شناخت انسان بدون شناخت جنبههاى مختلف روحى او ممکن نخواهد بود و یکى از مهمترین....
تاملی در مسئله دعا
شناخت انسان بدون شناخت جنبههاى مختلف روحى او ممکن نخواهد بود و یکى از مهمترین و پیچیدهترین حالات روحى انسان که هم در حوزه انسان شناسى و هم در حوزه حکمت و عرفان الهى بطور بسیار دقیق و گستردهاى مورد مطالعه و بررسى قرار مىگیرد وجود حالات عرفانى او و از آن جمله دعا و راز و نیازهاى او با خدایش است و همین حالت است که مىتوان آن را نقطه اتصال وجود آدمى با متافیزیک (ماوراء الطبیعه) دانست. زیرا دعا جدىترین و پاکترین و قوىترین نحوه برقرارى ارتباط انسان با خالق حکیم و مهربانش است.
فرق اساسى انسان نیز با موجودات دیگر در سه چیز استیکى تفکر متعالى و قدرتمند اوست و دیگرى اختیار و اراده او براى رسیدن به آرزوهاى گوناگونش و دیگرى عشقى همراه با معرفتبه خداوند و یکى از تجلیات این عشق و شیفتگى دعا و مناجات و رازگوئى با خداوند است.
با ذکر این مطلب آشکار مىشود که دعا علاوه بر اینکه در معارف الهى خصوصا در عرفان اسلامى از اهمیت ویژهاى برخوردار است تا حدى که عرفاء آن را یکى از ابواب کشف و شهود حقایق براى اولیاء الهى دانستهاند همچنین در نزد طبقات دیگرى از انسانها هم داراى اهمیت مخصوصى است و لذا در این فرصت اندک و لزوم بحث از دعا ما به مهمترین اصول و بنیادهاى آن اکتفاء نموده و مقاله را با ارائه مطالبى پیرامون تعریف دعا، عوامل و زمینههاى توجه نمودن به دعا، اهمیت دعا، فواید دعا، و آداب دعا، به پایان مىرسانیم.
تعریف دعا
در فرهنگ اصطلاحات و تعریفات نفایس الفنون چنین آمده است که «دعا طلب کردن حاجت است از بارى تعالى به تضرع و اخلاص و گاه بود که غرض از دعا مجرد مدح و ثنا بود و بیشتر ادعیه خواص و اولیاء که از ما سوى الله اعراض نمودهاند از این قبیل تواند بود و جمعى گفتند دعا آن است که مروى باشد از شارع به تصریح یا به تعریض و هر آنچه مروى نباشد آن را مناجاه خوانند و دعا هم به قول باشد و آن صریح بود چنانکه رب ارحم واعط و یا به تعریض چنانکه رب انى ضعیف و هم به فعل.» (1)
دکتر آلکسیس کارل نیز بیان زیبایى در تعریف دعا دارد. وى مىگوید: نیایش اصولا کشش روح به سوى کانون غیر مادى جهان است. به طور معمول نیایش عبارت است از تضرع و ناله مضطربانه و طلب یارى و استعانت و گاهى یک حالت کشف و شهود روشن و آرام درونى و مستمر و دور تر از اقلیم همه محسوسات است. به عبارت دیگر مىتوان گفت که نیایش پرواز روح به سوى خداست و یا حالت پرستش عاشقانهاى نسبتبه آن مبدئى است که معجزه حیات از او سر زده است و بالاخره نیایش نمودار کوشش انسان استبراى ارتباط با آن وجود نامرئى آفریدگار همه هستى عقل کل، قدرت مطلق، خیر مطلق» (2)
دعا توجه و سخن آگاهانه وجدى فطرت پاک انسانى با خالق دانا و مهربانش در تمامى حالات و بخصوص در تنهاترین و غریبانهترین حالاتش است که از سر آگاهى به جنبههاى گوناگون نیازهاى خود و یا اعتراف به پلیدى گناهان خود و اظهار توبه به درگاه او بوجود مىآید و مىتواند شامل اظهار نیازها و یا مدح و ثناى او بوده باشد و این حالتى عرفانى است که به صورت مناجات و ذکر قلبى و یا زبانى در افراد آشکار مىشود.
عوامل توجه به دعا
در نظر اهل معرفت و عارفان حقیقى وجود خداوند به قدرى مقدس و محترم و داراى محبوبیت است که او را با هیچ چیز نمىتوان برابر دانست زیرا تمامى خیرات و زیبائىها و نیز تمامى آنچه را که آرزوهاى متعالى انسان و هر موجود دیگرى را بوجود مىآورد و محقق مىسازد از خداوند است. خداوند هم خلق کردنش حکیمانه و بى مانند است و هم محبتش بیکران و وصف ناپذیر و روح نواز و هم تنبیه و ادب کردنش عین عدالت و محبت است. با این وصف تمامى موجودات که ساخته ستحکمت و محبتخداوند هستند تا زمانى که موجود هستند و نیز تا زمانى که از خود و فطرت حقیقى شان غافل نشدهاند همواره رو به سوى آن کمال مطلق و زیبایى مطلق و خیر مطلق دارند و به سوى او نیز در حرکتخواهند بود. منتها در مسیر زندگى علل و شرایطى مانع توجه و ارادت قلبى آنها به خالق شان مىشود که با رفع این موانع دوباره آن توجه و ارادت حقیقى موجود شده و ادامه مىیابد.
