انسانها در هر زمان و با هرگونه اندیشه ای، درباره عدل خداوند....
آیا تاریخچه عدل را میدانید؟؟؟
انسانها در هر زمان و با هرگونه اندیشه ای، درباره عدل خداوند، جبر واختیار بشر، تکلیف و ثواب و عقاب و......سخنانی داشته اند. در مقاله قبل از معنای عدل و عدم جبر حتی در کوچکترین افعال آدمی سخن رفت. برخی آیات و روایات در رد نسبت دادن ستم به ساحت قدس ربوبی یادآوری شد. با همه ی روشنی و روان بودن این بحث مهم، دوری از حجج الهی (درونی و بیرونی) سبب شده در طول تاریخ ، نحله ها و تفکرهای مختلفی در این موضوع پدید آیند. مکتب جبرو مکتب تفویض از همین تفکرها بودند، که در ادامه به طور مفصل به آنها می پردازیم.
جبر و اختیار
موضوع جبر واختیارمحور بحث عدل خداوندی است و با توجه به برداشتهای مختلفی که نسبت به اختیار انسان وجودداشته، فرق و مذاهب گوناگونی پیدا شده است.
مکتب جبر
گروهی با تمسک یکطرفه به آیات قضا و قدر در قرآن و قدرت الهی و نیز استنباط شخصی وهمچنین تفسیر و توجیه سایر آیات، به سمت جبر گرائیدند و مروج عقیده جبری گری شدند. دراین طرز تفکر سررشته تمام اعمال انسانها و از جمله افعال زشت وگناهان آنها دردست خدا قرار میگیرد؛ یعنی خداست که مردم را جبــرا به اعمال و رفتاری وا میدارد که قدرت ترک آن راندارند!
بنی امیه در تاریخ اسلام از مروجان جبری گری بودند.1
مکتب تفویض
گروهی دیگر، با استفاده از آیات اختیار و استدلال در اراده و با توجیه آیات قضا و قدر و نیز تفسیر به رای آیات قدرت خداوندی، فکر تفویض و اختیارمطلق انسان را در افعال، ترویج دادند. در این طرز تفکر، حاکمیت و قدرت خداوند آنچنان خدشه دار میشودکه سلطنت و قدرت او زیر سوال میرود.
مکتب امر بین الامرین
با توجه به حدیث ثقلین2 که پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله) در این حدیث فرمودند: «من دو گوهر گرانبها در بین شما باقی میگذارم؛ کتاب خدا و عترتم، تا زمانی که به قرآن و رها کردن اهل بیت (علیهم السلام )نتیجه ای جز ضلالت و گمراهی و خروج از صراط مستقیم ندارد و آن دو (قرآن و عترت) از هم جدایی ناپذیرند.
بنابراین شیعه برای فهم آیات متشابه همچون قضا و قدر، با مراجعه به سخنان ائمه معصومین(علیهم السلام) وتفاسیرایشان، راه سومی را برگزید که به عنوان امربین الامرین مشخص شده است.
فرقه معتزله
فرقه معتزله سردمدار تفکر مفوضه میباشد. این فرقه اواخر قرن اول هجری بوجود آمد. پایه گزار مکتب اعتزال، واصل ابن عطا از شاگردان حسن بصری است. وی در جریان بروز اختلافی به همراه چند نفر دیگر از درس استاد کناره گرفت و اعتزال(=گوشه گیری)را برگزیدو به همین جهت مکتب فکری او بنام معتزله معروف شد.
فرقه اشاعره
در طول تاریخ این دو مکتب در حال مبارزه با یکدیگر بودند تا آنکه ابوالحسن اشعری از نوادگان ابوموسی اشعری مکتب اشعری را بر اساس جبری گری بنا نهاد و آن را ترویج کرد. مکتب فکری او تاثیر بسیار زیادی بر عقاید مسلمانان بر جا گذاشت. اینکه ما می گوییم من از اول سیاه بخت بودم یا سرنوشت من از اول هم بدبختی بودو... تمامی این سخنان نشأت گرفته از این تفکرجبری است.
اختلاف فرقه اشاعره و معتزله
درگیری فکری معتزله واشاعره در جهان اسلام آنچنان بالا گرفت که پیروان هر کدام، دیگری را به شدت تخطئه می کردند و تنها راه خویش را بر حق می دانستند.3
دوباره تاکید می کنیم که علت بروز این همه اختلافات و کج روی ها فقط و فقط دوری از خاندان وحی و عدم تمسک به سرچشمه های زلال علم الهی که همان معصومین(علیهم السلام) می باشند بوده است.
با رشد دو طرز تفکر جبر وتفویض در بین مسلمانان، مکتب اهل بیت (علیهم السلام) با این دو برداشت نادرست به مقابله و مبارزه فکری برخاست. این مقابله به صورت مناظرات، نامه ها و بیانات ائمه(علیهم السلام) در مجالس و محافل گوناگون صورت میپذیرفت. این معادن علوم الهی با تفسیر صحیح آیات قرآن ، عنوان امربین الامرین را در مقابل دو طرز تفکر نادرست جبر و تفویض، مطرح ساختند و بدین ترتیب، معرفت حقیقی عدل الهی را در برابر آن دو تفکر باطل ارائه دادند.
منابع:
1-کتاب حلیه الاولیا5/346-353
2-این حدیث در کتب شیعه و سنی فراوان است.ر ک:عبقات الانوارمجلدحدیث ثقلین
3-تاریخ فرق اسلامی1/233