مسأله توحید سرآغاز تمامی مباحث معرفتی است و بلکه اصل و ریشه همه آن ها است.
نبی و رسول قسمت اول:
مبحث نبوت- نبی و رسول
مسأله توحید سرآغاز تمامی مباحث معرفتی است و بلکه اصل و ریشه همه آن ها است. به عبارتی دیگر در مباحث دینی تنها یک اصل مستقل وجود دارد و آن توحید است و بقیّه اصول، هر کدام شاخه ای از درخت توحیدند. در این میان نبوّت که در قرآن کریم بیشتر تحت عنوان «آیات الله» مطرح شده، جلوه ای از توحید ربوبی خدای متعال در مقام تشریع است؛ چون کسی که خدا را به وحدانیّت بپذیرد لاجرم حکمِ عقل، او را به قبول شریعت و پیامبران الهی دعوت می کند و به تعبیر قرآن کریم و روایات آن کس که نبوت را نپذیرد، حقیقت توحید را آن چنان که باید نشناخته است.
نبوت، سفارت بین خدای متعال و بندگان، جهت اداره زندگی در ابعاد معاش و معاد آن ها است. بنابراین آشنایی با این فرستادگان الهی بسیار مهم است.
ما در زندگی روزمرّه خود، بر پایه اصل عقلیِ دفع ضرر احتمالی واجب است؛ به کوچکترین هشدارهای یک کودک خردسال نیز اعتنا و بر اساس آن اقدام می کنیم. اینک، شایسته است که در پیِ دانستن پیام آن بزرگواران باشیم و در عمل به آن بکوشیم و در نهایت خضوع و خشوع، هدایت آن ها را پذیرا شویم.
در این مجموعه از مقالاتِ نبوت که در خدمت شما عزیزان هستیم، ابتدا با معنای نبی و رسول و سپس فرق آن ها را از منظر قرآن و روایات بررسی می نماییم.
معنای لغوی نبی و رسول
یکی از نکات مهم در مباحث دینی اعم از آیات و روایات، آشنایی با معانی لغوی و عرفی واژگان است. زیرا برخی واژگان، معانی مختلف و کاربردهای لغوی یا اصطلاحی متعدد دارند. حتی کلمه ای به مرور زمان معنای نخستین خود را از دست داده و معنایی جدید یافته است. لذا بی توجهی به معانی و کاربردهای مختلف یک کلمه موجب اشتباه در ترجمه ی آیات و روایات می گردد.
«نبی» در لغت از ریشۀ (نبأ) به معنای خبر است. در این صورت نبی کسی است که «صاحب خبر» است. البته گاهی نیز از ریشۀ (نَباوَة) به معنی ارتفاع و بلندی است.1
لغت نبی ـ بنابر اینکه اصل آن نبأ باشد - معنا و مفهومی عام دارد، یعنی شامل هر شخصی است که دارای خبر و پیام است و یا از چیزي خبر می دهد، خواه این خبر را از طریق وحی دریافت کرده باشد یا به وسیله حواس یا طرق دیگري به آن رسیده باشد و اما لغت نبی- بنا بر اینکه اصل آن نَباوَه - باشد، در معنای دیگری است. برای این که اهمیّت این موضوع برایتان روشن شود این حدیث فقهی را ترجمه کنید:
«لا تُصَلّوا عَلَی النَّبی»2 واقف بودن به کاربرد معانیِ مختلف لغات ترجمه و فهم صحیحی از این روایت را برای ما روشن می کند. «بر روی زمین بلند دارای شیب، نماز نخوانید»
«رسول» نیز از مادّه ی (رَسَلَ) به معنای فرستاده شدن چیزی است. در این صورت رسول به کسی گفته می شود که از طرف دیگری برای رساندن پیامی فرستاده می شود. در معنای لغوی هر کسی که نقش واسطه در رساندن چیزی از کسی به دیگری است رسول نامیده می شود، اعمّ از این که فرستاده شده انسان باشد یا غیر انسان و فرستنده پیام، خدای تعالی باشد یا کسی دیگر.
معنای اصطلاحی نبی و رسول
واژه نبی، در کلام مردم عرب (اصطلاحی) تنها درباره کسانی است که از سوی خدای متعال دارای خبر شده اند که همان پیامبران هستند.
واژه رسول نیز در کلام مردم عرب (اصطلاحی) معنا و مفهومی عام دارد و تنها به پیامبران الهی که واسطه میان خدا و خلق هستند، اختصاص ندارد.