استاد آیت الله جوادى آملى پیرامون این مسئله گفتهاند که: «چیزى در جهان نیست که به یاد حق و خداى سبحان نباشد این انسان مىباشد که گاهى غافل است و گاهى غیر غافل» (3)
استاد مرتضى مطهرى پیرامون علل توجه به خداوند گفتهاند: «انسان در دو حال ممکن استخدا را بخواند یکى وقتى که اسباب و علل از او منقطع شود و دچار سختى و اضطرار گردد و یکى وقتى که روح خودش اوج بگیرد و خود خویشتن را از اسباب و علل منقطع کند در حال اضطرار و انقطاع اسباب انسان خود به خود بطرف خدا مىرود احتیاج به دعوت ندارد و البته این کمالى براى نفس انسان نیست کمال نفس در این است که خودش خود را منقطع سازد و اوج بگیرد.» (4)
آن زمان که آدمى به بلاها و سختىهاى بزرگ مبتلا مىشود و یا در زمانى که مسئله مرگ کسى و یا کارگشائى و معجزه بزرگى در زندگىاش مطرح مىشود. همان موقع است که اصل مهم خداجویى بوجود آمده و کم کم رشد مىکند.
همچنین آدمى اگر مراحل وجود یافتن و سیر تحولات زندگى خود را از آغاز تا زمان حاضر به دقت و با دیده بینا و منصف مورد مطالعه و بررسى قرار دهد به طور طبیعى توجهاش به خداوند و الطاف کریمانه او معطوف خواهد شد و این خود مىتواند عامل بسیار قوى براى دعا و مناجات و ذکر الهى باشد.
عامل مهم دیگر این است که روح انسان وقتى از این عالم دنیا و حوادث آن خسته و دلتنگ شده باشد اگر ذرهاى در دلش نور معرفت و ایمان الهى باشد خدایش را با زبان فقر و نیازمندى و شکر مىخواند.
اهمیت دعا
اهمیت نیایش را در این کتاب مقدس آسمانى (قرآن کریم) مىتوان از سه نظر استفاده کرد:
1- از آیاتى که خداى تعالى در آن بندگان مومن خود را ترغیب و تاکید فرموده که او را نیایش کنند. مانند این آیات «اجابت مىنمایم دعاى نیایشگر را هرگاه مرا بخواند در هر حال و هر جا که باشد (بقره 186)، بخوانید پروردگار خود را با حالت زارى که نشانه نیاز است و در حال پنهانى که دلیل اخلاص (اعراف 53 و 54) بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را (مومن 62)
2- از آیات و قصههاى برخى از پیامبران که هرگاه نیازى داشتهاند و یا به شدائدى گرفتار شدهاند تنها مشکل گشاى آنان نیایش بوده استحضرت آدم(ع) پس از ترک اولى در مقام اعتراف به تقصیر چنین استغاثه کرد اى پروردگار ما بر نفسهاى خود ستم کردیم اگر نیامرزى ما را بو بر ما رحم نیاورى هر آینه از زیانکاران باشیم (اعراف 22) و حضرت نوح پس از صدها سال تحمل شداید نجات خود را از چنگال قوم بى انصاف به وسیله دعا به دست آورد و نوحا اذنادى من قبل فاستجبناله (انبیاء 76)
3- اهمیت نیایش را مىتوان از آیاتى فهمید که خود به صورت دعا آمده است… پروردگارا عطا فرما ما را در این سراى توفیق بندگى و در آن سراى جزاى نیک و نگه دار ما را از عذاب دوزخ (بقره 197) (5) و نیز در بحار الانوار جلد 93 ص 291 چنین آمده است که «بگو خداوند من، اگر دعاى شما نبود به شما اعتناء نمىکرد (6) و همچنین امام رضا(ع) از پیامبر نقل مىکند که فرمودند «دعا سلاح مومن، ستون دین و روشنائى آسمانها و زمین است» (7)
مرد شامى از امام على(ع) پرسید کدام سخن به نزد خداوند بهتر و برتر است؟ امام(ع) پاسخ داد ذکر بسیار، تضرع به خدا و دعا (8)
حضرت امام خمینى(ره) پیرامون اهمیت دعا چنین فرمودهاند که: «همه خیرات و برکات از همان دعا خوانهاستحتى آنها که به طور ضعیف دعا مىخوانند و ذکر الله مىگویند به همان اندازه که طوطى وار در آنها تاثیر کرده بهتر از آنهایى هستند که ترک دعا کردهاند. نماز خوان ولو اینکه مرتبه نازلهاى داشته باشد از نماز نخوان بهتر است آرى همین دعا خوانها و همین کسانى که به ظواهر اسلام عمل مىکنند یا پرونده جنایت ندارند یا پرونده جنایتشان نسبتبه دیگران کمتر است همین دعا خوانها در نظم این عالم دخالت دارند دعا را نباید از بین این جمعیتبیرون برد جوانهاى ما را نباید از دعا منصرف کرد» (9)
استاد مرتضى مطهرى(ره) نیز پیرامون اهمیت دعا از دیدگاه اولیاء الهى گویند «اولیاء خدا هیچ چیزى را به اندازه دعا خوش نداشتند همه خواهشها و آرزوهاى دل خود را با محبوب واقعى در میان مىگذاشتند و بیش از آن اندازه که به مطلوبهاى خود اهمیت مىدادند بخود طلب و راز و نیاز اهمیت مىدادند، هیچ گونه احساس خستگى و ملامت نمىکردند.» (10)
از دیدگاه اهل معرفت و عابدان حقیقى سر آمد تمامى زیبایىها و خیرات همانا توجه و نجواى حقیقى با خداوند است آنان یاد و ذکر خداوند را جزو زیباترین و شریفترین حالات در عالم هستى مىدانند. توجه و عشق به خداوند بزرگترین قدرت دهنده روح است و راز خستگى ناپذیرى و شکست ناپذیرى مردان بزرگ الهى نیز در همین نکته است که روح آنان در حالتبالائى از شیفتگى و امید و توکل و مناجات با خداوند قرار دارد آنها جسم خود را با یک تکه نان مشغول مىدارند و روح شان رهبر جسم شان شده است ولى هرگز روح شان را سرگرم دنیا پرستىها و ظواهر دلفریب و گمراه کننده آن نمىکنند تا بتوانند به مقامات عالیه روحانى برسند و اندکى بیشتر لذت قرب و انس با خداوند را درک کنند.
