سخنان پیامبر اسلام در روز غدیر را خطابه ی غدیر می گویند که در ان نکات ارزشمندی بیان شده است، در مطلب زیر سیری در خطابه ی غدیر داریم که مطالب برای ما روشنتر شود.
تا نفس هست راز می گوییم
روز و شب چون نماز می گوییم
نسل در نسل از علی و غدیر
باز گفتند و باز می گویم
آری غدیر، داستانی قدیمی است، امّا گویی هربار در نظرمان جدید است. چه سری در آن نهفته شده است؟
این چه پیام جاویدی است که هر سال در گوش من و تو زنگ می زند و هشدار می دهد که هر که من مولای اویم از این پس این علی مولای اوست، راستی تا کنون از خود پرسیده اید که پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم در روز غدیر خم چه فرمودند؟ پیام این سخنرانی چه بود ؟ چه وظیفه ای داریم و…
در روز غدیر پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم چه فرمودند؟
در روز غدیر خم، پیامبر سخنرانی مفصلی ایراد فرمودند که بیش از یک ساعت به طول انجامید و به «خطابهی غدیر» مشهور شد. مطالب این سخنرانی تاریخی –که از مهم ترین گفتارهای پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم بوده و در آخرین ماههای عمر آن حضرت بیان شده- در 11 بخش قابل تقسیم است. در اینجا قسمت هایی از این خطابه با ارزش را نقل می کنیم.
الف) امامت امیرالمؤمنین علی علیه السلام :
1- [بخش 2]… أنْ أَقُومَ فِی هذاَ المَشْهَد فاُعْلِمَ کُلَّ أبیَضَ وَ أَسْوَدَ: أنَّ عَلِیّ بنَ ابی طالبٍ أخی وَ وَصّیی وَ خَلیفَتی علی اُمَتی و الاِمامُ مِنْ بَعْدی الذی مَحَلّهُ مِنّی مَحَلُّ هاروُنَ مِنْ مُوسی إِلاّ أَنّهُ لا نَبیَّ بَعْدی وَ هُوَ وَلیّکُم بَعْدَ اللهِ وَ رَسولِه[1]…
که در این اجتماع به پاخیزم و بر هرسفید و سیاهی اعلام کنم که علی بن ابی طالب «علیه السلام» برادر من، وصی من، جانشین من بر امّتم و امام بعد از من است. نسبت او به من همانند نسبت هارون به موسی است با این تفاوت که پیامبری بعد از من نیست و او صاحب اختیار شما بعد از خدا و رسولش میباشد».
2- [بخش 3]… وَ شائِلٌ بِعَضُدِه وَ رافِعُهُ بِیَدَیَّ و مُعْلِمُکُمْ أَنَّ: مَنْ کُنْتُ مَولاهُ فَهذَا عَلِیٌّ مَولاه وَ هُوَ علیُّ بنُ أبی طالبٍ أَخی وَ وَصیّی وَ مُوالاتُه مِنَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْزَلَها عَلَیَّ[2]…
و بازوی او را می گیرم و با دستم او را بلند می کنم و به شما میفهمانم که: «هر که من صاحب اختیار اویم، این علی صاحب اختیار اوست» و او علی بن ابی طالب برادر و جانشین من است و ولایت او از جانب خداوند عزوجل است که بر من نازل کرده است.
