از امام باقر (علیه السلام) در مورد آیه شریفه: (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا)1
خلاصه سلوک رحمانی و الهی
از امام باقر (علیه السلام) در مورد آیه شریفه: (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا)1 نقل شده که فرمودند: (اِصْبِرُوا عَلَى أَدَاءِ اَلْفَرَائِضِ، وَ صَابِرُوا عَدُوَّكُمْ، وَ رَابِطُوا إِمَامَكُمُ اَلْمُنْتَظَرَ)2
«بر به جا آوردن واجبات بردبار باشید و در تحمل دشمنان خود (و مشکلاتی که آنها برای شما ایجاد میکنند) هم دیگران را یاری کنید؛ و با امامت آن که چشم به راه او هستید (پس: باید باشید) پیوند داشته باشید (یعنی: در وابستگی و همبستگی و پیوستگی با او زندگی کنید؛ همه خلقت به اذن الله مشهد و محضر اوست؛ با توجه به این واقعیت و رعایت ادب این مشهد و محضر؛ با او و برای او زندگی کنید.»
به فرموده اهل بیت (علیهم السلام) چشم انتظار امام زمان (علیه السلام) بودن برای شیعیان (انتظار)، برترین اعمال آنان است؛3 یعنی:
1 تخلّق به این رفتار، برای آنان سبب تخلّق به همه صفات جمیله و توفیق انجام اهمّ و افضل اعمال حسنه میشود.
2 «انتظار» کلید فرج و گشایش است؛ چه جزئی و شخصی؛ چه کلی و جمعی.
برای کمک به تحقّق حالت انتظار مقرون به فرج در خودمان؛ متوسل به قرآن مجید شده، آیه شریفه (فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ)4 را به طرف قلبمان قرائت، و یا آن را با قلبمان و سپس با همه تنمان تلاوت کنیم.
محمد بن فضیل می گوید: من از امام رضا (علیه السلام) در مورد فرج سوال کردم، ایشان فرمودند:
«به درستی که خدای عزوجل می فرماید: (فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ) «پس منتظر باشید که من با شما از منتظران هستم.»5
نحوه بهرهمندی از قرآن
بالاترین نحوه بهرهمندی از قرآن مجید، قرار گرفتن در معرض آن و متاثر شدن از عظمت آن می باشد و به این ترتیب خالص شدن از شرّ و نکبت منیّت خود که دشمن ترین دشمن است، و الهی شدن در بالاترین مرتبه الهی، که مقام نورانی کلام الله باشد، حاصل می گردد.
افضل ایام برای این امر، ماه مبارک رمضان عموماً و لیالی و ایام نزول قرآن مجید خصوصاً میباشد و افضل اعمال برای یافتن این معنا، ورود به حوض قرآن و محو شدن در آن است و از موثرترین کارها برای این امر و افضل اعمال برای این بهره مندی، یکی گرفتن قرآن مجید در کف دست و دیگری قرائت آن با همه وجود می باشد؛ که فرمود: (اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ ...)6 «بخوان به (استعانت) اسم پروردگارت.
و از جمله مواضع آن حوض مشخصا نیمه اول سوره حمد؛ آیه اول آیت الکرسی؛ و نه آیه اول سوره یاسین، و سه آیه در همان سوره شریفه می باشد. و نیز در سوره توحید اگر سه بار، و در سوره کافرون اگر چهار بار قرائت و یا تلاوت شود؛
نکته های معرفتی از زیارت جامعه کبیره
ما را چه می شود که زیارت جامعه می خوانیم، ولی او را زیارت نمیکنیم!؟
زیارت جامعه می خوانیم و جلوه های گوناگون او را میشماریم، ولی او را نمی بینیم؟!
چرا وقتی عرض میکنیم: (بِأَبِي أَنْتُمْ وَ أُمِّي وَ أَهْلِي وَ مَالِي) راست نمی گوییم؟! و همه دار و ندار خود را پای آنان نمی ریزیم، و آن ها را از آنِ ایشان قرار نمیدهیم؟!