دنیا بدون یاد و ذکر خدا کفرستانى بزرگ خواهد بود که زندگى در آن هر لحظه لحظهاش زندگى جهنمى است زیرا همان گونه که موجودات به اتکاء به لطف الهى موجود شدهاند همینطور هم زندگى مطلوب انسانها بدون توجه جدى و عملى به خداوند هرگز بوجود نخواهد آمد. دلهاى انسانها نیز همچون درختان بهار و زمستانى دارد بهار آنها عشقهاى پاک و سازنده و امید به خداوند است و زمستان شان گناهان خود و غفلت از یاد خداوند و مبتلا شد به ظلم و جفا کارىهاى دیگران است.
جدىترین و پاکترین حالاتش را آدمى فقط در مناجات و دعا با خداوند پیدا مىکند زیرا انسان به یقین مىداند که نمىتواند چیزى را از او مخفى کند پس او همه افکار کوچک و بزرگش و زشت و زیبایش را به خوبى مىداند. و این بدین علت نیز مىباشد که آدمى خودش را در مقابل فهیمترین و مهربانترین موجودات احساس مىکند.
دکتر آلکسیس کارل نیز بیان بسیار زیبایى پیرامون اهمیت و لزوم دعا دارد. ایشان گویند «انسان هم چنانک به آب و اکسیژن نیازمند استبخدا نیز محتاج است احساسى عرفانى در ردیف قدرت مکاشفه، احساس اخلاقى احساس جمال و نور عقل به شخصیتبشرى شکفتگى و انبساط پر معنا و کاملى مىبخشند … روح نیمىاش عقل است و نیم دیگرش احساس ما باید هم زیبایى دانش را دوستبداریم و هم زیبایى خدا را» (11)
«اجتماعاتى که احتیاج به نیایش را در خود کشتهاند معمولا از فساد و زوال مصون نخواهند بود. این از آن جهت است که متمدنین بى ایمان نیز همچون مردم دیندار وظیفه دارند که به مسئله رشد همه فعالیتهاى باطنى و درونى خود که لازمه یک وجود انسانى است دلبستگى پیدا کنند» (12)
این حقیقتى استبزرگ که عقل گرائى و علم مدارى محض هرگز منجر به تکامل و سعادت انسانها نخواهند شد. بلکه توجه و شیفتگى و فداکارى در راه خداوند است که زندگى و آخرت او را سر و سامان خواهد داد. زیرا که عقل جز احتیاط کارىهایش و توجیه و تفسیرهاى شخصى و منفعتى و بعضا غلط خود به چیز دیگرى توجه نمىکند ولى دل آگاه و بیدار همه چیزش را مخلصانه در راه خداوند و اوامر حکیمانه و بر حق او فدا مىکند و البته خداوند نیز دلى را که اینگونه باشد به مهر و خیر عظیم خودش واصل خواهد نمود.
اصلا چگونه ممکن استبه خداوند و اوامر او توجه نکنیم در حالى که سراسر وجودمان آه نیازمندىاش به سوى آن خالق یکتا و مهربان همواره بلند است و نیز جز با عشق آگاهانه به خداوند و فراهم کردن توشه عبادات و طاعات و وفادارى در راهش با کدام جرئت و امید مىتوان به طرف او حرکت کرد. اساسا هرگاه آدمى نسبتبه وظایف و توجهات مهم زندگى خود چه مادى و چه معنوى غفلت ورزد به همان میزان از چیزهاى باارزش و مفید بسیارى محروم خواهد شد مثلا آن کسانى که به تربیت فرزندان خود توجهى نداشته باشند بدون شک از داشتن فرزندان خوب و با ادب محروم خواهند شد.
اگر اندکى بیشتر مطالعه و دقت کنیم ریشه همه نابسامانىها و گرفتارىهاى زندگى فردى – اجتماعى خود را در ضعف توجه به معنویات الهى و ضعف در پرورش استعدادهاى مثبت روحى خود خواهیم یافت و البته براى بوجود آمدن این ضعفها و نقائص نیز علل بسیارى مىتوان ذکر نمود که شایسته استبراى رفع آنها بطور جدى از طرف دانشمندان علوم انسانى و عالمان و مبلغین دینى و نیز مسئولین حکومتى در این امر تدبیرات سودمندى در نظر گرفته شود و گامهاى مثبتى بر داشته شود.
فواید دعا
دکتر آلکسیس کارل پیرامون این حقیقت که دعا داراى اثرات مثبت و سازندهاى است چنین گفته است «آنچه تا کنون بطور مطمئنى مىدانیم این است که نیایش ثمرات مخصوص و لمس شدنى بسیار ببار مىآورد نیایش هر چقدر به نظر عجیب بنماید ما ناچاریم آن را همچون واقعیتى بنگریم که هر چه بخواهد مىیابد و هر درى را که بکوبد در برابرش گشوده مىشود.» (13)
ایشان باز چنین گفتهاند که «حتى وقتى که دعا تا سطح بسیار پائینى تنزل مىکند و به صورت بیان طوطى وار فرمولهاى معینى در مىآید تمرینى براى پیدایش یک زمینه کاملا لازم روحى به شمار مىرود. و احساس عرفانى و احساس اخلاقى را همراه با هم تقویت مىکند در چهره کسانى که به نیایش مىپردازند تا حدود تقریبا ثابتى حس وظیفهشناسى، کمى حسد و شرارت و تا اندازهاى حس نیکى و خیر خواهى نسبتبه دیگران خوانده مىشود.
