گاهی ما نسبت به اعمال عبادی نگاه درستی نداریم و به دلیل عدم شناخت آن ...
درمان بیماریهای روحی و روانی با روزه
گاهی ما نسبت به اعمال عبادی نگاه درستی نداریم و به دلیل عدم شناخت آن نمی توانیم لذت عبادت را درک کنیم. انسان موجودی است که آینده را می بیند و نتیجه ی اعمال خود را بررسی می کند و برای همین می تواند از زندگی لذت ببرد.
برای نمونه به چند مثال اکتفا می کنیم. فرض کنید ما به سختی آموختن درس تن می دهیم. چرا این کار را می کنیم؟ اگر انسان همانند دیگر موجودات زندگی را در لحظه درک می کرد هیچ وقت تحمل سختی درس خواندن را نمی کرد چرا این کار را می کند؟
جواب بسیار روشن است او می خواهد با تحمل سختی امروز آیندۀ روشنی برای خود رقم بزند. همین آینده نگری انسان است که سختی ها را برای او شیرین می کند. کارمندی سخت کار می کند و پولش را پس انداز می کند. آینده ی روبروی او امکان خرید خانه و ماشین را برایش نشان می دهد.
از این روی کارمند از کاری که انجام می دهد و از سختی آن استقبال می کند و لذت می برد.
اعمال عبادی نیز اگر در ذهن انسان بازپرداخته شود و شناخت درستی نسبت به آن داشته باشیم می تواند به انسان لذت ببخشد.
در اینجا تأثیرات روزه در روان انسان را نشان می دهیم تا از این رهگذر با لذت و عشق به استقبال ماه مبارک رمضان برویم. اگر با موارد مطرح شده در این بحث گام به گام پیش برویم اثرات شکوهمند و عالی روزه را درک خواهیم کرد.
این بحث در 3 بند، تأثیر روانی روزه را بر فرد و اجتماع بشری نشان خواهد داد. درک درستی از تأثیر روانی روزه در وجودمان باعث خواهد شد تا به آسانی بتوانیم روزه بگیریم و از لحظه لحظه ماه مبارک رمضان فایده بگیریم و لذت ببریم.
1-بالا بردن مقام صبوری و ایستادگی در انسان
چنان که در قرآن کریم نیز اشاره شده است، انسان همواره با مصائب و مشکلات دست به گریبان است. هیچ انسانی نمی تواند خود و اندیشه و تن و بدن خود را از دست مشکلات در امان نگه دارد.
طبیعت جهان با مشکلات گره خورده است. از زمانی که پای به هستی می گذاریم و نفس می کشیم، تا زمانی که روح خود را تسلیم حضرت احدیت می کنیم، با مشکلات و مصائب مختلفی رو به رو می شویم.
انسانها زمانی می توانند به زندگی خود با عزت ادامه بدهند که در مقابل مشکلات، قدرت ایستادگی داشته باشند.
کسی که تهی از باور و اعتقاد قلبی باشد خیلی زود در مقابل مصائب به زانو خواهد نشست. اما کسانی که به وعده های پروردگار ایمان داشته باشند و صبوری پیشه کنند کمر در مقابل دردها خم نخواهند کرد.
حال بر می گردیم به نقش روزه، روزه یعنی مجاهدت با نفس سرکش. نفس انسان به طرف راحتی و آسودگی حرکت می کند و تمایل به لذات دنیوی دارند. اگر او را رهبری نکنی و گاهی در مقابلش نایستی باید همواره رو به تاریکی حرکت کنی. انسان های بزرگ راه ایستادن در مقابل نفس را می دانند و از این رو می توان زندگی خود را با سعادت عجین کنند.
روزه داری یعنی پاسخ منفی به نفس خود دادن. روزه تنها به معنی گرسنگی کشیدن نیست. بلکه روزه در تمامی حوزه های بشری مصداق دارد.
در سخن گفتن باید امساک کرد. در نگاه کردن باید روزه دار بود. در عمل کردن باید مدام به یاد خداوند بود و از عمل ناپاک خود را بر حذر داشت.
باید با اخلاق خوش با مردم و خانواده و حتی خود برخورد کرد و در صدد آزردن کسی و چیزی نبود!
از این رو برای کامل تر شدن و تأثیر افزون تر روزه در نظام روحی روانی شخص، توصیه اکید بر امساک و روزه داری اندیشه و فکر، تمام حواس پنج گانه و اعضا و جوارح بدن از آلودگی های اخلاقی و گناهان شده است.
زمانی ما می توانیم در مقابل نفسی که هر لحظه و هر دم ما را به سوی پلشتی و زشتی راهنمایی می کند، ایستادگی کنیم که توان و قوت و تقوا و ایمان بزرگی داشته باشیم.
ما با دارا بودن این سه خصیصه ی بسیار بزرگ می توانیم در مقابل دعوت های نا صواب ایستادگی کنیم.
