با نگاهی به آیات نورانی کلام وحی، به وضوح می یابیم که خدای متعال دو بهشت را برای بندگان معرفی فرموده
دو بهشت!
با نگاهی به آیات نورانی کلام وحی، به وضوح می یابیم که خدای متعال دو بهشت را برای بندگان معرفی فرموده: “بهشتی در این دنیا و بهشتی در آخرت. بهشتی برای دوستان و بهشتی برای خوبان.” (1)
“آنان که از مقام پروردگار خود پروا دارند، هم این جا، در بهشت اند. (2)
“و آنان که به حضور آن حقیقت الاهی در خود امنیّت بخشیده و رعایت او را در رفتار خود می کنند، در بیشه زارهای نعمت اند” (3)
“و آنان که تقوای خدای متعال را رعایت می کنند، در جایگاهی راستین نزد مالک توانگر خود هستند.” (4)
هستند، نه آنکه خواهند بود!
حال که چنین است و خالق مهربانمان در این دنیا نیز بهشتی برای بندگان آفریده، پس شیوه حضور در آن بهشت و زندگی در آن چگونه است؟
در مبحثی که پیش رو داریم، سعی شده تا با استناد به آیات و روایات معصومین (علیهم السلام)، راه و روش رسیدن و بودن در بهشت خدای متعال را بیان داریم. بمنّه و کرمه
اسرار خوشبختی قسمت اول:
نشانه ها
سعادت و خوشبختی در زندگی نشانه هایی دارد که با آن شناخته می شود، مثل:
امنیّت و آرامش قلبی، احساس سیری و سیر آبی نفس، خوشیِ حال و شیرینیِ کام.
این نشانه ها، دغدغه و نیاز همه انسان هاست؛ همه انسانها در هر زمان و مکان و با هر رنگ پوست و دین و ملّیتی … همه به دنبال این احوالات خوش و این آرامش درونی اند و هر کس آن را در جایی جستجو می کند. یکی در داشتن مال و ثروت و رفاه اجتماعی، دیگری در داشتن خانواده ای گرم و صمیمی و برخی آن را در برخورداری از قدرت و سلطه بر دیگران می جویند.
لذا هر نظام آیینی و یا اجتماعی که بتواند جوابگوی حقیقی این دغدغه ها و نیازها باشد، همان آیین بر حق فراگیر در عالم انسانی است.
وقتی صحبت از معنویات می شود، همه ما آن را یک سری مفاهیم ذهنی می دانیم که شاید خیلی هم قابل لمس نیستند! اما باید بدانیم که در فرهنگ الهی مقوله های معنوی، حقایقی کاملا خارجی و قابل لمس هستند. در این فرهنگ، منشا همه خوبی ها و زیبایی ها، وجود مبارک رسول خدا و ولی اوست. از همین روست که برآورده شدن همه نیازهای انسانی، در گرو شناختن، یافتن و داشتن آن وجود مبارک است.
لذا همه آداب و احکام دین نیز برای پیشبرد انسان به سمت همین مقصود عالیست! به سوی شناختن، یافتن و داشتن ولی خدای متعال و سیری و سیرابی نفس از همه زیبایی ها و خوبی ها …
مهربان زندگی کنیم…
آن چه در پهنه خلقت گسترده و در عرصه آن منتشر شده است، همان اولین خلق خدا، یعنی نور وجود رسول الله (صلی الله علیه و آله) است که خدای متعال ابتدا او را آفرید و سپس هر خیری را از او و برای او به وجود آورد. برای او که هم حبیب است و هم محبوب و حقیقت همه خیرات و شاهراه رسیدن به همه خوبی ها و نیکی ها و زیبایی هاست!
پس نفَس کشیدن به محبت ایشان و اهل بیت پاکشان، بودن در آنان و بودن برای آنان، همه تکلیف انسان است از ابتدای دین که معرفت است تا نهایت آن که اخلاص می باشد.
