حضرت سجاد علیه السلام بعد از واقعه کربلا، رسالت سنگینی به دوش داشتند...
حضرت سجاد علیه السلام بعد از واقعه کربلا، رسالت سنگینی به دوش داشتند، اسلام به شدت آسیب دیده بود و از راه اصلیش به دور مانده بود، ایشان نقش بسیار مهمی در زنده کردن حقایق اسلام داشتند.
نسلی که در دوره حکومت امویان روی کار آمد، نه از اسلام راستین دوره حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) آگاهی داشت و نه سخت گیری و مراقبت زمامداران پس از او را دیده بود. چنین نسلی در روزگار آشوب، پرورش یافت و در دوره خشونت، سر رشته امور را به دست گرفت و طبیعی بود که از اسلام حقیقی و عدالتی که رکن آن دین است، چیزی نداند. اما این دگرگونی ها و انحرافات بر کسانی که بازماندگان دوره حاکمیت عدالت و مساوات بودند، گران می افتاد و افسوس می خوردند و نمی توانستند کاری از پیش ببرند.
از نیمه دوم خلافت عثمان به بعد، (سال سی ام هجری)، خانواده هایی از اشراف و ثروتمندان قریش که در آمد فراوانی از خزانه دولت به چنگ آورده بودند و نیز از بخشش های خلفا بهره مند بودند، شروع به مال اندوزی کردند.
اشرف و ثروتمندان بی اعتنا به احکام دینی و اخلاقی اسلام با بی خبری از آنچه در پیرامونشان می گذشت به می گساری و شنیدن آواز خنیاگران روی می آوردند.
پس از واقعه جانگداز کربلا، تشیع از نظر کمی و کیفی و همچنین در بعد سیاسی و اعتقادی، در وضع بدی قرار گرفت. انعکاس این واقعه موجی از رعب و وحشت بر محافل شیعی حکمفرما کرد، چرا که مسلم شد یزید و عمالش، برای استحکام پایه های حکومت خود، تا حد کشتن فرزند پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و اسیر کردن زنان و فرزندان او آماده اند و در این راه، از هیچ جنایتی فروگذار نمی کنند.
اختناق، ترس و وحشتی که در کوفه و مدینه به وجود آمده بود، با وقوع فاجعه “حره” و سرکوب شدید و بی رحمانه نهضت مردم مدینه به دست عاملان یزید در سال 63 هجری، شدت یافت و اختناق شدیدی در محافل شیعی حاکم گردید.
اعتقاد امویان این بود که با قتل عام کربلا، آل علی ریشه کن شده، دیگر به عنوان یک جناح مخالف نمایان نخواهد شد، خیالشان از این جهت راحت شده بود، مردم نیز دیگر به روی کار آمدن خاندان پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) امیدی نداشتند و شیعه را گروهی نابود شده می پنداشتند. در نتیجه، انسجام و تشکل جامعه شیعه به ضعف و سستی گرایید، امام سجاد(علیه السلام) با اشاره به این وضع ناگوار، می فرماید: “درتمام مکه و مدینه، بیست نفر نیستند که ما را دوست بدارند.”
مسعودی تصریح می کند:علی بن الحسین امامت را به صورت مخفی و با تقیه شدید و در زمانی دشوار عهده دار گردید.
در چنین احوالی، امام سجاد(علیه السلام) رسالت خطیر هدایت و رهبری شیعه را عهده دار شد و به سازمان دهی دوباره شیعیان اقدام کرد. بدین منظور، حضرت کار را- به ویژه از حیث مسائل اعتقادی- از صفر شروع کرد، همچنین احکام دین را از نو پایه ریزی نمود، سپس مردم را به سوی آن هدایت کرد و تحریفات گوناگون را از عقاید مردم زدود. اتخاذ این روش به دلیل این بود که جهل و ناآگاهی مردم نسبت به اسلام اصیل به قدری فراگیر شده بود که حتی بعضی از بنی هاشم را نیز شامل می شد. نقل شده است که مردم- حتی عده ای از بنی هاشم- در عصر امام سجاد(علیه السلام) در اثر اختلاف نقل ها و فتواها نمی دانستند که چگونه باید نماز بگذارند یا حج کنند. جهل، تحریف و تضییع در همه مفاهیم و احکام اسلامی راه یافته بود و هیچ چیز با آنچه پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) ارائه کرده بود، مطابقت نداشت. خلاصه آن که همانند پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)، که از ابتدا شروع کرد، امام سجاد(علیه السلام) نیز همه چیز را از نو پایه گذاری نمود.