چرا وقتی عرض میکنیم: (ذِكْرُكُمْ فِي الذَّاكِرِينَ وَ أَسْمَاؤُكُمْ فِي الْأَسْمَاءِ وَ أَجْسَادُكُمْ فِي الْأَجْسَادِ وَ أَرْوَاحُكُمْ فِي الْأَرْوَاحِ وَ أَنْفُسُكُمْ فِي النُّفُوسِ ...) حضورِ وجودِ مبارک آنها را در موطن نفس خود وجدان نمی کنیم!؟
چرا وقتی عرض میکنیم: (بِمُوالاتِكُمْ عَلّمنا اللّهُ مَعالِمُ دينِنا و أصْلَحَ ما كانَ فَسَدَ مِنْ دُنْيانا ، وَ بمُوالاتِكُمْ تَمّتِ الْكِلمَةُ وَ عَظُمَتِ النِّعْمَةُ وَ ائْتَلَفَتِ الْفُرْقَةُ ، وَ بمُوالاتِكُمْ تُقْبَلُ الطّاعَةُ الْمُفْتَرَضَةُ) خودمان را مولی و غلام آنان نمی یابیم؟!
چرا وقتی عرض میکنیم: (یا وَلِيَّ اللّهِ ! إنّ بَيْنى وَ بَيْنَ اللّهِ عزوجل ذُنُوبا لا يَأْتى عَلَيْها إلّا رِضاكُمْ) فهممان نمی شود که این جفا و معصیت را ما در حق اهلبیت (علیهم السلام) کردهایم، که حالا از آنان رضایت میخواهیم؟!
چرا با این همه از دست خودمان خسته و کلافه نشده و از خودمان به خدای متعال و ولیّش شکایت نمیکنیم؟!
تا کی هر روز مثل هر روز دیگر؟! نه سیر، نه سیراب، نه سر حال، نه راضی، نه آرام، نه شاکر، و نه شیرین کام.
(... فَبِحَقِّ مَنِ ائْتَمَنَكُمْ عَلَي سِرِّهِ ... لَمَّا اسْتَوْهَبْتُمْ ذُنُوبِي وَ كُنْتُمْ شُفَعَائِي)؛ و گرنه اوضاع ما خرابِ خراب است، دست ما خالیِ خالی، و روی ما پیش خدای متعال و شما سیاهِ سیاه است.
حرفی که چُرتمان را پاره میکند
بعضی از حرفها چُرت انسان را پاره میکند؛ این حرف هم از آن حرفهاست؛ این چند ده سال چه کار می کردیم و چه شیعه ای برای امام زمان (علیه السلام)، و چه خادمی برای آقا و سرور و ولی امر (صاحب کار) خود بوده ایم که برای یکبار هم حضور وجود مبارک ایشان را در خانه خود نیافتهایم؟!! احساس نکردهایم؛
یعنی: ایشان حتی یک بار هم فرش خانه ما را با پای مبارک خود متبرّک نفرمودهاند؟! معنی این امر یعنی چه؟! یعنی: خانه، خانه بیگانه بوده؟!
رعایت ادب در ذکر مصائب اهل بیت (علیهم السلام)
از اسرار بین خدای متعال و اهل بیت (علیهم السلام)، لحظات اوجِ بلایی است که خدای متعال بر آنان نازل فرموده؛ لذا:
از موارد افشای سرّ آنان و اهانت و خیانت به ایشان، ذکر مصیبت باز آنان (علیهم السلام) است؛ که آن را به کوچه و بازار کشانده، و باعث ابتذالِ آن از طرفی و سخت شدن دلهای شنوندگان و شقاوت آنان از طرف دیگر می شود؛ چرا که آن را می شنوند و نمی میرند و حداقل از هوش نمی روند؛ و به این ترتیب نمیتوانند حرمت آن را رعایت کنند و این کار را کودکانِ بزرگسالی میکنند که میخواهند اشکِ مستمعینِ خود را بیشتر در آورند و محبوبیّت بیشتری برای خود نزد آنان کسب کنند؛ یعنی:
وجود مبارک اهل بیت (علیهم السلام) را بازیچه هوسبازی و سبک سری خود می کند. _العیاذ بالله_
سوختن دل برای سیدالشهدا؛ عوض از قربانی
اگر میخواهیم، خدای متعال را داشته باشیم، باید داشته های خود را به او بدهیم و اگر خواسته باشیم او ما را داشته باشد، باید خودمان را به او بدهیم؛ البته اگر او بپذیرد. اگر نپذیرفت، باید نازش را کشید، نذر کرد؛ اگر نشد، نیاز کرد که نازش کشیدنی است.
سرّ قربانی شدن برای او همین است، سرِّ نهفته در طلب.
شهادت هم این است، و البته این عمل هم مثل هر عمل و عبادت دیگر، میزان ارزشش به میزان معرفت و اخلاص عمل کننده اش است.