مسلم به نظر مىرسد که در صورت تساوى قدرت مغزى و علمى میان دو نفر سجایا و خصایص اخلاقى آنکه حتى به صورت بسیار معمولى و متوسطى نیایش مىکند تکامل یافتهتر از آن دیگرى است نیایش هنگامى که مدام و پرشور و حرارت است تاثیرش بهتر آشکار مىشود.» (14)
حضرت امام خمینى(ره) در جواب به آن دسته از افراد که مىگویند ادعیه انسان را از کار و سازندگى باز مىدارد و دعا خوانى امرى بى ثمر و بیهوده است. چنین گفتهاند: دعا نقش سازندگى دارد آنهایى که به خیال خودشان مردم را از دعا و ذکر پرهیز مىدهند تا مردم به دنیا بپردازند نمىدانند که همین دعا آدم را مىسازد اقامه عدل را در دنیا همین انبیایى کردند که اهل ذکر و فکر و دعا بودند قیام ضد ستمگرها را همینها کردند همان حضرت حسین بن على(ع) که دعاى روز عرفهاش را مىبینید همین دعاها همین توجهات به خدا انسان را به مبداء غیبى متوجه مىکند که اگر انسان درستبخواند این توجه به مبداء موجب مىشود که انسان علاقهاش به خود کم شود و نه تنها مانع فعالیت نمىشود، بلکه فعالیت هم مىآورد. فعالیتى که براى خودش نیستبراى بندگان خداست و مىفهمد که فعالیتبراى بندگان خدا خدمتبه خداست.
کسانى که از کتب ادعیه انتقاد مىکنند، براى این است که جاهلند و نمىدانند که این کتب ادعیه چطور انسان مىسازد، نمىدانند این دعاهایى که از ائمه ما وارد شده است مثل مناجات شعبانیه، دعاى کمیل، دعاى عرفه حضرت سید الشهداء، دعاى سمات و … چه جور انسان را درست مىکند همان کسى که دعاى شعبانیه را مىخواند شمشیر هم مىکشد و با کفار جنگ مىکند.
دعا فعالیت و نور مىآورد. ادعیه انسان را از ظلمت نجات مىدهد وقتى از ظلمت رها گردد انسانى مىشود که براى خدا کار مىکند براى خدا شمشیر مىزند، براى خدا جنگ مىکند قیامش براى خداست نه این که ادعیه انسان را از کار باز خواهد داشت…
همین کتابهاى ادعیه انسان را آدم مىسازد وقتى یک انسانى آدم شد و به همه مسائل اسلامى و انسانى عمل مىکند و براى خود یا زراعت مىکند یا تجارت و یا کار دیگر و براى خدا جنگ، همه جنگهائى که در مقابل کفار و ستمگرها شده از اصحاب توحید و از این دعا خوانها بوده است آنهایى که در رکاب رسول خدا(ص) و در رکاب امیر المؤمنین(ع) بودند اکثرا اهل دعا و عبادت زیاد بودند.» (15)
حضرت امام خمینى سپس سخن خود را چنین ادامه مىدهند که «دعا اثر اقتصادى دارد آیا آنها که اهل حدیث و اهل ذکر و اهل دعا بودهاند به این جامعه بیشتر خدمت کردهاند یا آنهائى که اهل اینها نبوده و مىگفتند ما اهل قرآنیم؟!
تمام این خیرات و مبرات که مىبینید از این مؤمنین است تمام این موقوفات از اهل ذکر و اهل نماز است نه از غیر اینها، در میان اشراف و متمولین، سابق آنهائى که نماز خوان بودند مدرسه و مریض خانه و امثال آن درست کردند این یک مطلبى است که نباید از بین مردم بیرونش برد. بلکه باید ترویجش کرد باید مردم را وادار کرد به اینکه این توجهات را به خدا داشته باشند.
دعا اثر سیاسى و تربیتى دارد قطع نظر از اثر دعا براى رسیدن انسان به کمال مطلق براى اداره کشور هم کمک مىکند براى کمک کردن یک وقت انسان مىرود. دزد را مىگیرد یک وقت دزدى نمىکند آنهائى که اهل مسجد و دعا هستند اخلال نمىکنند این خودش کمکى به جامعه است.
آنهایى که سر گردنه مىروند و آدم مىکشند اهل این معانى نیستند اگر بودند این جنایات را نمىکردند. تربیت جامعه به همین چیزهاستبه همین ادعیه است که از خدا و پیغمبر (صلى الله علیه و آله) و ائمه وارد شده است.» (16)
آیت الله محمد تقى مدرسى نیز اثرات دعا را اینگونه بیان نمودهاند:
«ذکر: ذکر خداى متعال امرى است که قرآن در بسیارى از آیات خود بر آن تاکید مىورزد. اى کسانى که ایمان آوردید! خدا را بسیار ذکر کنید. (41 احزاب) حکمت ذکر از آنجاست که ذکر دانه دوستى خدا را در دل انسان مىکارد و به آن اکتفا نمىکند که انسان خدا را فقط بشناسد بلکه باید او را دوستبدارد و زمانى که بنده به مرحله دوستى خدا رسید و دلش را به محبت او آباد کرد طاعات داراى محتواى حقیقى خواهند شد و نیز طاعات به شکل طبیعى از اعضاء انسان جارى مىشود. همان گونه که سیل از بلندى سپس دعا به درود فرستان به پیامبر و ذکر ثناى او و بیان صفات پسندیده و ستوده آن حضرت مىرسد این کار ایمان تو را به پیامبر عمیقتر از قبل مىکند. همچنین بر اهل بیت(ع) نیز در دعا ثنا و ستایش مىشود.