منبع نقش امام سجاد در رهبری شیعه پس از واقعه کربلا، محسن رنجبر
گنجینه سجادیه
در عصر امام سجاد علیه السلام امت اسلامی به یک نظریه کامل در باب اساس دین و مبنای حکومت و رفتار اسلامی نیاز داشت و صحیفه سجادیه در قالب یک رساله حقوقی و دایره المعارف علوم بشری پاسخی به این نیاز بود.
شرح این گنجینه در این کلام نمی گنجد اما سزاست که بدانیم “زبور آل محمد” چه حرف هایی دارد
1. توحید و خداشناسی، امام سجاد(علیه السلام) بالاترین معارف توحیدی را در قالب دعا به انسان های حقیقت جو و پیروان خویش ارائه می دهند.
“پروردگارا، حمد و ستایش مخصوص توست، ای پدیدآورنده آسمانها و زمین، ای صاحب بزرگی و احسان، ای مالک و مهتر مهتران، ای خدای هر پرستنده و ای آفریننده هر آفریننده و ای میراث برنده هر چیز”.
2. عدل
“و دانستم که در حکم و فرمانت، ستمی و در انتقام و به کیفر رساندنت، شتابی نیست.خدایا! اگر بخواهی از ما در گذری، به دلیل فضل و احسان توست و اگر بخواهی ما را به کیفر رسانی، به دادگری توست.”
3 و 4. نبوت و امامت.
پروردگارا، به مقام و منزلت بلند پایه محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) و مقام گرامی علی(ع) به سوی تو تقرب می جویم و به واسطه آن دو بزرگوار به درگاهت روی می آورم که مرا از شر … و … پناه دهی.”
3. معاد
“خدایا، اگر نیکی من نزد تو در تاخیر گرفتن حق من و به کیفر نرساندن ستم کننده بر من روز رستاخیز است، پس بر محمد و آل او درود فرست و مرا به نیت درست و صبر پایدار تایید نما.”
به همین صورت دعاهای زیبایی در فروع دین چون نماز و روزه و حج و تولی و تبری و…
“پروردگارا مرا در حالی که دوستدار دوستانت و دشمن دشمنانت هستم ، بمیران”
از دیگر یادگارهای با ارزش امام سجاد(علیه السلام) رساله حقوق است.
– متن مفصل آن در کتاب تحف العقول تالیف ابومحمد حسن بن علی بن حسین بن شعبه حرانی(متوفای 381ق.) نقل شده و شامل پنجاه حق است.
– متن منحصر آن در کتاب های الخصال، الامالی، و من لایحضره الافقیه تالیف ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن بابویه قمی (متوفای 382ه.ق) رساله حقوق حضرت چنان جامع و کامل هست که بزرگان گفته اند:
“اگر تمام دانشمندان و حقوقدانان هر عصری کنار هم بنشینند و بخواهند حقوق مربوط به انسان، خدا و جامعه را به رشته تحریر در آورند، نخواهند توانست حقوقی را که ضامن سعادت دنیا و آخرت بشر باشد، اینگونه کامل و جامع تدوین کنند، زیرا بیان چنین حقوقی از کسی ممکن است که به منبع علم الهی متصل باشد و این ویژگی را تنها در امامان معصوم(ع) می توان یافت.”
این حقوق 51 گانه را می توان به صورت ذیل خلاصه کرد:
الف) حق خدا
ب) حق نفس
ج) حقوق اعضای هفت گانه. زبان، گوش، چشم، دست، پا، شکم، عورت
د) حقوق افعال. نماز، حج، روزه، صدقه، قربانی
ه) حقوق پیشوایان. سلطان، معلم، مولا
و) حقوق توده ها و زیردستان. رعیت، شاگردان، زن، بنده
ز) حقوق خویشاوندان. مادر، پدر، فرزند، برادر
ح) حقوق اجتماعی. مولایی که تو را آزاد کرده است، بنده ای را که آزاد کرده ای، کسی که به تو نیکی کرده است، موذن، پیش نماز، هم نشین، همسایه، رفیق، شریک، مال، طلب کار، معاشر، خصم مدعی، خصم مدعی علیه، مشورت خواه، مشاور (رایزن)، نصیحت خواه، نصیحت جو، بزرگ ترها، کوچک ترها، سائل، مسئول، شادکننده تو، بدکننده به تو، هم دینان، اهل ذمه.
منبع نقش امام سجاد در رهبری شیعه پس از واقعه کربلا، محسن رنجبر