پس اگر روزه ما براساس فلسفه ای استوار باشد و تنها به بستن دهان اکتفا نکنیم، می توان روح خود را چنان بزرگ کنیم که بتواند ایستادگی کند. ایستادگی کردن و صبوری نمودن یکی از درس های روزه داشتن است و سعی کنیم در مقابل وسوسه های شیطانی به زودی و به آسانی تسلیم نشویم.
اگر از ماه رمضان تنها همین یک قلم را بیاموزیم به راستی که رستگار خواهیم بود و زندگی این جهان و جهان دیگرمان پر از نشاط و شادی و خشنودی خواهد بود. چرا که رسیدن به فلسفه ی روزه و پای فشردن بر ایمان و تقوا و ایستادگی در مقابل نفس فتنه گر خود بهشتی بزرگ و با شکوه است.
برای اینکه نگاهی روشن به تعریف بالا داشته باشیم بهتر است لیستی تهیه کنیم و مشخصات افرادی را که مورد تأییدمان است در آن بگنجانیم. چه کسانی برای ما محترم هستند و دوستشان داریم .
هر انسان منصفی از کسی که دروغ نمی گوید، به انسانهای دیگر کمک می کند، انسانها از دست و زبانش در امان هستند، زبانش به آنها آزار نمی رساند خوشش میاید و دوستش دارد.
با مدیریت پنج حس ما، دیگران از دست ما در امان هستند و حتی از حضور و وجود ما استفاده می برند و حضور ما منشاء خیر برای آنها می شود.
یعنی در حقیقت، فهم درست فلسفه ی روزه موجب می شود انسان زندگی متفاوت و در عین حال پر برکتی شروع کند.
انسان نمی تواند به این همه نیکی و خوبی آراسته شود مگر اینکه آراسته به صبوری و ایستادگی باشد. روزه این امکان را به انسان می دهد که بتواند صبور باشد. با صبوری از خوردن، دهان خود را باز می دارد، با صبوری، چشم خود را از نگریستن به چیزهایی که می تواند موجبات آزارش باشد منع می کند. از گفتن هر سخنی ابا می کند، از رفتن به هر جایی خود را بر حذر می کند و اعمالش را هر چند مخالف منافع خود باشد، طوری تنظیم می کند که رضای خداوندی در آن باشد و با ایستادگی و مقاومت انسانی آراسته و پاک می شود.
2-اثبات خویشتن به خود
گاهی نیاز داریم که خودمان را برای خود اثبات کنیم. یکی از بزرگترین مصائب بشری این است که به خود شناسی نرسیده است. کسی که خود را نشناسد خدای خود را نیز نخواهد شناخت. وقتی با خود و دنیای خود که نزدیک ترین کس به خودمان است آشنا نباشیم چگونه می توانیم با دیگران ارتباط بگیریم و با آنها دوست شویم.
این کار امکان پذیر نیست و اما این خود چیست؟
چگونه می شود که ما نسبت با این خود شناخت درستی نداریم؟
آیا انسان فقط همین جسم خاکی است و یا یک بعد روحانی دارد؟
آیا فقط جسم نیاز به رسیدگی و پاکیزگی دارد؟
روح نیز همانند کالبد و تن انسان می تواند پلیدی و ناپاکی را به خود جذب کند و زیر پوشش نا پاکی ها امکان شناخت آن محقق نشود.
برای همین است که خداوند در قرآن کریم هدف بسیاری از احکام از جمله روزه را پاک کردن روح می داند و دستور می دهد که از ناپاکی ها هجرت کنیم به پاکی دست پیدا کنیم.
گناه چرک و پلیدی است، همانند زنگار و حجابی است که روی آینه می نشیند. برای اینکه درک درستی از گناه داشته باشیم به تن و کالبد خود فکر کنید، به آینه ای که مقابلتان است بیندیشید. زمانی که روی آینه را با پلیدی و گرد و خاک بپوشاند، شما خود را به درستی در آن نخواهید دید. دیدن مستلزم پاکی آینه است. حال چه باید کرد؟
باید با آب زلال و رونده و پاک، ناپاکی روی آینه را زدود. روح نیز همانند آینه است اگر با گناه روی آن را زنگار گرفته باشد، ما درک درستی از خود نخواهیم داشت.
برای اینکه خود را بهتر بشناسیم و قدر خود را بدانیم باید زنگار را از روی آینه درونمان پاک کنیم و بهترین وسیله برای این کار روزه گرفتن است.
روزه آب زلال و رونده پاکی است که می تواند پلیدی را از روی آینه دلمان بزداید و ما بتوانیم خودمان را بهتر ببینیم و بهتر بشناسیم.
قرآن عزیز برای همین، کفاره بعضی از گناهان را روزه قرار داده است. چه کفاره زیبایی ،به جای اینکه به خاطر گناهی که انجام بدهیم آزرده شویم، هدیه دریافت می کنیم.
هدیه ای به نام روزه، تا از این رهگذر بتوانیم به درون پاکی و صافی دست پیدا کنیم و خودمان را به خودمان بشناسانیم.
