فضایل حضرت علی علیه السلام
دوستان عزیز
درحدیثی داریم اگر تمام باغها قلم و دریاها مرکب وجنیان حسابگر و انسانها نویسنده شوند، توان برشماری برتری های علی بن ابی طالب علیه السلام را نخواهند داشت (مناقب خوارزمی)
و همینطور پیامبرخدا در روز غدیر این چنین گفتند که “ای مردمان! هر آینه برتری های علی نزد خدای عز و جل بیش از آن است که من یکباره برشمارم، پس هر کس از مقامات او خبر داد و آن ها را شناخت، او را تصدیق و تأیید کنید.
و در قسمت دیگری از خطبه غدیر فرمودند:در قرآن هیچ مدحی نیست مگر در مورد علی .
-حالا به نظر شما “فضیلت” چیه که ما می خواهیم در موردش صحبت کنیم؟
در بررسی کمالات یک انسان به دو مفهوم کرامت و فضیلت برخورد می کنیم که گاهی ممکن است این دو مفهوم با هم اشتباه شود.
کرامت: ویژگی هایی است که هرفرد به اختیار توسط انجام عبادات کسب می کند ولی
فضیلت: در واقع نعمتهایی است که از طرف خدا به اشخاص عطا می شود و میزانش در افراد مختلف متفاوت است.
اما ویژگی بسیار مهمی که فضیلتها دارند این است که حتی دشمنانشان نمی توانند آنها را انکار کنند. یعنی چه؟
یعنی یک فرد هر چقدر هم با کسی دشمن باشد، بغض و کینه داشته باشد، هرگز نمی تواند منکر فضیلتهای آن شخص شود.
مثلا خلیفه دوم عمر بارها و بارها اعلام کرد: لولا علی لهلک العمر،اگر علی نبود عمر هلاک می شد.
چون نمی توانست منکر فضیلت علم و دانش امیرمؤمنین شود.
یا معاویه، هنگام شنیدن خبر شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام گفت: با مرگ علی بن ابی طالب علیه السلام بساط علم و دانش بر چیده شد.
شاید برای ما که فقط فکرمی کنیم گفتن فضایل علی علیه السلام مختص شیعه هاست جالب باشد که بدونیم اکثر بزرگان جهان و پیروان دیگر ادیان نیز به فضایل علی علیه السلام اعتراف می کنند به عنوان نمونه جرج جرداق دانشمند مسیحی لبنانی می گوید:
*ای دنیا! چه می شد اگرهمه نیروهایت را در هم می فشردی و دوباره شخصیتی مانند علی با آن عقل، قلب، زبان وشمشیر نمودار می کردی؟
حالا اینکه چرا ما امروز اینجا دورهم جمع شدیم چند تا دلیل داره:
*اول اینکه: پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: زینوا مجالسکم بذکر علی “یعنی مجالس خود را با نام و یاد علی بیارایید.
و یا اینکه می فرمایند: ذکر علی علیه السلام عبادت است.
*دوم اینکه: دونستن فضائل حضرت علی علیه السلام و شناخت بیشتر ایشون محبت و علاقه ی مارو نسبت به اون حضرت بیشتر می کند و این محبت ودوست داشتن برای ما ارزش ایجاد می کند وخیلی جاها می تونه به ما کمک کند.
چون همانطور که می دونید اعمال مؤمن بر اساس محبت او نسبت به علی بن ابیطالب علیه السلام سنجیده می شود.
حالا ما می خوایم مجلسمون رو زنیت بدیم با بیان کردن چند فضیلت از علی علیه السلام.
• یکی از فضیلتهای خاص حضرت علی علیه السلام فضیلتی است که ایشان و 12 معصوم دیگر با پیامبردر آن فضیلت شریکند و اون خلقت نوری حضرت علی علیه السلام است.
که به دلیل پیچیدگی این فضیلت ما با بیان حدیثی از روش رد می شویم.
روایت می فرماید: چندین هزار سال قبل از خلقت آدم، علیه السلام خداوند با عظمت ترین خلقت خود را انجام داد و نوری را آفرید که آن نور را پس از خلقت آدم علیه السلام در صلب ایشان قرار داد و سپس این نور از صلب پاک دیگری منتقل شد تا سرانجام به صلب عبدالمطلب رسید و در آنجا به دو بخش تقسیم شد.
بخشی در صلب عبدالله قرار گرفت و در رحم آمنه طلوع کرد و بخشی در صلب جناب ابوطالب پدر علی علیه السلام قرار گرفتن و در رحم فاطمه بنت اسد طلوع نمود.
• یکی از فضیلتهای انحصاری حضرت علی علیه السلام محل ولادت اوست. هیچ یک از مخلوقات از پیامبران بزرگ و اوصیای گرامی آنها به این ویژگی یا صفت مفتخر نبوده اند و تا قیامت نیز نخواهند بود.
هنگام تولد حضرت عیسی علیه السلام به حضرت مریم خطاب شد که از خانه خارج شو! اینجا خانه ی عبادت است و ولایت اما برای فاطمه بنت اسد دیوار خانه کعبه شکافته شد و ندا آمد “ای فاطمه! وارد شو” و پس از ورود بانوی بزرگوار دیوار دوباره بسته شد و تا سه روز فرزند میهمان خدای متعال بودند.
• حالا به دو تا صفت از حضرت علی علیه السلام که توسط پیامبر این صفات به ایشان منسوب شده می پردازیم که این صفات هم حتی از فضائل حضرت علی علیه السلام به شمار می رود. صفاتی که شاید بارها و بارها آنها را دیده و شنیده باشیم اما کمتر به معنی اش توجه کردیم.