اگر انگیزه خلقت خدا و پیکره آن، محبت به حبیب خدا و احبّای اوست، پس:
مهربان زندگی کنیم و با مهربانی عمل کنیم: مهربان نفَس بکشیم و مهربان نگاه کنیم، مهربان ببوییم و از مهربانی بگوییم که بنای خلقت بر مهربانی نهاده شده است. آن محبّتی را که حقیقت وجود ما هم هست را در خود تشدید کنیم و خود را از آن پر نموده و اعمال و آداب را با این محبت آغشته و به انجام رسانیم.
دل را به کسی بدهیم که او دل به خدای متعال داده و خدا در دل او و دلدار اوست.
می پرسید چگونه؟ با محبت!
دل کانون محبت است و از طرفی هر محبوبی در محبّت خود حضور دارد؛ پس دل خود را از محبّت حبیب خدای متعال آکنده کنید تا شما هم در دایره محبت الاهی واقع شوید. تا آن حبیب در دل شما حاضر شده و دلدار شما شود؛ دل او را خدا می گرداند و دل شما را او؛ پس اینک خدای متعال دلدار و دل گردان شما هم هست!
این همان کلید ساده و در دسترسی است که خدای متعال آن را از سر لطف و کرامت در اختیار بندگان قرار داده تا به سادگی و شیرینی، مسیر بندگی را بپیمایند و آرامش قلب و سیرآبی نفس را تجربه کنند.
تجارتی پر سود
اکنون خود و آن چه را دارید به اهل بیت (علیهم السلام) ببخشید، آنَک آنان (علیهم السلام) خود را، متقابلا، به شما خواهند بخشید؛ این همان خرید یوسف به “بضاعه مزجاه” (5) است که قرآن فرموده. آنگاه خانه وکاشانه و دل و سینه شما حرم آنان (علیهم السلام) خواهد شد. پس از آن مراقب و مواظب باشید که در حرم آنان مودّب بوده و در درون و برون خود، ادب حضور آنان را رعایت کنید.
معرفتِ ساحت مقدس آنان (صلوات الله علیهم) گم شده قلبی و فطری همه خلایق است. همگان تشنه جرعه ای از معرفت آنان اند. پس آن را، آنگونه که گفته شد به دست آورید و با رعایت ادبش، آن را نگه دارید و دار و ندار خود را به آنان ببخشید و بدین سان ایشان را هم به خانه دل و هم به کاشانه گِل خود دعوت کنید.
که حقیقت بیعت همین است.
حال، خانه دار و میزبان آنان در درون و بیرون خود باشید: متوجه، مودّب، مطیع و منظّم؛ سپس امیدوار باشید که در آخرت نیز چنین باشید؛ آنک، خانه شما حرم آنان و یا شما در خانه آنان و محرم ایشان خواهید بود…
آسان ترین راه
شنا در جهت جریان آب، آسانترین است. خدای متعال آن چه را که هست مسلمان خواسته است و تسلیم خود.
پس کسی که دل خود را تسلیم خدای متعال و خلیفه او کند و محبّت آنان را با دل و گِل خود آغشته سازد و اوامر و احکام ایشان را بر باطن و ظاهر خود جاری کند، خواهد توانست که راحت و راضی و روان زندگی کند.
از آثار این زندگی، برخورد راحت و راضی با اتّفاقات ناگوارِ ناخواسته است. چرا که همه اتّفاقات ناخواسته از قِبَل آن دستِ بالای دست هاست، و آن که او را باور دارد، این قبیل را نیز می پذیرد.
در هر حال، رفتار پسندیده خدای متعال و آیین برگزیده زندگی نزد او اسلام است؛
“اِنّ الدّین عندَ اللهِ الاِسلام” (6) همانا دین نزد خداوند اسلام است.
و اسلام به تعریف امیرالمومنین (علیه السلام) یعنی تسلیم: “الاِسلامُ هوَ التَّسلیم …” (7) اسلام همان تسلیم است.
پس به شیوه تسلیم در برابر خدا و ولی او زندگی کردن، همان شنای در جهت جریان آب است که با کمترین تقلّا، انسان می تواند در همان مسیری پیش رود که باید …
:منابع
- الرحمن/ 46،61
- نازعات/41
- حج/22
- (ذاریات/51
- یوسف/ 88
- آل عمران/19
- شرح غررالحکم/ صفحه 82