3- [بخش 4]… ثُمَ قَالَ مَنْ اَوْلَی بِکُمْ مِنَ اَنفُسِکُمْ قالوا: “اللهُ وَ رَسُولهُ”؛ فَقال: “اَلاَ مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهَذَا عَلیٌّ مَوْلاهُ اللّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَاداهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ؛ مَعَاشِرَ النّاسِ: هَذا عَلیٌّ أَخِی وَ وَصِیّی وَ واعی علمی وَ خَلیفَتی فی اُمتیِ عَلی مَنْ آمَنَ بی [3]…
سپس گفت: “چه کسی از شما بر شما از خود شما صاحب اختیارتر است؟” گفتند: “خدا و رسولش”؛ فرمود: “بدانید هر که من صاحب اختیار اویم این علی صاحب اختیار اوست خدایا دوست بدار هرکه او را دوست بدارد و دشمن بدار هر که او را دشمن بدارد و یاری کن هر که او را یاری کند و خوار کن هر که او را خوار کند. ای مردم این علی است: برادر و وصیّ من و نگاهبان دانش من و جانشین من در امتم است بر آنان که به من ایمان آورده اند…
4- [بخش 3]… وَ اعْلَموُا أَنَّ اللهَ قَدْ نَصَبَهُ لَکُمْ وَلِیّاً و إِماما” فَرَضَ طاعَتَه عَلَی المُهاجِرینَ وَ الأنصارِ وَ عَلَی التّابِعینَ لَهُم بإِحْسانٍ … معلونٌ مَنْ خالَفَه مَرحُومٌ مَنْ تَبِعَهُ وَ صَدَّقَهْ فَقَدْ غَفَرَ اللهُ لَهُ وَ لِمَنْ سَمِعَ مِنْهُ وَ أَطاعَ لَهْ [4]…
و بدانید که خداوند او را برای شما صاحب اختیار و امامی قرارداده است که طاعتش را واجب نموده است بر مهاجرین و انصار و بر آنان مع به نیکی از آنان پیروی می کنند … هر که با او مخالفت کند ملعون است و هرکس تابع او باشد و او را تصدیق کند مورد رحمت الهی است. خداوند او را و هر کس را که از او بشنود و او را اطاعت نماید آمرزیده است.
5- [بخش 4]…. إِنَّهُ خَلیفَهُ رَسولِ الله ِوَ أَمیرُالمُؤمِنینُ وَ الإمامُ الهَادِی مِنَ اللهِ [5]…
اوست خلیفه ی رسول الله. اوست امیر المؤمنین و امام هدایت کننده از جانب خدا
6- [بخش 4]… بِأَمرِکَ یا رِبَّ اقُولُ: “اللّهُم وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ و اخْذُل مَنْ خَذَلَهُ وَ الْعَنْ مَنْ اَنْکَرَهُ وَ اغضِبْ عَلی مَنْ جَحَدَ حَقَّهُ [6]…
پروردگارا به امر تو می گویم خدایا دوست بدار هر که علی را دوست می دارد و دشمن بدار هر که او را دشمن بدارد و یاری کن هر کس علی را یاری می کند و خوار کن هر که علی را خوار کند و لعنت نما هر که علی را انکار کند و غضب نما بر هر کس که حق علی را انکار نماید.
7- [بخش 5]… مَعاشِرَ النّاسِ ! ذُرِّیَّهُُ کُلِّ نَبیٍّ مِنْ صُلبِهِ وَ ذُرِّیَّتی مِنْ صُلبِ أَمیرِالْمُؤمِنینَ عَلیٍّ[7]…
ای مردم، نسل هر پیامبری از صُلب خود اوست ولی نسل من از صُلّب امیرالمؤمنین علی است.
8- [بخش 10]… فَإنْ طَالَ عَلَیْکُمُ الأَمَدُ فَقَصَّرتُمْ اَوْ نَسِیتُم فَعَلیٌّ وَلیُّکُم وَ مُبیّنٌ لَکُمْ
[8]
و اگر زمانی دراز بر شما گذشت و کوتاهی نمودید یا فراموش کردید، علی صاحب اختیار شماست و برای شما بیان می کند.
9- [بخش 3]…. مَعاِشرَ الناسْ فَضِّلُوهُ، مَا مِنْ عِلمٍ إِلّا فَقَدْ أَحْصَاهُ اللهُ فِیَّ وَ کُلُّ عِلمٍ عُلِّمْتُ فَقَدْ أَحْصَیتُهُ فِی إمامِ المُتَّقینَ وَ ما مِنْ عِلْمٍ إلّا وَ قَدْ عَلَّمْتُهُ عَلِیّاً وَ هُوَ الإمامُ المُبین الَذی ذَکَرهُ اللهُ فی سوُرَهِ یَاسینَ: ” وَ کُلَّ شَیءٍ أَحْصَینَاهُ فِی إمامٍ مُبینٍ” [9]…
ای مردم علی را برتر بدانید. (چرا که) هیچ علمی نیست مگر آنکه خداوند آن را در من جمع کرده است و هر علمی را که آموخته ام در امام المتقین جمع نموده ام و هیچ علمی نیست مگر آنکه آن را به علی آموخته ام. او «امام مبین» است که خداوند در سوره ی یاسین ذکر کرده است و هر چیز را در امام مبین جمع کردیم.
