر که فاتح خیبر با هر نگاهت دلش گرم میشود و بازوانش پر قوت
خوش آمدی ای همه هستی ما که رسول خدا با در آغوش گرفتنت تمامی بهشت را در آغوش میکشد
خوش آمدی ای عزیز نوزاد بیت وحی
آی چراغ خانه زهرا
ای امید دل حیدر
ای میوه دل رسول
ای امام ارباب بی کفن
ای راز دار حضرت مادر
گویا خدا هم زنگ تفریح گذاشته در وسط ماه
بهتر از این نمیشود.
میروم اجازه بگیرم تا به این خانه راهم دهند
میگویم که برای عرض تبریک آمده ام
در را که برویم نمی بندند
شما هم بیایید برویم
غریبه ها را هم رد نمیکنند ، من و شما که عمریست دلسوخته این خاندانیم
بنشینیم کنار بستر مادر
اما دست خالی که نمی شود
هدیه ای باید برد در خور شان این خاندان
چشم روشنی ای باشد برای این میلاد پر برکت
چه ببرم برای اهل خانه ای که تمام آسمانها و زمین و کائنات بفرمان آنها هستند؟
آخر اصلا من چه دارم؟
باز هم داستان عشق است و دستان خالی
دستانم خالیست اما قلبم لبریز از گوهر عشق شماست.
عرض سلام و ادب و ارادت
و البته با عذرخواهی از گناهان و غفلتها آمده ام بر در خانه ای که کریمان عالم هم مفتخرند به گدایی این آستان
خب اینگونه معرفی میکنم خود را:
آری من همانم که عمریست نمک پرورده تان هست و نمکدان شکسته
همانیکه هرچقدر از شما غافل شود شما از محبت و دلجویی از دلش خسته نمیشوید
همانی که یک سال دنبال دل خود است و باز در رمضان شما به سراغش می آیید و میخوانیدش تا توبه را روزی قلب گنهکارش کنید
همانی که از شکر محبتهای شما عاجز است ولی باز طلبکار است
آری یا امیرالمؤمنین یا زهرای اطهر!
من همانم که….
اما امشب میلاد گل پسر ارشدتان است. آمده ام به تبریک، به عرض شادباش و سرور
آمدم تا باز با نگاهی به این قلب مملو از عشق شما و بچه هایتان، بار سنگین گناهم سبک شود.
به این نازنین نوزادتان قسم، پری از این قنداقه که شور آدمیت و آدم شدن به دل میبخشد، را به روح ما بکشید، که نیم نگاهتان مرده را زنده میکند.
مهربانان، زمین قلب رو به موتم، به دست چشمان شماست تا باز احیائش کنید…
فهیمه هنرمندی
زینت آغوش نبی
سال سوم هجری، نیمه ماه مبارک رمضان بود
خبر مسرت بخش بدنیا آمدن پسری پاکیزه، قلب نازنین پیامبر خدا صلوات الله علیه و مولا امیرالمومنین علی علیه السلام، را مملو از شادی و سرور نموده است.
نوزادی پاک و خوشبو ، که نام شریفش را جبرئیل ، نوشته بر پارچه ای از حریر بهشتی ، از سوی خدای ” علیِّ اَعلیٰ ” برای پیامبر اکرم، هدیه آورد .
و پیامبر خدا او را : « حسن » نامید .
نامی که خدای تعالی از نام«محسن» خود مشتق نمود.
خدایی که زمین و آسمان به احسان او پابرجاست.
و نام «حسین» علیه السلام را از «حسن»، مشتق نمود؛ که «حسین» نیز ، همان«حسن کوچکتر»است .
تا آن زمان سابقه نداشت کسی به این نام ، نامیده شود .
سرور و آقای جوانان اهل بهشت، پا بر روی زمین نهاده است .
پسری پاک سرشت که خدای متعال به پیامبر عزیزش بخشیده است …
ریحانه ای از دو ریحانه ی بهشتی ، که پیامبر هرگاه دلتنگ و مشتاق بهشت میشد، او را و برادرش حسین را می بویید و می بوسید …
نو گل خوشبویی که گهواره جنبانش ملائکه
و جایگاهش بر دامان و دوش و سینه ی شریف ترین خلق خدا ،
و شبیه ترین مردم بود به جناب رسالت پناه ،حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم …
و خدای تعالی
حسن و حسین علیهما السلام را ،
در دنیا زینت آغوش نبی ، در قیامت زینت بخش عرش الهی و زینت بهشت فردوس خود قرار داد .
کسی که بهشت ، از یمن قدومش همچون تازه عروس ،بر خود می بالد …
برادرش حسین علیه السلام به جهت احترام او ، هیچگاه در حضورش سخن نمیگفت.1
و پیامبر بسیار او را دوست می داشت و می فرمود :
من او(حسن) و کسانى که او را دوست مى دارند، دوست دارم.2
میلاد پر برکت امام حسن علیه السلام بر وجود مقدس امام عصر علیه السلام و بر همه دوستداران آن حضرت تهنیت باد .
1_ المناقب: ۴۰۱/۳، بحار الأنوار: ۳۱۹/۴۳ ذح۲.
2_ العدد القویّه: ۴۲، بحار الأنوار: ۳۱۷/۴۳ ذیل ح ۷۴.
به قلم بانو سلطانی