عقاید: دعا عقاید را در قلب انسان تثبیت مىکند هر مسلمانى مؤمن شمرده نمىشود زیرا ایمان مرحلهاى از اسلام به حساب مىآید و قرآن شرطهائى براى آن قرار داده است. مؤمنان کسانى هستند که هرگاه ذکر خدا شود دلهاى اینان بیمناک مىگردد. هرگاه آیات او بر آنان خوانده شود. ایمانشان مىافزاید و بر خداوند توکل مىکنند (انفال 12).
تزکیه و پاکسازى نفس: دعا همچنین عامل تزکیه و تکامل آگاهى و نگرش انسان و اصلاح اهداف او در زندگى نیز هست هر انسانى در زندگى هدفهاى مشخصى دارد. خواه کوچک و خواه بزرگ چه خوب و چه بد و دعا در جهت تبدیل آنها به بهترین و کاملترین اهداف مىکوشد یا به تعبیر دیگر در جهت دگرگون ساختن چارچوب کلى زندگى انسان تلاش مىکند.
اخلاص: دعا به پاکسازى نفس در جهت اصلاح اخلاق و آداب انسان بر مىخیزد بناى اخلاق بر اصلاح نفس و آرزوهاى انسان است.
عمل صالح: دعا به طور خلاصه دعوت انسان استبه اعمال صالح همچون نماز، روزه، حج، زکات، جهاد، امر به معروف و نهى از منکر، اصلاح ذات بین، انفاق و …»#(17)
دکتر آلکسیس کارل همچنین به اثرات طبى دعا اینگونه اشاره مىکند که: «امروز نیز در جاهایى که به نیایش مىپردازند از شفاهایى که با تضرع و توسل به خدا و اولیاء خدا نصیب شده استبسیار سخن به میان مىآید.
اما وقتى که مسئله شفا یافتن امراض مشکوک به طور خود به خودى و یا به کمک داروهاى معمولى پیش مىآید بسیار مشکل است که بدانیم عامل واقعى این شفا چه بوده است.
تنها در مواردى نتایج نیایش مىتواند مطمئنا به تحقق برسد که همه راههاى درمانى غیر عملى و یا مردود باشد. در این خصوص سازمان «طبى لورد» خدمتبزرگى به علم کرده و واقعیت اینگونه شفاها را به اثبات رسانده است.
نیایش گاهى تاثیرات شگفت آورى دارد. بیمارانى بودهاند که تقریبا به طور آنى از دردهایى چون خوره، سرطان، و عفونت کلیه و زخمهاى مزمن و سل ریوى و استخوانى پریتونئال شفا یافتهاند. چگونگى اینگونه شفا یافتنها تقریبا همواره یکسان است.
یک درد بسیار شدید و بعد احساس شفا یافتن در چند دقیقه و حداکثر تا چند ساعت آثار بیمارى محو مىشود و جراحات و صدمات جسمى آن نیز التیام مىیابد.
این معجزه با چنان سرعتى سلامت را به بیمار باز مىدهد که هرگز حتى امروز جراحان و نیز فیزیولوژیستها در طول تجربیاتشان مشاهده نکردهاند.
براى اینکه این پدیدهها بروز کند نیازى نیست که حتما خود بیمار نیایش کند اطفال کوچکى که هنوز قدرت حرف زدن نداشتهاند و همچنین مردم بى عقیده نیز در لورد شفا یافتهاند لیکن در کنار آنها کسى نیایش کرده است.
یایشى که به خاطر دیگرى انجام شود همواره اثر بخش تر است.» (18)
در روایتى نیز امام کاظم (ع) به این حقیقت اشاره مىکنند که: «هر دردى دعایى دارد پس اگر دعا به بیمار الهام شد اجازه شفایش داده شده است» (19)
آیت الله میرزا جواد ملکى تبریزى که خود جزو عابدان حقیقى و زاهدان بلند مرتبه است و در عرفان الهى داراى مقامات عالیهاى استیکى دیگر از فواید دعا را گشوده شدن درهاى مکاشفه و مشاهده و تحصیل معارف و حقایق عالیه در نزد عارفین و عابدان حقیقى مىداند آنجا که مىگوید «در بیشتر مردم قدر نعمت مناجات را نمىدانند مناجات شامل معارف بالائى است که به جز اهلش که همان اولیاى خدا هستند و از طریق کشف و شهود به آن رسیدهاند کسى از آن آگاهى ندارد. و رسیدن به این معارف از راه مکاشفه از بهترین نعمتهاى آخرت است که قابل مقایسه با هیچکدام از نعمتهاى دنیا نیست.» (20)
یاد خداوند و مناجات با او یکى از بهترین وسایل انسان سازى است. عبادات و اطاعات خداوند و دیگر کارهاى نیک افراد همچون آب و غذا و گرما براى گیاه است که موجب شکوفا شدن و نشاط و در آخر ثمر دادن آن گیاه مىشود. همچنین گلهاى زیباى معنویت در فصل بهار دل انگیز و روح پرور ذکر خداوند شکوفا مىشوند.
وقتى کسى سعى کند رابطه آگاهانه و صمیمى بین خود و خدایش ایجاد کند و در این راه مشغول به خودشناسى و تهذیب نفس و کسب فضایل اخلاقى شود بدون شک خداوند او را قرین الطاف خاصه خود خواهد نمود و از طرق مختلف او را مورد حمایت و یارى قرار خواهد داد.
آرى یاد خداوند کار گشاى قدرتمند مشکلات و خواستههاى آدمیان است البته به شرط آنکه خوب او را بشناسیم و به او وفادار باشیم و به خوبى اظهار بندگى کنیم.
تنها در دعا است که آدمى در خواستها و پرسشهاى بزرگش را با خدایش مطرح مىکند که در جاى دیگرى چنین امکانى و با این همه عظمت وجود ندارد.