10- [بخش 3]… مَعاشِرَ النَاسِ، فَضِّلُوهُ فَقَد فَضَّلَهُ اللهُ وَ اقْبَلَوُه فَقَدْ نَصَبَهُ اللهُ [10].
ای مردم او را فضیلت دهید که خدا او را فضیلت داده است و او را قبول کنید که خدا او را منصوب نموده است.
ب) فضایل امیرالمؤمنین علیه السلام :
برای بیان عظمت امیرالمؤمنین علیه السلام و فضایل بی شمار ایشان، به این سخن پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم بسنده می کنیم:
[بخش 11]… مَعاشِرَ النّاسِ، إنَّ فَضائِلَ عَلیِّ بنِ أَبی طَالبٍ عِنْدَاللهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ قَدْ أنْزَلَها فِی القُرآنِ اَکثُرُ مِنْ أنْ أُحْصِیَها فِی مَقامٍ وَاحِدٍ فَمَنْ اَنْبَأکُمْ بِها وَ عَرَفَها قَصَدِّ قُوه [11]…
ای مردم، فضایل علی بن ابی طالب نزد خداوند – که در قرآن نازل کرده است – بیش از آن است که همه را در یک مجلس بشمارم. پس هرکس از مقامات او به شما خبر داد و آنها را شناخت، او را تصدیق کنید.
ج) نام اختصاصی امیرالمؤمنین علیه السلام
[بخش 3]… اَلا إِنَّهُ لا أَمیرَالمُؤمِنینَ غَیْرَ أخی هَذا، ألا لاتَحِلُّ إِمْرَهُ اَلمُؤْمِنینَ بَعَدی لِأحَدٍ غَیْرِه…
بدانید که امیرالمؤمنین جز این برادرم نیست. بدانید که امیرالمؤمنین بودن بعد از من برای احدی جز او روا نیست.
د) غاصبان خلافت
1) [بخش 5]… وَ کَیْفَ بِکُمْ وَ اَنْتُم اَنْتُم وَ مِنْکُمْ اَعْداءُ اللهِ، اَلا وَ اِنَّهُ لا یُبْغِضُ عَلِیّا” إلّا شَقِیٌّ وَ لا یُوالی عَلیّاً اِلّا تَقِیٌّ وَ لا یُؤمِنُ بِهِ اِلّا مُؤمِنٌ مُخلِصٌ[12]…
پس شما چگونه خواهید بود در حالی که شمایید و در بین شما دشمنان خدا هستند و بدانید که با علی دشمنی نمی کند مگر شقی و با علی دوستی نمی کند مگر با تقوی و به او ایمان نمی آورد مگر مؤمن مخلص.
2) [بخش 6]… وَ سَیَجْعَلُونَ اِلإمَامَهَ بَعْدی مُلْکاً وَ اغْتِصاباً اَلا لَعَنَ اللهُ الغاصِبینَ المُغتَصِبینَ وَ عِنْدَها سَیَفْرُغُ لَکُمْ اَیُّهَا الثَّقَلانِ مَنْ یَفْرُغُ وَ یُرْسَلُ عَلَیْکُما شُواظٌ مِنْ نارٍ وَ نُحاسٌ فَلا تَنْتَصِرانِ…
به زودی امامت را بعد از من به عنوان پادشاهی و با ظلم و زور می گیرند. خداوند غاصبان و تعدّی کنندگان را لعنت کند و در آن هنگام است ای جن و انس که میریزد بر شما آنکه باید بریزد و برای شما شعله ای از آتش و مس گداخته فرستاده شود و نمی توانید آن را از خود دفع کنید.