نبی و رسول در قران و روایات
واژه نبی در آیات قران کریم و روایات معصومان (علیهم السلام) همچون استعمال اعراب، فقط در مورد کسی به کار می رود که خبری را از سوي خداي تعالی دریافت می کند و حامل نبوّت شده است ولی لفظ رسول در آیات و روایات هم در معنای عامّ خود به کار رفته و همانطور که در مورد انسان بکار رفته در مورد فرشتگان و دیگر موجودات هم به کار گرفته شده است.
برای نمونه آیاتی ذکر می شود:
«آللّهُ یَصْطَفِی مِنَ المَلائِکَةِ رُسُلاً وَمِنَ آلنّاسِ»3 خداوند رسولانی از فرشتگان و از مردم برمی گزیند.
«إِذا جاءَ أَحَدَکُمُ آلمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنا وَهُمْ لا یُفَرِّطُونَ»4 آنگاه که مرگ یکی از شما فرا رسد رسولان ما او را قبض روح میکنند و آنان کوتاهی نمی کنند.
در روایتی از امام باقر (علیه السلام) از رسولی سخن رفته که نه از جنس جنّیان است و نه از جنس فرشتگان و بشر:
«فَأَخْبِرْنِی عنْ رَسُولٍ بَعَثَهُ اللَّهُ تَعَالَی لَیْسَ مِنَ الْجِنِّ وَ لَا مِنَ الْإِنْسِ وَ لَا مِنَ الْمَلَائِکَةِ ذَکَرُهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِی کِتَابِهِ؟ فَقَالَ: الْغُرَابُ حِینَ بَعَثَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِیُرِیَ قَابِیلَ کَیْفَ یُوَارِی سَوْأَةَ أَخِیهِ هَابِیلَ حِینَ قَتَلَه»5
رسولی را برای من بیان کن که از جنس جنّ و انس و فرشتگان نیست و خداوند متعال در کتاب خویش از آن یاد کرده است. فرمود: آن کلاغ است آنگاه که خداوند متعال او را فرستاد تا به قابیل نشان دهد که چگونه جسد برادرش هابیل را که توسّط او کشته شده بود دفن کند.
فرق رسول و نبی
اگر از نبی و رسول معنای خاصّ آن دو، یعنی فرستاده خدای متعال، مورد نظر باشد این پرسش پیش میآید که نبی و رسول چه فرقی با هم دارند و میان آنان چه نسبتی است؟
در روایاتی که از سوی امامان اهل بیت (علیهم السلام) در بیان این موضوع رسیده، این دو مقام از هم تفکیک شده و نسبت میان آن دو مانند نسبت ایمان و اسلام بیان شده است که هر یک معنایی جداگانه دارند ولی در مورد استعمال ممکن است هر دو در شخصی جمع شود و ممکن است شخصی مقام نبوّت را حایز گردد ولی به مقام رسالت نرسد ولی امکان ندارد مقام رسالت را داشته باشد و مقام نبوّت را نه.
در روایتی از پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از تعداد انبیا و رسولان سؤال شد.
«یَا رَسُولَ اللهِ کَمِ النَّبِیّونَ؟ قالَ: مِائَةُ ألْفٍ وَ أَربَعَةٌ وَ عِشرُونَ أَلَفَ نَبِیّ. قُلتُ: کَمِ المُرسَلونَ مِنهُم؟ قَالَ: ثَلاثمِائَةٍ عَشَرَ جَمَّاءَ غَفِیرَاءَ»6 ای رسول خدا، انبیا چند نفرهستند؟ فرمود: صد و بیست و چهار هزار نفر. گفتم: رسولان از آنها چند نفر هستند؟ فرمود: سیصد و سیزده نفر.
از این روایت استفاده میشود که انبیای الهی صد و بیست و چهار هزار نفرند و از میان آنها سیصد و سیزده نفر علاوه بر مقام نبوّت، مقام رسالت نیز دارند. در حقیقت همه رسولان الهی نبی هم هستند ولی چنین نیست که همه انبیاي الهی رسول هم باشند بلکه فقط برخی از آن ها رسول هستند.
در این روایت فرق میان نبی و رسول تنها از جهت تعداد و به اجمال بیان شده است ولی در روایات دیگر توضیح بیشتری در این باره آمده است و به فرق نبی و رسول از جهت نحوه دریافت وحی اشاره دارد.