یکى از فواید بسیار بزرگ دعا و مناجات با خداوند این است که از آن براحتى مىتوان براى اثبات وجود خداوند و یگانگى او و دیگر صفات کمالیه او استفاده نمود زیرا طبق برهان فطرت آدمى در نیازمندترین و عارفانهترین حالاتش توجه خود را بسوى وجود کامل و بلند مرتبهاى مىکند که نیازهاى او را هر چند هم که بزرگ و متعدد باشد مى تواند براحتى برآورده کند و بى شک چنین موجودى باید حتما وجود داشته باشد. زیرا انسان هرگز به عدم محض و یا موجودى خیالى نمىتواند چنین توجهى عمیق و راستین داشته باشد و نیز در چنین حالتى مخاطب سخنان و دعاى قلبى بسوى کدام موجود غیر از خداوند متعال مىتواند باشد؟ یعنى حتما یک نیروى فهیم و قدرتمند و مهربان باید باشد که روح آدمى با همه خلوص خود به سوى او توجه کند و با او سخن بگوید زیرا فرد از آن جهت که خود گوینده است نمىتواند علت و بهانهاى براى بیان کردن سخنها و راز و نیازهاى خودش بوده باشد. لذا این فرضیه که ممکن است فرد براى خودش سخنى بگوید و راز و نیازى کند امرى بطلان پذیر و نا صحیح است. همچنین از طریق این دلیل آشکار مىشود که خداوند متعال یکى است زیرا آدمى در تمامى این حالات فقط رو به سوى یک موجود کامل و غنى با لذات ازلى و ابدى مىکند و نه چندین موجود مفروض خدایى.
و در اینجاست که خداوند متعال با استجابت دعاها و بر آورده ساختن نیازهاى کوچک و بزرگ آدمیان از طریق دعا این برهان را نیز ثمر بخش نموده و از این طریق صحت و اعتبار این برهان را بخوبى تائید نموده است.
هنر فوق العاده بزرگ مردان الهى این بود که گر چه در این دنیا سالهاى سال زندگى کردند و رنجهاى فراوانى را بر خود تحمل نمودند و لیکن هرگز خودشان را بنده دنیا نکردند و سر گرم فریبهاى دنیا و دنیا پرستان نشدند و لذا هم در علم و هم در عمل الگوى نیکان و مؤمنین قرار گرفتند و رسم و آئینالهى شان جاودانى شد. و این همه بدلیل این بود که در مکتب قرآن و اهل بیت(ع) و عرفان و ذکر و دعاى حقیقى پرورش یافته و تعلیم گرفته بودند. و چه بسیار انسانهاى گرفتار و دردمندى بودند که با آه و ناله مداوم خود در دعاهایشان و نیز توکل شان بر خداوند و اظهار نیازمندیشان به او. حاجاتشان بر آورده شد به گونهاى که بعد از استجابت دعاى خود شیرنى این توجه و لطف خداوند را در حق خودشان همواره آنها را به یاد و ذکر خداوند فرا مىخواند.
آداب و شرایط دعا:
آدمى وقتى خداوندش را شناخت و به او ایمان قلبى پیدا کرد و به عنوان مقدسترین چیزها او را پذیرفت در نهانخانه قلبش نورى از عظمت وجود خداوند در جانش تابیده مىشود و همین امر موجب مىشود که چه در مقام عبادات و مناجات و چه غیر آن نسبتبه خدایش حالت احترام و ادب خاصى پیدا کند و مىکوشد که در مقام بندگى عباداتش را خالصانهتر انجام بدهد زیرا خداوند به میزان صدق افراد و نیز کیفیت عمل آنها خیلى توجه دارد.
بر وجه تمثیل چنین گوئیم که لزوم رعایت ادب دعا و عبادات مثل این است که فردى که از کسى چیزى را مىخواهد هر چند هم که آن چیز کوچک بوده باشد. باز او در ابتدا سلام و احوال پرسى مىکند و با رفتارى مؤدبانه در برابر آن فرد قرار مىگیرد آنگاه خواهش خود را بیان مىکند. حالات خداوند متعالى که بالاترین و مهمترین مقامات را دارد. البته رعایت ادب در محضر او لازمتر و واقعىتر از هر کس دیگرى باید باشد البته این حقیقت را نیز باید در نظر داشت که خداوند متعال از بندگانش نه فقط ادب ظاهرى بلکه ادب باطنى افراد را نیز مىخواهد مثلا علاوه بر اینکه باید در ظاهر در برابر محضر خداوند با ادب باشیم در باطن خود نیز با مراقبتهایى که انجام مىدهیم. مىکوشیم تا سخنى غیر حق و غیر ذکر نگوئیم و انگیزههاى گناه آلود و شیطانى را به دل خود راه ندهیم.
دعاى حقیقى تنها خدا را یاد کردن و اظهار نیازها به درگاه او نیستبلکه همراه با آن دعا کننده مىباید بکوشد ادب محضر خداوند را نیز بجاى آورد و این جز با وفادارى به شریعت او و عمل به خواستههاى او به دست نمىآید.
آرى براستى که معامله با خدا هر چند که پرسودترین و پرخیرترین معاملات و تجارتهاست ولى در همان حال سختترین و دشوارترین معاملهها نیز هست که دلى بس قوى و شجاع مىطلبد. عابدان حقیقى از سر معرفت و شوق حقیقى به خداوند است که به او توجه مىکنند و نه از سر عادت و ظاهر سازى براى فریب و یا جلب منافع. اینها هرگز به زیادى عبادات و اطاعتشان نظر نداشته و تکیه نمىکنند بلکه فقط به لطف حق امید دارند و فقط طالب انس و قرب الهى هستند.