3) [بخش 6]… مَعاشِرَ الناسِ، إنَّهُ سَیَکُونُ مِنْ بَعْدی اَئِمَهٌ یَدْعُونَ اِلی النّارِ وَ یَوْمَ القیامَهٍ لایُنْصَروُنَ؛ مَعاشِرَ الناسِ إِنَّ اللهَ وَ أنَا بَریئانِ مِنْهُمْ؛ مَعاشِرَ الناسِ إنَّهُمْ وَ اَنْصَارَهُم وَ اَتباعَهُمْ وَ اَشْیاعَهُم فِی الدَّرْکِ الأسْفَلِ مِنَ النّارِ وَ لَبِئْسَ مَثْوَیَ المُتَکَبِّرِینَ اَلا إِنَّهُمْ اَصحابُ الصَّحیفَهِ فَلْیَنْظُرْ أَحَدُکُم فی صَحیفَتِهِ.
ای مردم، بعد از من پیشوایانی خواهند بود که به آتش دعوت می کنند و روز قیامت کمک نمیشوند؛ ای مردم، خداوند و من از آنان بیزاریم. ای مردم آنان و یارانشان و تابعینشان و پیروانشان در پائین ترین (بدترین) درجه ی آتش هستند و چه بد است جایگاه متکبّران! بدانید آنان اصحاب صحیفه اند؛ پس (اکنون) هریک از شما در صحیفهی خود نظر کند.
4) [بخش 7]… مَعاشِرَ النّاسِ، عَدُوُّ نا مَنْ ذَمَّهُ اللهُ وَ لَعَنَهَ وَ وَلیُّنا کلُ مَنْ مَدَحَهُ اللهُ وَ اَحَبَّه
[13]
ای مردم، دشمن ما کسی است که خداوند او را نکوهش و لعنت فرموده و دوست ما کسی است که خداوند او را ستوده و دوستش بدارد.
5) [بخش 3]… مَعاشِرَ الناسِ، اِنَّهُ اِمامٌ مِنَ اللهِ وَ لَنْ یَتُوبَ اللهُ عَلی اَحَدٍ أَنْکَرَ وِلایَتَهُ وَ لَنْ یَغْفِرَ لَهْ حَتْماً عَلیَ اللهِ اَنْ یَفْعَلَ ذَلِکَ بِمَنْ خالَفَ اَمْرَهُ وَ اَنْ یُعَذِّبَهُ عَذاباً نَکُراً اَبَدَ اَلابادِ وَ دَهَرَ الْدُّهُورِ؛ فَاحْذَرُوا اَنْ تُخالِفُوه فَتَصلَوا ناراً وَقُودُها النّاسُ وَ الحِجارَهُ أُعِدَّتّ لِلکافِرینَ [14]…
ای مردم، او از طرف خداوند امام است و هر کس ولایت او را انکار کند خداوند هرگز توبه ی او را نمی پذیرد و او را نمی بخشد. بر خداوند حتمی است که با کسی که با او مخالفت کند چنین کند و او را به عذابی شدید تا ابدیت و تا آخر روزگار معذب نماید. پس بپرهیزید از اینکه با او مخالفت کنید و گرفتار آتشی شوید که آتش گیره ی آن مردم و سنگ ها هستند و برای کافران آماده شده است.
6) [بخش 3]… مَلعُونٌ مَلعُونٌ مَغضّوبٌ مَغضّوب مَنْ رَدَّ عَلَیَّ قَوْلی هَذا وَ لَم یُوافِقْه اَلا إنَّ جَبرَئیلَ خَبَّرَنی عَنِ اللهِ تعالی بذالکَ وَ یَقُولُ «مَنْ عادَی عَلِیّاً وَ لم یَتَوَلَّه فَعَلَیْه لَعْنَتی وَ غَضَبی َ فَلتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَت لِغَدٍ وَ اتَّقُوا اللهَ أَنْ تُخالِفوه فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثبوتِها إِنَّ اللهَ خَبیرٌ بِما تَعْمَلَوُنَ»…
ملعون است ملعون است مورد غضب است مورد غضب است کسی که این گفتار مرا رد کند و با آن موافق نباشد بدانید که جبرئیل از جانب خداوند این خبر را برای من آورده است و می گوید «هر که با علی دشمنی کند و ولایت او را نپذیرد لعنت و غضب من بر او باد» هر کس ببیند برای فردا چه پیش فرستاده است. از خدا بترسید که با علی مخالفت کنید و در نتیجه قدمی بعد از ثابت بودن آن بلغزد خدا از آنچه انجام می دهید آگاه است.