اولین صفت، صفت قائد الغرالمحجلین است که در معنای تحت اللفظی به معنی رهبر سفید رویان در جمال فرورفته تعبیر می شود- غرالمحجلین یعنی سفیدرویانی که زیبایی و تابناکی شان مثل آفتاب است.
یعنی صفات باطنی تابناکشان قابل دیدن نمی باشد حالا از حضرت علی علیه السلام به عنوان رهبر این افراد نام برده است. بله، علی علیه السلام رهبر و سرآمد افرادی است که صفات باطنی تابناکشان در زیر پرده پنهان شده است جوری که پیامبر می فرماید: اگر علی علیه السلام نقاب از چهره بردارند هر آینه مردم در مقابل ایشان به سجده می افتند.
و در روایتی هم داریم که حضرت رسول(صلی الله علیه و آله وسلم) بعد از غزوه ی ذات السلاسل چنین فرمودند که:
یا علی! اگر نگران نبودم که گروه هایی از امت من، در حق تو سخنی بگویند که مسیحیان در حق حضرت عیسی گفته بودند امروز سخنی در مدح تو می گفتم که بر هیچ گروهی نگذری مگر اینکه خاک زیر پای تو را برای تبرک بردارند و از افزودن آب وضوی تو شفا طلبند.
• صفت دیگر ایشان صفت یعسوب المؤمنین است.
یعسوب در زبان عرب به ملکه گفته می شود. ملکه ی زنبور عسل هم مادر زنبوران است و هم مربی و کنترل کننده کندوی عسل است. همه ما کم و بیش با وظیفه ی زنبور عسل آشنایی داریم- در قرآن هم در سوره نمل به این موضوع اشاره شده است. کار زنبور عسل این است که از شهد گلهای مختلف بخورد و درکندو عسلی را پدید بیاورد که شفایی برای مردم باشد. از این توصیفات چند نکته معلوم می شود اول اینکه اگر اتفاقی در کندو بیفتد و عسل خوبی به وجود نیاید همه ی این مشکلات به ملکه بر می گردد و او مسئول است. دوم اینکه طبق این توصیف تکلیف مؤمنین هم روشن شده است یعنی گفته شده که مؤمنین باید مثل زنبور عسل باشند یعنی عسل تحویل بدهند، عسلی که شفا باشد.
و عسل ما در واقع رفتار، اخلاق، ایمان و … است که به جهانیان صادر می شود. حالا لحظه ای با خودتون فکر کنید که ما زنبوران زیردست یعسوبمان علی علیه السلام آبروی یعسوب را نبرده ایم- ملکه ای که سرچشمه ی تمامی صفات نیک است- و این خوبی ها قابل شمارش نیست و ما باید رفتارمان حداقل قسمت کوچکی از این صفات نیک را به جهانیان نشان دهیم. برای بر شمردن خوبی های علی علیه السلام از چه چیز شروع کنیم؟؟؟
از خانه ساده علی علیه السلام که سادگیش به صافی آینه و محل تجمع اهل بیت بود.
از لباسش که خود می گفت آن قدر وصله به آن خورده که از وصله زننده اش برای وصله ی مجدد آن خجالت می کشم؟
از کفش پاره اش که در نظر او از حکومت گرامی تر می نمود مگر اینکه در سایه ی آن بتواند حقی را زنده کند.
از خوراک علی علیه السلام که بر کیسه ی نان خشک خود، مهر می نهاد تا مبادا فرزندانش اندکی آن را چرب نمایند؟
از حکومت علی علیه السلام که بر پایه ی عدالت و انصاف استوار است و دانه جویی را به ظلم از دهان مورچه ای نمی گیرد؟
از گران سنگی شخصیتیش که هم تراز با قرآن قرار گرفته است “انی تارک فیکم الثقلین”
از احتیاط علی علیه السلام که به کارگزارانش درباره ی گزارش نوشتن می فرمود: نوک قلم هایتان را باریک کنید و فاصله ی بین سطرهایتان را کم نمایید و از حرف های اضافه صرفنظر کنید و منظور رابرسانید و برحذر باشید از زیاده روی! چرا که اموال مسلمانان اسراف بر نمی دارد؟
از عبارت علی علیه السلام که در واپسین روزهای حیاتش، وقتی که آن حضرت را پس ازضربت خوردن به خانه می بردند نگاهی به محل طلیعه ی فجر افکند و فرمود: ای صبح! تو شاهد باش که علی را فقط اکنون دراز کشیده می بیینی.
از تقوای علی علیه السلام که چون در بیت المال به سراغش آمدند پرسید با امیرالمؤمنین کار دارید یا با علی؟ و چون پاسخ داد با علی، شمع بیت المال را خاموش کرد و شمع خود را برافروخت.
از شجاعت علی علیه السلام که خود بارها می فرمود اگرتمامی اعراب برای جنگ با من صف آرایی کنند به آنها پشت نخواهم کرد.
از یتیم نوازی و مسکین خواهی و اسیر دوستی امیرالمؤمنین که تمام یتیمان کوفه با کاسه های شیر در کنار خانه ایشان صف کشیده بودند.
از صبر علی علیه السلام که پس از جریان غصب خلافت و در طی 25 سال دوره ی خلافت نا حق خلیفگان صبر کردند و به گفته ی خودشان صبری که گویا در دیدگانم خار و در گلویم استخوان فرو رفته است.
از علم و آگاهی علی علیه السلام که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: من شهر علم هستم و علی در آن است پس هر که می خواهد به شهر وارد شود باید از درش وارد شود.
از هر فضیلتی بگویم علی بهترین آن است.با شناخت امیرالمومنین پایمان را در راه ایشان بگذاریم.