بعد از مرحله شناخت است که اثبات شکل می گیرد. اگر ما شناخت درستی از خود نداشته باشیم نمی دانیم در موقعیت های مختلف چه عکس العملی خواهیم داشت. خودمان برای خودمان مجهول هستیم اما با زدوده شدن زنگارها شناخت دقیقی از خود خواهیم داشت و در مواجهه با هر مشکلی راهکار خواهیم داشت و هراسی به دل راه نخواهیم داد.
فرض کنید انسانی به درون سیاه چالی افتاده است. او در آنجا افرادی را می بیند که ناله سرداده اند و از سیاهی آنجا وحشت می کنند اما این انسان پیش از اینکه پا به سیاه چاله بگذارد خود را شناخته است او ناله سر نمی دهد آنجا را به عنوان فرصت می یابد و به سراغ تک تک انسانهای در بند می رود تا آرامشان کند و روح آن ها را نیز از پلیدی ها پاک کند.
او از مصائب هراس ندارد، بلکه مصائب را فرصت بزرگ شدن می داند. به زندان حضرت یوسف بنگرید تا نمونه ی عملی داشته باشید.
کسی که خود را شناخته باشد، فریفته ی یک آب نبات چوبی و یا تمام نعمات دنیا نمی شود راهی را طی می کند که می داند درست است. ولو به خاطر طی آن سختی های بسیاری را متحمل شده باشد.
به آتشی که بت شکن بزرگ تاریخ را در برگرفت و به گلستان بدل شد، بنگرید. علت اینکه او از آتش هراسی نداشت آن است که خود را برای خود اثبات کرده است و شناخت درستی از انسان پیدا کرده است.
روزه این امکان را برای انسان ایجاد می کند. ما در مدت یک ماه مجال پیدا می کنیم که درون خودمان را بکاویم و آن را بهتر بشناسیم.
نیمه ی شب از خواب بر می خیزیم و به مناجات می پردازیم. با واگویه ی دعای پر رمز و راز سحر و ابو حمزه ثمالی اندک اندک پلیدی را از روح خود پاک می کنیم و در پایان روزه، ضعفی که بر تن و کالبدمان می نشیند با مرگ و نیستی انس می گیریم و به این مفهوم عمیق دست پیدا می کنیم که این کالبد اگر چند روزی نخورد و نیاشامد از بین می رود.
پس روح چه؟ چه غذایی برای روح می خورانیم؟ در اینجاست که به خود می آییم و می اندیشیم و درک درستی از خود پیدا می کنیم و آن این است که اصالت در روح انسان است نه جسمی که با چند روز بی تفاوتی پژمرده می شود و از بین می رود.
شروع می کنیم به مستحکم کردن پایه های اراده خود و روح را نیز مقابل جسم می نشانیم تا بتوانیم به هر دوی آنها دست پیدا کنیم.
عصر ما عصر ویرانی روح است. به دلیل توجه بیش از اندازه به کالبد و تن، روح به فراموشی سپرده شده است. برای همین انسانها بسیار شکننده شده اند و در کوچکترین مشکلات می شکنند. روزه این امکان را به دست می دهد که بار دیگر خود را قوی سازیم و در سختی ها کوچکترین اخمی بر پیشانی ما ننشیند.
3-پاک کردن درون و روح بشری
چنان که در بند یک اشاره کردیم نفس انسان بزرگترین دشمن اوست. برای همین است که قرآن کریم ما را از او بر حذر می دارد و توصیه می کند در مقابل نفسی که به بدی راهبری می کند مراقب خودمان باشیم.
مراقبت از خود در مقابل نفس، از مسیر ایستادگی و صبر می گذرد و صبر و ایستادگی نیز از مسیر ایمان و یقین به پروردگار، گذر خواهد کرد.
تا زمانی که به کرامت و بزرگی خداوند ایمان نداشته باشیم و از پس آن در مقابل سختی های روزه درس ایستادگی و صبوری را نگذارنده باشیم، چگونه می توانیم مراقب خودمان باشیم؟
اما اگر به خدا و الطاف او ایمان آوردیم و پی بردیم ما را بدون هدف خلق نکرده، و بعد از آن بر این مسئله علم پیدا کردیم، که نفسی که در درون ماست می تواند و می خواهد ما را به طرف زشتی ها بکشاند و با روزه مرحله ایستادگی و صبوری را آموختیم حال خواهیم توانست از خود مراقبت کنیم.
و اما حاصل مراقبت از خود چیست؟
حاصل مراقبت از خود، پاکی روح و روان و جان آدمی است!
آدمی تا زمانی که اسیر هوا و هوس ها و دلبستگی های نفسانی است، هرگز روی سعادت و رستگاری را نخواهد دید و در اثر رذایل اخلاقی و بیماری ها و ناهنجاری های روحی چون خودپرستی، تکبر، ریاست طلبی، کینه، حسد، ریا، غیبت و … به پست ترین مرتبه های انسانی سقوط می کند، تا جایی که از حیوان هم پست تر می شود.
اما با مراقبت از خود، انسان به کمال و رستگاری و هدف خود از زندگی دست می یابد.