ه) جانشینان پس از امیرالمؤمنین علیه السلام
1) [بخش 10]… مَعاشِرَ الناسْ، القُرانُ یُعَرِّفُکُم أنَّ الأ ئِمَّهَ مِنْ بَعْدِه وُلْدُهُ وَ عَرَّفْتُکُمْ أَنَّهُمْ مِنّی وَ مِنْه حَیْثُ یَقوُلُ اللهُ فی کِتابِهِ: «وَ جَعَلَها کَلِمَهً باقِیهً فی عَقِبِه» وَ قُلْتُ: «لَنْ تَضِلُّوا ما إِنْ تَمَسَّکْتُم بِهِما»
[15]
ای مردم قرآن به شما که امامان بعد از علی فرزندان او هستند و من هم به شما شناساندم که آنان از نسل من و از نسل اویند آنجا که خداوند در کتابش می فرماید: «امامت را به عنوان کلمه ی پایدار در نسل او قرار داد» من نیز به شما گفتم: «اگر به آن دو (قرآن و اهل بیت) تمسک جویید هرگز گمراه نمی شوید.»
2) [بخش 11]…وَ قَدْ أَمَرَنِیَ اللهُ عزَّ وَ جَلَّ أنْ آخُذَ مِن ألْسِنَتِکُمُ الإقرارَ بِما عقَّدْتُ لِعَلِیٍّ أمیرِالمُؤْمِنینَ وَ لِمَنْ جاءَ بَعْدَهُ مِنَ الأئِمَّهِ مِنّی وَ مِنه عَلی ما أَعْلَمْتُکُمْ أَنَّ ذُرِّیَّتِی مِنْ صُلْبِهِ [16]…
وخداوند عزّ و جلّ به من دستور داده که از زبان شما اقرار بگیرم و پیمان ولایت علی امیرالمؤمنین رامحکم کنم و نیز بر امامان پس از او که از نسل من و اویند؛ همان گونه که اعلام کردم که فرزندان من از صُلب اویند.
3) [بخش 11]… وَعَظْتَنا بِوَعْظِ اللهِ فِی عَلیً أمِیرالمُؤمِنینَ وَ الأَئِمَّهِ الَّذینَ ذَکَرْتَ مِنْ ذُرِّیَّتِکَ مِنْ وُلدِه بَعْدَه الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ مَنْ نَصَبَهُ اللهُ بَعْدَهُما…
تو ما را به موعظه ی الهی وصیت نمودی در باره ی علی امیرالمؤمنین و امامانی که گفتی بعد از او از نسل تو و فرزندان اویند یعنی حسن و حسین و آنان که خداوند بعد از آن دو منصوب نموده است.
4) [بخش 11]… مَعاشِرَ الناسْ فَبایِعُوا اللهَ وَ بایِِعُونی وَ بایِعُوا عَلیاً أَمیرَالمُؤمِنینَ وَ الحَسَنَ وَ الحُسَیْنَ وَ الأَئِمَّهَ مِنْهُمْ فِی الدُّنیا و الآخِرَهِ کَلِمَهً باقِیَهً یُهْلِکُ اللهُ مَنْ غَدَرَ وَ یَرحَمُ مَنْ وَفَی (وَمَنْ نَکَثَ فَإنَّما یَنْکُثُ عَلی نَفسِه وَ مَنْ أَوفی بَما عاهَدَ عَلَیهُ اللهَ فَسَیُؤتِیهِ أَجْراً عَظیما”)
[17]
ای مردم، با خدا بیعت کنید و با من بیعت نمایید و با علی امیرالمؤمنین و حسن و حسین و امامانی از ایشان در دنیا و آخرت به عنوان امامتی که در نسل ایشان باقی است بیعت کنید خداوند بیعت شکنان را هلاک کند و وفاداران را مورد رحمت قرار می دهد و هرکس بیعت را بشکند به ضرر خویش شکسته و هرکس به آنچه با خدا پیمان بسته وفا کند به او پاداش عظیمی عنایت می فرماید.