زراره از امام باقر (علیه السلام) در مورد فرق بین نبی و رسول پرسید، حضرت فرمودند:
«النَّبِیُّ الَّذِی یَرَی فِی مَنَامِهِ وَ یَسْمَعُ الصَّوْتَ وَ لَا یُعَایِنُ الْمَلَکُ وَ الرَّسُولُ الَّذِی یَسْمَعُ الصَّوْتَ وَ یَرَی فِی الْمَنَامِ وَ یُعَایِنُ الْمَلَک»7 نبی شخصی است که در خواب میبیند و صدا را میشنود، ولی فرشته را نمی بیند و اما رسول شخصی است که صدا را میشنود و در خواب میبیند و فرشته را نیز مشاهده کند.
همچنین حضرت در روایتی دیگر می فرماید:
«رسول کسی است که جبرئیل آشکارا پیش او می آید و او جبرائیل را می بیند و با او سخن می گوید، اما نبی کسی است که رؤیت او در عالم خواب است. مانند رؤیای حضرت ابراهیم (فرمان سر بریدن پسرش) و آن چه که نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) از اسباب و علائم نبوت قبل از آمدن وحی می دید تا آنکه جبرئیل (علیه السلام) رسالت را برای او از جانب خدای متعال آورد. آنگاه که محمد (صلی االله علیه و آله و سلم) را نبوت گرد آمد و از سوی خدا به رسالت رسید، جبرئیل برایش پیغام می آورد و آشکارا با او سخن می گفت. برخی از انبیا را نبوت گرد آمده و در خواب می بیند و روح القدس پیش آنها می آید و با آنها سخن می گوید و حدیث می کند بدون اینکه در بیداری او را مشاهده کنند»9
این روایات به صراحت دلالت دارند که رسول با داشتن همه امتیازهای نبی دارای امتیازی ویژه است؛ اینکه فرشته وحی، رسالت را در حال بیداري و به صورت آشکار هم برای او می آورد و رسول به هنگام تلقّی وحی او را مشاهده می کند، ولی نبی چنین خصوصیتی را ندارد. پس با توجه به روایات به این نتیجه می رسیم:
1ـ نبوت و رسالت هر دو نوعی ارتباط با خدای متعال است. خدای تعالی این نوع ارتباط را با کسی که خود برمی گزیند برقرار می کند، با این تفاوت که اصل و عمود این ارتباط برای نبی در عالم منام و خواب است و برای رسول در بیداری و حتی فرشتۀ رابط را هم آشکارا مشاهده می کند.
2ـ همۀ رسولان الهی نبی هم هستند ولی چنین نیست که همۀ انبیای الهی رسول هم باشند، بلکه خدای تعالی برخی از انبیا را برای رسالت برگزیده است.
لازم به ذکر است که: اگر چه معنای لغوی رسول، «مأمور به تبلیغ بودن» را نیز در بر دارد، اما از نظر قرآن و روایات این مطلب اختصاصی به رسول نداشته و «رسول» و «نبی» هر دو متعلّق «بعث» و «ارسال» قرار گرفته اند. خدای تعالی میفرماید:
«هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الأمِییِن رَسُولاً»10 خدا اوست که در میان امّیها رسولی فرستاد.
«وَما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ وَلا نَبِیٍّ»11 رسول و نبیّی پیش از تو نفرستادیم.
«کانَ آلنّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللّهُ آلنَّبِیِّینَ»12 امّت یک دست بود پس خدا انبیا را مبعوث کرد.
از این آیات استفاده میشود که نبی و رسول هر دو در مواردی از سوی خدای تعالی برای ابلاغ اموری به مردم مأموریّت می یابند و در این جهت تفاوتی بین نبی و رسول وجود ندارد بر خلاف آن چه در معنای لغوی شان می باشد و تفاوت آن ها از نظر مقامات و مواردی است که در روایات اشاره شد.
منابع:
- (لسان العرب 11/ 248)
- (النهایه 11/ 5)
- (یوسف/ 50)
- (حج/ 75)
- (احتجاج 2/ 328)
- (الخصال 2/ 532)
- (کافی ۱/۱۷۶؛ بحارالانوار ۱۱/ ۴۱)
- (کافی 1/ 177)
- (بصائر الدرجات 1/ 370)
- (جمعه/ 2)
- (حج/ ۵۲)
- (بقره/ ۲۱۳)