هیچ فکر کرده اید که چرا انسان خود را می پرستد و نتیجه ی این پرسش ...
1-خود پرستی
هیچ فکر کرده اید که چرا انسان خود را می پرستد و نتیجه ی این پرسش چیست؟
خودپرستی انسان به خاطر تقلیل و کوچک شمردن جهان و دیگران است. کسی که خود را می پرستد به هیچ کس دیگر اهمیت نمی دهد و تصّور می کند جهان تنها به خاطر او تشکیل شده است و برای دست یافتن به حقوقی که مسلم می داند دست به هر عملی می زند.
نتیجه ی خود پرستی خونریزی، غارت و خشونت است. در حقیقت به خاطر اینکه خودپرست نگاهی اشتباه به جهان دارد دیگران را به جنگ دعوت می کند و این دعوت نهایت او را به مغاک تاریکی می انداز و زندگیش را از او سلب می کند.
2-خود بزرگ بینی و تکبر
این صفت رذیله نیز همانند خودپرستی بادی بر دماغ انسان می اندازد تا خود را بزرگتر از همه بداند و در نهایت جهانی را قربانی خود بخواند و بذر نفرین بر دل انسانها بکارد.
3-ریاست طلبی
وقتی انسان تنها خود را محور بداند، حکومت کردن بر انسانهای دیگر را حق خود خواهد دانست و این ریاست نه بر مبنای خدمت، که بر مبنای حق تعریف می شود و کسی که ریاست بر دیگران را حق خود بداند، به یقین بدان ها خدمت نخواهد کرد، بلکه تمام کارهای او به خاطر خودش خواهد بود و هر کجا که نفع وی ایجاب کند بر علیه دیگران اقدام خواهد نمود. نتیجه ی چنین رفتاری باز هم ایجاد دشمنی خواهد بود.
4-کینه
وقتی نسبت به دیگران کینه می ورزیم که قدرت بخشش آن ها را نداشته باشیم.و در حقیقت به بند نخست فواید روزه داری عمل نکرده باشیم. یعنی درس ایستادگی و صبوری را پشت سر نگذاشته باشیم.
انسان ها می توانند و حق دارند اشتباه کنند و زمانی می توان اشتباهات آن ها را به اعمال خوب بدل کرد که صبور بود و بخشید و کینه به دل را نداد.
اما اگر ما از مکتب روزه صبوری و گذشت را نیاموخته باشیم در مقابل کوچکترین خطایی کینه به دل می گیریم و نتیجه ی کینه باز هم دشمن و خونریزی و نفاق و نفرت است.
5-حسد
و اما بیماری بزرگی که گریبان خیلی ها را می گیرد. حتی حسد می تواند دل بسیاری از انسان ها را تسخیر کند. حسد در دین داری هم می تواند آفت باشد. ابن ملجم نسبت به تقوای حضرت امیر حسد می ورزید. نتیجه ی حسد هم ویران گر است. یعنی به جای اینکه سر در جیب خود فروکنیم و درون خود را بنگریم، نگاهمان به دیگران باشد و نسبت به داشته های آن ها حسادت کنیم.(رسول خدا در خطابه غدیر می فرماید:ای مردم مبادا به علی حسد کنید که شیطان با حسد آدم را از بهشت بیرون کرد.)
روزه گرسنگی را بر ما تحمیل می کند گرسنگی در خوردن، در کسب علم، در پاکی نگاه و زبان و عمل و نه تنها ما را به خودمان معطوف می کند تا دنیای درون خود را کسب کنیم بلکه بخشیدن به دیگران را نیز می آموزد. در این ماه ما تنها غذا نمی خوریم از هر چیز خود می بخشیم. در حالی که نقش حسد گرفتن است نه بخشیدن.
6-ریا
انسان زمانی ریاکار می شود که می ترسد. از حقیقت گریزان است. برای اینکه از حقیقت می هراسد اما کسی می تواند نسبت به همه چیز امساک داشته باشد دیگر برای بدست آوردن مال دنیوی مجیز دیگران را نمی گوید، ریا پیشه نمی سازد.
7-غیبت
غیبت نیز از سر ترس و ناچاری و ناتوانی است. اگر انسان توان و قدرت مقابله با افراد را داشته باشد که غیبت نمی کند. روزه ما را محکم و استوار می کند. به ما ایستادگی در مقابل مشکلات می دهد تا آن ها را به گردن دیگران نگذاریم. وقتی ما خود را مسئول اعمال خود بدانیم دیگر غیبت نخواهیم کرد.
آنان که رذایل دیگر را برمیشمارند را در مکتب روزه وارد کنید تا ببینید چگونه روزه رنگ و خصلت آن را تغییر می دهد و پاک و منزه بیرون می آورد!
پس تا به حال نقشی ایفاء کرده ایم این گونه بوده است.
الف: به خدا و رحمانیت او ایمان آوردیم و به پاس مهربانی اش عبادت پیشه کردیم.
ب: در مکتب روزه ایستادگی و صبوری را آموختیم.
ج: با ایستادگی و صبوری جلوی نفس سرکش ایستادیم تا از رذایلی چون خودپرستی، تکبر، کینه، حسد، ریا، غیبت و دیگر رذایل عاری و تهی باشیم.
آیا تا همین جای کار فکر نمی کنید این انسان توانسته است پله های سعادت را بالا برود خوشا به حالتان اگر تا این مرحله پیش آمده اید.