گزارش برگزاری مراسم شهادت امام حسن عسگری در مرکز شریعتی
به شوق پدرش، هرچه پسر داشت على نامید!
چه نور و سرورى برپاست در مدینه!
نور چشم رسول الله، پدر شده!
در شهر پیچیده که لیلا پسرى زاده رشید، زیبا، دلیر، شبیه ترین به پیامبر صلى الله علیه و آله …
ماشاء الله! لا قوه الا بالله بخوانید!
چقدر چهره اش دلرباست!
کسى نمى تواند لحظه اى چشم از او برباید!
شبه رسول الله (ص) است!
خُلقش على (ع) ست!
شجاعت عباس (ع) را به قاب کشیده
و لبخند را بر لبان حضرت سیدالشهدا (ع) نشانده!
خدایا! چه نامى زیباتر از على این مولود مسعود را شایسته است؟ وقتى پدرى چون امیرالمومنین على علیه السلام داشته باشى براى زنده نگهداشتن قَدْر و یادش، نامش را اینگونه گرامى مى دارى!
در روایت است روزى معاویه، مروان بن حکم را کارگزار و فرماندار مدینه قرار داد و به وى دستور داد براى جوانان مدینه جایزهاى بپردازد. مروان این کار را کرد. حضرت امام سجاد (ع) میفرماید:
هنگامى که من نزد مروان رفتم گفت: نام تو چیست؟
گفتم: على بن الحسین.
گفت: نام برادرت چیست؟
گفتم: على.
مروان گفت: چه خبر است! على على؟ به چه جهت پدرت نام کلیه فرزندان خود را على میگذارد؟!
من نزد پدرم بازگشتم و جریان را برای ایشان شرح دادم.
پدرم فرمود: «واى بر پسر زن کبود چشم دباغ باد!
اگر براى من صد پسر متولد شود دوست دارم نام آنان را على بگذارم»١
و چقدر امام حسین علیه السلام دلداده اش بود
رخسار و راه رفتنش را محو تماشا بود …
و على اکبر! چه خوش ادبى نمود و پایین پاى پدر آرام گرفت!
و چه خوش سعادت، که در زیارت قدسى عاشورا در هر سلامى بر حسین علیه السلام، تحیت و درودى مخصوص از آن اوست.
١کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ۶، ص ١٩، دار الکتب الإسلامیه، تهران، چاپ چهارم، ١۴٠٧ ق.
ولادت حضرت_على_اکبر علیه السلام و روز جوان گرامى باد.
نویسنده: نشانی