و) اطاعت از امیرالمؤمنین علی علیه السلام
1- [بخش 3]… مَعاشِرَ الناسِْ لا تَضِلُّوا عَنْه وَ لا تَنْفِرُوا مِنْه وَ لا تَسْتَنْکِفُوا عَنْ وِلایَتِه فَهُوَ الذی یَهدِی إلَی الْحَقِّ وَ یَعْمَلُ بِه وَ یُزهِقُ الباطِلَ وَ یَنْهَی عَنْهُ وَ لا تَأْخُذُهُ فِی اللهِ لَوُمَهُ لائِمٍ
[18]
ای مردم از علی به سوی دیگری گمراه نشوید و از او روی بر مگردانید و از ولایت او سر باز نزنید؛ اوست که به حق هدایت نموده و به آن عمل می کند و باطل را نابود نموده و از آن نهی می نماید و در راه خدا سرزنش ملامت کننده ای او را از کار باز نمی دارد.
2- [بخش 6]… فَاسْمَعوا لِأمْرِهِ تَسْلَمُوا وَ أَطِیعُوهُ تَهْتَدُوا وَ انْتَهُوا لِنَهْیِِهِ تَرْشُدُوا وَ صِیرُوا إِلَی مُرادِهِ وَ لاتَتَفَرَّقْ بِکُمُ السُّبُلُ عَنْ سَبِیِلِهِ [19]…
پس امر او را گوش دهید تا سلامت بمانید و او را اطاعت کنید تا هدایت شوید و نهی او را بپذیرید تا در راه درست باشید و به سوی مقصد و مراد او روید و راه های بیگانه شما را از راه او منحرف نکند.
ز) حضرت ولی عصر علیه السلام
پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در یک بخش جداگانه پیرامون حضرت مهدی علیه السلام سخن گفته اند. ایشان در این بخش ویژگی های امام منتقم را بر می شمارند و از آینده ی روشن کارهایی که ایشان انجام خواهند داد به مسلمین خبر می دهند.
[بخش 8]… اَلا إِنَّ خاتَمَ الأئِمَّهِ مِنّا القائِمُ المَهْدیُّ اَلا إِنَّهُ الظّاهِرُ عَلی الدّینِ اَلا إِنَّهُ المُنْتَقِمُ مِنَ الظّالِمینَ اَلا إِنَّهُ فاتِحُ الحُصُونِ وَ هادِمُها…
ح) بالاترین امر به معروف و نهی از منکر
[بخش 11]… اَلا وَ إِنَّ رَأْسَ الْأَمْرِ بِالْمَعرُوفِ أَنْ تَنْتَهُوا إِلی قَوْلی هذا وَ تُبَلِّغُوهُ مَنْ لَمْ یَحْضُر وَ تَأمُرُوه بِقَبُولِه عَنّی وَ تَنْهَوْهُ عَنْ مُخالَفَتِهِ فَإِنَّهُ أَمرٌ مِنَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مِنّی وَ لا أمْرَ بِمَعروفٍ وَ لا نَهْیَ عَنْ مُنْکَرٍ اِلّا مَعَ إِمامِ مَعْصُومٍ
[20]
و بدانید که بالاترین امر به معروف آن است که به گفته ی من (درباره ی امامت) برسید و آن را به هرکسی که حاضر نیست برسانید و او را از طرف من به قبولش امر کنید و از مخالفتش نهی کنید چرا که این دستوری از جانب خداوند عز و جل و از نزد من است و هیچ امر بمعروف و نهی از منکری نمی شود مگر با امام معصوم.
