در مطلب برگی از زندگی حضرت زهرا، سه قمست از زندگی ایشان بیان شده، انس و الفت پدرشان، رحلت عمو و مادرشان و ازدواج ایشان
پیغمبر (ص) همواره شدت علاقه و دوستى خویش را نسبت به فاطمه بین مسلمانان ظاهر مىکرد روزى عایشه از آن حضرت پرسید: چه کسى را بیش از همه دوست دارى؟
فرمود: از زنان، فاطمه و از مردان على را. (1)
و نیز در عظمت مقام فاطمه علیهاالسلام همین بس که چون فاطمه (س) بر پیامبر (ص) وارد مىشد آن حضرت به احترامش برمىخاست و رویش را مى بوسید و به او خوش آمد مى گفت و سپس دستش را مىگرفت و بر جاى خودش مى نشاند. (2)
و همواره عادت آن حضرت بر این بود که به هنگام سفر با آخرین نفرى که خداحافظى مى کرد. فاطمه بود و به وقت بازگشت پیش از همه به دیدار او مى شتافت.
برخورد فاطمه (س) با پدر برخوردى مؤدبانه و بسیار متواضعانه بود بگونه اى که فاطمه بیش از همه در تکریم و تعظیم مقام رسالت سعى نموده و پیشه کمال ادب و وقار در رفتار او مشهود بود. گرچه رابطه این دختر و پدر بسیار عاطفى و سراسر محبت و صمیمیت بود، اما این مانع احترام نسبت به پیامبر (ص) نمىشد. فاطمه (س) فرمود:
وقتى آیه ى 63 سوره ى نور نازل شد (3)
دیگر شرم کردم به پیامبر بابا بگویم و او را پیامبر خدا صدا کردم. حضرت از من روى برگرداند. چند بار به همین ترتیب صدا کردم. و او جواب نداد. سپس فرمود: فاطمه جان این آیه درباره ى تو و خاندانت نازل نشده است. در رابطه با جفاکاران خودخواه فرود آمده است. «أنت منّى و انا منک. قولى یا ابه، فانّها أحیى للقلب و أرضى للرّب» «تو از منى و من از تو هستم. تو بگو بابا زیرا این سخن، دل را زنده و خدا را خشنود مى سازد» (4)
در اکرام نسبت به پیامبر (ص) همین بس که او مشغول نماز (مستحبى) بود، چون صداى پیامبر (ص) را شنید نماز را رها کرد و بسوى آن حضرت آمد و به او سلام کرد. پیامبر (ص) پس از جواب دست بر سر او کشید و فرمود: دخترم حالت چطور است؟ خدا تو را مورد رحمت و غفران قرار دهد. (5)
1- مستدرک حاکم ج 3/ 157.
2- مستدرک حاکم ج 3/ 157.
3- لا تجعلوا دعاء الرسول بینکم کدعاء بعضکم بعضا.
4- بحارالانوار، ج 43، ص 33.
5- بحارالانوار، ج 43، ص 40.
رحلت عمو و مادر بزرگوارشان در عامالحزن
قضاى الهى چنان بود که مرگ این زن فداکار- خدیجه نخسیتن بانوى مسلمان- با مرگ ابوطالب در یکسال اتفاق افتاد آنهم در فاصله اى کوتاه (1)
فاطمه (ع) چنانکه از قرآن کریم درس گرفته است باید این آزمایش را هم ببیند مرگ خویشاوندان براى او آزمایش دیگرى است. باید برابر این دشوارى بردبارى نشان دهد و منتظر بشارت پروردگار باشد (2)
آن آزمایشها آزمایش جسمانى بود و این امتحان، آزمایش قدرت نفسانى است. مادرش تنها غمخوار پدر در خانه بود و ابوطالب او را برابر دشمنان بیرونى حمایت مى کرد. با بودن ابوطالب مشرکان مکه نمى توانستند قصد جان پدرش را بکنند. زیرا خویشاوندان او- تیره ى بنى هاشم- تیره اى بزرگ بودند اگر مکنت و مال آنان در حد بنى زهره، بنى مخزوم و یا بنى حرب نبود، هیچ قبیله اى در شرافت و بزرگوارى با آنان برابرى نمى کرد. مهتران مکه و ثروتمندان شهر مى دانستند اگر به قصد جان محمد (ص) برخیزند، بنى هاشم خاموش نمى نشینند، و بسا که تیره هاى دیگر نیز به حمایت آنان برخیزند. ناچار درون پر تلاطم خود را با آزار آرام مى کردند. دشنام، ریشخند، سنگپرانى، دهنکجى، تهمت: حربه هائى که ناتوانان از آن استفاده مى کنند. تقدیر چنین بود که فاطمه (ع) شاهد همه ى این منظره ها باشد، و پس از تحمل این رنجها آن دو صحنه ى دلخراش را نیز ببیند.
اکنون فاطمه دیگر دختر خانواده نیست. او جانشین عبداللَّه، عبدالمطلب، ابوطالب و خدیجه است. (اُمّ أبیها) چه کنیه ى مناسبى! مام پدر. او باید وظیفه ى مادرش را عهده دار شود. باید براى پدرش هم دختر و هم مادر باشد.
1 ـ اما به نقل از شیخ کلینى، ابوطالب یکسال پس از مرگ خدیجه درگذشت (اصول کافى ج 1 ص 44).
2 ـ و بشرالصابرین. الذین اذا اصابتهم مصیبه قالوا انا للَّه و انا الیه راجعون (البقره: 155- 156).
ازدواج فاطمه سلام الله علیها
پیش از این گفته شد که شخص معصوم با دیگران قابل قیاس نیست و عملکرد معصومین همان است که خدای متعال بدان رضایت دارد. این اصل در امر «ازدواج» آن بزرگواران نیز جریان دارد.
عده ای_که تعدادشان هم کم نبود_ به استقبال ازدواج با دختر پیامبر صلی الله علیه و آله رفتند تا افتخاری برای خود ثبت کنند.
چند نفر از طریق منسوبین پیامبر صلیالله علیه و آله اقدام کردند، عده ای ثروت خود را به رخ کشیدند. پاسخ رسول خدا به همه آنان چنین بود:
امر ازدواج فاطمه به دست پروردگار اوست و وی را به همسری هرکه اراده کند در می آورد. من منتظر «دستور الهی» دربارهی ازدواج فاطمه هستم.»
پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله در برابر آنکه برای خواستگاری ثروت خود را مطرح کرد، با معجزه مشتی از سنگ را تبدیل به جواهر نمودند و سپس به عنوان پاسخ نهایی فرمودند:
آیا یکی پس از دیگری به شما نگفتم که ازدواج فاطمه به دست پروردگار اوست؟»
از سوی دیگر هنگامی که خبر خواستگاران به حضرت زهرا سلام الله علیها رسید، فرمودند:
منزّه است خدایی که پدرم را به نبوت برگزیده است، چگونه اینان همسر من خواهند شد در حالی که سالیان سال مشرک بوده اند؟!
همسر من بایستی از نخست خلقت معصوم باشد.»
بحارالانوار، ج ۴۳، ص۱۰۸ ،۱۱۸؛ مجمع الزوائد، ج۹، ص ۲۰۵؛ مسند فاطمهالزهراء علیهاالسلام (سیوطی)، ص ۸۱؛ احقاق الحق، ج ۴، ص ۴۷۴ و ج ۳۳، ص ۳۲۹، اشراق الاصباح، ص ۱۲۵.
@haghayeghe_nagofte