رفت حاجی به طواف حرمت باز آمد
ما به قربان تو رفتیم و همانجا ماندیم
و قربانی کردن در حج، در حقیقت قربانی کردن خود است. البته اگر با معرفت و اخلاص انجام شود. و این کار بر خلاف گمان روشنفکران، استعاره و مجاز از قربانی کردن عزیزان و قربانی شدن خود نیست! بلکه حقیقت و خود آن است، البته اگر با معرفت و محبت و اخلاص انجام شود.
به عید قربان، قربان کنند خلق جهان
شها تو عید منای، من شوم تو را قربان
اگر قربانی شدن برای خدای متعال سخت است، خدای متعال آن را به خاطر امام حسین (علیه السلام) آسان کرده است؛ داستان قربانی کردن حضرت ابراهیم (علیه السلام) را شنیده اید؟ خدای متعال گریه او را برای امام حسین (علیه السلام) به جای قربانی کردن حضرت اسماعیل (علیه السلام) قبول کرد؛ سوختن دل برای امام حسین (علیه السلام) به جای قربانی.
سپس خدای متعال می فرماید:
(قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ)7 «در حضرت ابراهیم الگوی خوبی برای شماست.»
سوختن دل برای امام حسین (علیه السلام) عوض از قربانی کردن! پس خدایی شدن؛ از آنِ خدا شدن.
هر محبوبی در محبّت خود حضور دارد. پس وقتی دل برای امام حسین (علیه السلام) سوخت، میشود (روحی لک الفداء)؛ یعنی: حضور ولایی وجود مبارک امام حسین (علیه السلام) در باطن و ایشان قربانی خدای متعال؛ تو قربانی او و او قربانی خدای متعال؛ پس تو نیز همچنان.
اگر از من بپرسند، عرض می کنم عهدی که امام حسین (علیه السلام) با خدای متعال بسته بود و به آن وفا کرد، همین قربانی شدن برای او بود، تا خدایی شود؛ آنچنان قربانی شدن و آنچنان خدایی شدن که (وتر مَوتور) خدای متعال گردیدند. تکی که در تک بودن هم تک بود؛
(انَّ له درجه لاینالها احد من المخلوقین)8
«برای او پایه ای است که هیچ کدام از آفریدگان به آن نمی رسند.»
پس این که همه حدیث در مورد فضایل شگفت انگیز زیارت امام حسین (علیه السلام) و اُنس با ایشان، یعنی: زیارت ایشان، سوای زیارات دیگر است ...
بهترین ایام برای حسینی شدن
هر عملی بنا به موقعیّت و ظرف مکانی، و یا زمانی که در آن انجام می شود، نتیجه متفاوت از همان عمل در موقعیت دیگر دارد. زیارت امام حسین (علیه السلام) در روز عرفه، مواجه شدن، و وجدان مقام آن حضرت و لذا: یافتن و وجدان زیارت خدای متعال در عرش است. مقام وجود مبارک ولی الله، اسم اعظم خدای متعال است؛ لذا: زیارت ایشان، زیارت خدای متعال است.
«زیارت» در لغت به معنی قصد کردن و اُنس گرفتن است، و اصل در زیارت به معنی «دیدار» نیز همین است؛ پس در ایام زیارتی هر کدام از معصومین (علیهم السلام) اگر توفیق حضور در حرم مطهر ایشان نبود، می توان به معنای اصلی زیارت عامل بود؛ و آن اینکه آن روز به حضور احاطی آن حضرت توجه داشت؛ مانند: توجه به حضور وجود مبارک امام حسین (علیه السلام) در روز عرفه و محیط بودن ایشان بر ما؛
همانطور که حضور در کنار بیت الله خصوصاً در ایام حج، شخص را حاجی میکند؛ حضور در کنار ولیالله نیز شخص را ولایی می کند. در کنار وجود مبارک هر کدام از معصومین، شخص رنگ و بوی او را به خود میگیرد. لذا بهترین ایام برای حسینی شدن، روز عرفه و ایام محرم و روز عاشورا است.
در روز عرفه، زیارت امام حسین (علیه السلام) به معنی مشهور آن، حضور در کربلا، در حرم مطهر آن حضرت است و در آن روز، زیارت آن حضرت به معنی لغوی کلمه، یافتن حضور مبارک ایشان در عرفات است؛ که البته لازمه این امر، حضور زائر در عرفات نیست.
منابع:
1 آل عمران/ آیه 200
2 الغیبه النعمانی/ ص 27
3 کمال الدین/ ج 2/ ص 377
4 یونس/ آیه 20
5 کمال الدین/ ج 2/ ص 645
6 العلق/ آیه 1
7 الممتحنه/ آیه 4
8 الامالی شیخ صدوق/ مجلس 29