ط) وظیفه ی ما
[بخش 6]… مَعاشِرَ الناسِ إِنّی أَدَعُهَا إِمَامَهً وَ وِرَاثهً فِی عَقِبی إِلَی یَوْمِ القِیامَهِ وَ قَدْ بَلَّغْتُ ما أُمِرْتُ بِتَبْلیغِهِ حُجَّهً عَلی کُلِّ حاضِرٍ وَ غائِبٍ وَ عَلی کُل أَحَدٍ مِمَّنْ شَهِدَ أَوْ لَمْ یَشْهَدْ وُلِدَ أَو لَمْ یُولَدْ فَلْیُبَلَّغِ الحاضِرُ الغائِبَ وَ الوالِدُ الَوَلدَ إلَی یَوْمِ القِیامَهِ
[21]
ای مردم من امر خلافت را به عنوان امامت و وراثت آن در نسل خودم تا روز قیامت به ودیعه می سپارم و من رسانیدم آنچه مأمور به ابلاغش بودم تا حجت باشد بر هر حاضر و غائب و بر همه ی کسانی که حضور دارند یا ندارند به دنیا آمده اند یا نیامده اند پس حاضران به غائبان و پدران (فرزندداران) به فرزندان تا روز قیامت برسانند.
آری، پیامبر چه زیبا سخن می گفت، چه وظیفه ی سنگینی را بر دوش ما نهاد.
پیوند نبوّت و امامت تا روز قیامت، رسانیدن پیام غدیر و …
پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودند
«مَنْ ماتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِیتَه جاهِلیه»
[22]
هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است.
آری، این وظیفه ی ماست که پیوند امام حاضر، حضرت ولی عصر علیه السلام با غدیر را به گوش فرزندانمان برسانیم.
آیا اگر این پیام غدیر را حاضران به غایبان و فرزندداران به فرزندان می رساندند اینگونه مورد غفلت قرار می گرفت ؟!
«روز بیعت به شه دین آمدند دسته به دسته
روز دیگر از روی کین می برند با دست بسته»
اما افسوس که غفلت از پیمان غدیر به آنجا انجامید که در زمانی کمتر از 3 ماه، بیعت ها فراموش شد و ارزشها از بین رفت. گستاخی تا آنجا بالا گرفت که دختر پیامبر را – به جرم دفاع از ولایت و استناد به غدیر- با تازیانه و غلاف شمشیر زدند، خانه اش را به آتش کشیدند، فرزندش را سقط کردند، ارثش را غصب نمودند و در نهایت حق امیرالمؤمنین (ع) را گرفتند. حق امیرالمؤمنین (ع) بر پیشوایی جامعه اسلامی در حقیقت حق خداست. حق خداوندی که قرآن را فرو فرستاد و علم آنرا به پیامبرش آموخت و از او خواست که پس از خویش، علی و دیگر پیشوایان معصوم را بعنوان خلفاء خداوند در زمین معرفی نماید تا ضمن تعلیم دین صحیح، نگاهبانان اسلام و مجریان احکام الهی در زمین باشند و همه مسلمانان تحت حکومت و فرمان آنان بسر برند… و باز صدهاافسوس که 25 سال خانه نشینی امیرالمؤمنین برای آخرین وارث غدیر – امام مهدی عجّل اللّه فرجه- بیش از یازده قرن به طول انجامیده است.
امروز امام زمان (ع) بسیار غریب تر از امیرالمؤمنین (علیه السلام) است. دشمنان نیرومند تر و به هم پیوسته تر و یاران پراکنده تر شده اند.
هنوز هم خانه ی پدری ایشان و گنبد طلایی سامرا را خراب می کنند، دوستداران ایشان را می کُشند و … و ما در مقابل، بدون هیچ ناراحتی از این موضوع، به زندگی خود ادامه می دهیم … و فراموش می کنیم که هر گناه شیعیان، تیر غمی به سوی قلب آن امام غائب خواهد افکند. شایسته و بایسته است شیعیان ضمن عمل به احکام الهی و اصلاح خود و جامعه، دست به دعا بردارند و از صمیم دل، ظهور موعود غدیر را از خداوند بخواهند.