آیت الله میرزا جواد ملکى تبریزى همچنین پیرامون لزوم رعایت آداب دعا چنین گفتهاند: «دعا کننده باید فرمایش امام صادق(ع) در مصباح الشریعه را بیاد داشته باشد که فرمودند ادب دعا را رعایت کرده و بنگر که چه کسى را چگونه و براى چه مىخوانى؟ عظمت و بزرگى خداوند را باور داشته باش با دیده دل آگاهى او از باطن و اسرار و اعتقادات خود را ببین و راه نجات و هلاک خود را دریاب مبادا چیزى از خدا بخواهى که هلاکت تو در آن بوده ولى گمان دارى که باعث نجات تو است زیرا خداوند متعال مىفرماید و انسان با دعاى خیر شر خود را مىخواهد و انسان شتابکار است. بیندیش که چه و چه مقدار و براى چه درخواست مىکنى.» (21)
آیت الله میرزا جواد ملکى تبریزى همچنین پیرامون اهمیت رعایت آداب باطنى عبادات و لزوم کسب حقیقت عبادات چنین گفتهاند. «چیزى که براى همگان قابل رویت مىباشد این است که بیشتر مردم در عبادات و کارهاى آخرت و حتى در ایمان و اخلاق خود به شکل ظاهرى آن چسبیده ولى در امور دنیائى علاوه بر انجام دادن شکل ظاهرى براى به دست آوردن حقیقت و واقعیت آن دقت زیادى به خرج مىدهند مثلا بیشتر مردم فقط شکل نماز را بوجود آورده و براى تکمیل ظاهر آن کوشش کرده ولى در پى بدست آوردن روح آن نیستند و مهمترین چیزى که باعث از بین رفتن دین و آخرت انسان شده و او را بسوى دنیا کشیده و باعثحاکمیت هواى نفس بر انسان مىشود همین مطلب است. (22)
ایشان گوید «شرایط باطنى عبارت است از این که ایمان داشته باشد ضرر رسان و سود بخش فقط خداست و این که خدا عنایت داشته و خداوند بهتر و باقىتر است و این که هیچ خیرى نیست مگر با ولایتخدا و نزدیک شدن و دیدار با او و هدف خود را هم منحصر در همین یا در آنچه که بازگشتش به آن است نماید تا جایى که این مؤمن هیچ لذتى از نعمتهاى خدا نبرد مگر از این جهت که این نعمت از خدا است و حتى در نعمتها چیزى نبیند جز این که این نعمتها از جانب خداوند است تا جائى که نفس عقل و روح او از دنیا بریده و مشغول حمد و ثناى او شوند ادامه این حال بسیار گرانبهاست که بجز عده معدودى از اهل معرفت قادر نیستند این حال را حفظ کنند.» (23)
آیت الله میرزا جواد ملکى تبریزى شرایط دعا را اینگونه بیان کردهاند:
1- «حضور قلب: با توجه به این که دعا عبارت است از خواستن و خواستن امرى باطنى است نتیجه مىگیریم که دعاى بدون حضور قلب دعا نیست.
2- خضوع و فروتنى;
3- امیدوارى چون خواستن بدون امیدوارى تحقق نمىیابد امیدوارى نیز از شرایط دعاست.
4- شناختخدا و اعتقاد به قدرت او و علم او به نیاز زیرا امیدوارى که یکى از شرایط دعا مىباشد در صورتى تحقق مىیابد که دعا کننده خداوند را شناخته و علم و قدرت او نسبتبه خواسته خود باور داشته باشد;
5- امیدوارى به خدا و قطع امید از دیگران خداوند مىفرماید و با امید و آرزو و ترس او را بخوانید;
6- پرهیز از گناه بویژه ستم مالى و آبرویى به مردم در حدیث قدسى آمده است. دعا از تو اجابت از من زیرا دعایى از من پوشیده نمىماند مگر دعوت حرام لقمه. (24)
7- گریستن روایتشده استبین بهشت و جهنم گردنهاى است که کسى از آن عبور نمىکند مگر کسانى که از ترس خدا خیلى گریه کرده باشند;
8- سپاس و ستایش خداوند…
9- ذکر نامهاى خدا که مناسب دعایش مىباشد و نیز گفتن نعمتهاى خداوند و شکر آن بیان گناهان و آمرزش خواستن براى آنها.
10- درنگ و عجله نکردن و اصرار و پافشارى در دعا زیرا که خداوند درخواست کننده لجوج را دوست دارد. و حداقل پافشارى این است که دعاى خود را 3 بار تکرار کرده و خواسته خود را 3 بار بگوید;
11- پنهان کردن دعا (25) زیرا هم فرمان خداوند را که پنهانى دعا کنید اجابت کرده و هم از آفت ریا دور مىماند و روایتشده دعاى پنهانى برابر با 70 دعاى آشکار است;
12- شریک ساختن دیگران در دعا;
13- با دیگران دعا کردن دعا در جمع نیز باعث اجابت است;
14- تضرع در دعا به همراه قلب خاضع و بدن متواضع و بدون چاپلوسى;
15- صلوات فرستادن بر محمد(ص) و آل او نیز در اول و آخر دعا باعث اجابت است;
16- پاک دلى و روى آوردن با تمام وجود به خداوند. امر دیگرى که باعث اجابت است توجه کردن بنده به مولاى بخشنده، مهربان و رحیم با قلب باطن و روح خود مىباشد نیز باید دل خود را از غیر خدا بخصوص افکار پستى که باعث نجاست دل و کثیف شدن روح مىباشد مانند افکار حرام، مکروه بخصوص غم و غصه دنیا و ترس از ناگوارىها و بدگمانى به خداوند متعال و بى اعتقادى به وعدههاى او پاک نمود;
17- دعا قبل از بلا چنین دعائى خیلى مؤثرتر از دعایى است که پس از رسیدن بلا و سختى صورت مىگیرد.
18- شریک نمودن دیگران در دعا قبل از خود و براى آنان دعا کردن امر دیگرى که در دعا مؤثر است این است که دیگران را در دعاى خود شریک نمایند ولى بهتر است قبل از خود براى آنان دعا کند. 19- بلند کردن کف دستها هنگام دعا.