اسناد و منابع خطابه ی غدیر
متن مفصلّی و کامل خطابه ی غدیر در نُه کتاب از منابع اصیل اسلامی با اسناد متصلّی نقل شده که هم اکنون به چاپ رسیده و در دسترس اند. این کتاب ها عبارتند از “روضهالواعظین” و “الاحتجاج”، “الیقین”، “نزهه الکرام”، “الاقبال”، “العُدَدُ القَویَّه”، “التحصین”، “الصراط المستقیم” و “نهج الایمان”
این روایت ها به سه طریق منتهی می شوند که تفصیل آنها چنین است:
1- روایت امام محمد باقر علیه السلام که با اسناد معتبر در چهار کتاب روضهالواعظین ج 1 ص 89 الاحتجاج ج 1 ص 66 الیقین ص 343 باب 127 و نزههالکرام ج 1 ص 186 نقل شده است.
2- روایت حذیفه بن الیمان که با اسناد متصلّی در کتاب الاقبال ص 454 و 456 نقل شده است.
3- روایت زید بن ارقم که با اسناد متصلّی در چهار کتاب العُدَدُ القَویَّه ص 169، التحصین ص 578 باب 29 از قسم 2 الصراط المستقیم ج 1 ص 301 و نهج الایمان ص 92 نقل شده است.
منابع واقعه ی غدیر
واقعه ی غدیر به طور مفصلّ و مختصر و یا قسمت هایی از واقعه در کتب شیعه نقل شده است، در اینجا به 6 مورد از آن ها اشاره می کنیم و شما را برای مشاهدهی فهرست 200 تایی این کتاب ها راویان حدیث (خطابهی) غدیر، سؤالات مربوط به حدیث غدیر، متن مقابله شده خطابه ی غدیر با 9 کتاب از منابع اصیل اسلامی، مستند سازی خطابه ی غدیر و دیگر سؤالات به کتاب “خطابه ی غدیر در آینه ی اسناد” نوشته ی محمد باقر انصاری (انتشارات دلیل ما) ارجاع می دهیم.
الف) کتب شیعه
• بحارالانوار : ج 37 و سایر مجلدات
• الغدیر : ج 1 – 11
• من لا یحضره الفقیه : ج 2 ص 559،90
ب) کتب اهل تسنن
] تفسیر الطبری : ج 3 ص 636
] صحیح الترمذی : ج 1 ص 32 و ج 2 ص 298 و ج 5 ص 633
] صحیح مسلم : ج 4 ص 187
________________________________________
[1]- جواهر المطالب 107 باب 19 و…..
[2] -این روایت در کتب زیادی نوشته شده به مقدمه ی کتاب نورألامیر مراجعه شود. کنز العمّال 13/138 ح 36435 و…
[3]- زین الفتی 2/171 ح 408 و…
[4] -فضائل الصحابه 2/680 ح 1162
[5] – ینابیع المودّه 594 باب 95 ح 4 و…..
[6]- المستدرک علی الصّحبحین 3/129 و 135، تاریخ مدینه دمشق 42/281 (2/211 ح 713)
-[7] کنز العمّال 11/600 ح 32892
-[8] المستدرک علی الصحیحین 3/122
[9] – ینابیع المودّه 79 باب 14 ح 21
-[10] فضائل الصّحابه 2/604 ح 1033 و ص 646 ح 1097
-[11] کفایه الطالب 231 باب 62
[12]- کنز العمّال 11/626 ح 33050
-[13] معنی روشن و منابع متعددی دارد.
-[14] تاریخ مدینه دمشق 42/308 – 309 (2/273 – 274 ح 800- 803)
-[15] ینابیع المودّه باب 39 ح 1 ص 512 باب 71 ح 43
-[16] کنزالعُمّال 12/98 ح 34168
[17]- مستند شمس الاخبار 1/107 باب 8 مراجعه شود.
-[18] مفتاح الجنان ورقه 6 باب اول فصل اول.
-[19] مناقب علی بن ابی طالب علیه السلام 245 ح 292
-[20] ینابیع المودّه 303 باب 56 ح 868
-[21] مناقب علی بن ابی طالب علیه السلام 114 ح 155
-[22] الغدیر (امینی) ج 10 ص 359، بنقل از بزرگان اهل سنّت مانند المسند (احمد حنبل) ج 4 ص 96، مجمع الزّوائد (هیثمی) ج 5 ص 219 و …