20- در دست داشتن انگشترى عقیق یا فیروزه
21- صدقه دادن.
22- اوقات خاص از قبیل شب و روز جمعه، وقت نماز عشاء، آخر شب تا طلوع فجر بعد از نمازهاى واجب، 3 شب قدر در ماه رمضان، هنگام وزیدن بادها و باریدن باران، از بین رفتن سایهها و …; 23- مکانهاى خاص، انتخاب مکانهاى شریف;
24- حالات عالى مانند رقت قلب.
25- طهارت نماز و روزه.» (26)
علاوه بر آنچه گفته شد تفکر در معانى دعاها و همچنین بدست آوردن فلسفه عبادات و فهم اسرار آن نیز واجب است زیرا هر نوع عبادت و پرستشى و بلکه هر نوع عمل نیکى مىباید با جریانى از معرفت و حکمت همراه شود و گرنه ارزش آن همچون یک عمل جبرى و یا عملى که فقط از روى عادت انجام مىشود.پائین خواهد آمد.
براى استجابت دعا نیز علاوه بر رعایت آن آداب دعا. مىباید همواره به این دو نکته نیز توجه فراوان داشت اول اینکه صاحب حقى بوده باشیم مثل مظلومین و نه مثل ظالمین و دیگر اینکه بکوشیم همواره با کسب آبرو و عزت به محضر عبادت خداوند برویم همچنین از شکر خالصانه خداوند براى نعمتهاى عظیم مادى و معنوى اش و اظهار توبه و تصحیح اعمال نباید غافل شد زیرا اینها نیز عوامل مؤثرى در استجابت دعا هستند. خداوند آنقدر مهربان و با محبت است که اگر با ادب و سلوک الهى هر چه از او بخواهیم (البته اگر از روى حکمت و خیر بوده باشد) او به ما خواهد داد ولى ما اغلب فقط به نعمتهاى مادى و نیازهایى که فقط زندگى ما را سر و سامان مىدهند قناعت مىکنیم و سخت از نعمتها و الطاف عظیم معنوى او غافل و بىتوجه هستیم.
در آخر از خداوند متعال چنین مىخواهیم که ما را در فهم اسرار عبادات و دورى از دنیا طلبىهاى مذموم و ناپسند موفق بدارد و نیز به همراه آن مىخواهیم که به ما شوق و همتى قوى براى انجام عبادات و اوامر حکیمانهاش ببخشد بگونهاى که سختى و ناملایمات روزگار هرگز نتواند به آن آسیبى وارد کند همچنین استجابت دعاهاى خیر مؤمنین و مؤمنات را از آن وجود سراسر رحمت و لطف و خیر و زیبایى مطلق و بى پایان خواهانیم.
الحمد لله رب العالمین.
جمعى از نویسندگان
منابع:
1- فرهنگ اصطلاحات و تعریفات نفایس الفنون، بهروز ثروتیان، ص 128، انتشارات مؤسسه تاریخ و فرهنگ ایران، 1352.
2- نیایش، آلکسیس کارل، محمد تقى شریعتى، ص 41، شرکتسهامى انتشار، 1355
3- اسرار عبادات، عبد الله جوادى آملى، ص 89، انتشارات الزهراء، 1374.
4- بیست گفتار، مرتضى مطهرى، ص 289، انتشارات صدرا، 1358.
5- آئین نیایش، ابراهیم غفارى، صفحات 11 و 14، آستان قدس رضوى: 1373.
6- دعا پرواز روح و راه زندگى، محمد تقى مدرسى، مصطفى کمالنژاد، ص 53، مؤسسه مطلع الفجر، 1371.
7- همانجا ،ص 37
8- همانجا، ص 50
9- آئین نیایش، ابراهیم غفارى، صص 23 و 24
10- بیست گفتار، مرتضى مطهرى(ره)، ص 286.
11- نیایش، آلکسیس کارل، محمد تقى شریعتى، ص 67.
12- همانجا، ص 57
13- همانجا، ص 66.
14- همانجا، صص 60 و 61
15- آئین نیایش، ابراهیم غفارى، صص 22 و 23.
16- همانجا، ص 24.
17- دعا پرواز روح و راه زندگى، محمد تقى مدرسى، مصطفى کمالنژاد، صفحات 81 تا 85
18- نیایش، آلکسیس کارل، محمد تقى شریعتى، صفحات 63 تا 65
19- دعا پرواز روح و راه زندگى، محمد تقى مدرسى، مصطفى کمال نژاد، صص 57 و 58
20- المراقبات، میرزا جواد ملکى تبریزى(ره)، ابراهیم محدث، ص 168، انتشارات اخلاق، 1375.
21- المراقبات، میرزا جواد ملکى تبریزى(ره) ابراهیم محدث، ص 450.
22- همانجا، صص538 و 539
23- همانجا، صص 257 و 258
34- خداوند آنقدر آگاه و شنوا و لطیف است که هر نوع دعائى را هر کجا که باشد و هر چقدر که آرام و آرام نیز گفته شود بطور دقیق آن را مىشنود پس هر چقدر از درونمان خدا را آرام صدا بزنیم خدا باز آن را خواهد شنید پس فقط باید کوشید که قابلیت و زمینه براى استجابت دعاهایمان را بدست آوریم.
25- رفتار انسانها در تنهائىهایشان بسیار مختلف و بلکه عجیب استیکى در تنهائىهایش فقط به افکار پست و شیطانىاش عمل مىکند و دیگرى در تنهائىها وقتش را به بطالت مىگذراند و دیگرى در تنهائىهایش خدا را مىخواند و دائم در فکر پرورش استعدادهاى روحى مثبتخود است.
26- همانجا، صص 231 تا 257.
رمضان، تجلى معبود (ره توشه راهیان نور)ص 101