میدانی عجیب این است: آنچه این زندگی را به جای آن طور که...
در میدان محبت
میدانی عجیب این است: آنچه این زندگی را به جای آن طور که باید، وارونه کرده، نامش محبت است و عجیب تر اینکه آنچه این کج را میتواند راست کند هم، نامش محبت است، برای همین است که عده ای از دومی هم میترسند، هم احتیاط میکنند، سپر انداخته، کلاه خود از سر بر داشته و زره برگرفته به میدان نمی روند، فقط دلتنگ شده، گریه میکنند.
عمل به نیابت و ولایت امیرالمؤمنین (علیه السلام)، رمز ولایی شدن
راز و رمز ولایی شدن؛ وجود مبارک ولی الله را یافتن و داشتن؛ با او زندگی کردن، او را زندگی کردن: ابووهب قصری نقل کرده که وارد مدینه شدم و نزد حضرت امام صادق (علیه السلام) رفته عرض کردم: فدایت شوم، خدمت شما رسیدم، ولی به زیارت (قبر مطهر) اميرالمؤمنین (علیه السلام) نرفته ام.
آن حضرت فرمودند: کار بدی کردی؛ اگر از شیعیان ما نبودی به تو نگاه نمیکردم؛ چرا زیارت نکردی کسی را که خدای با فرشتگان زیارتش میکنند و انبیا و مؤمنین زیارتش میکنند؟ عرض کردم: فدایت شوم این را نمی دانستم. ایشان فرمودند: بدان که امیرالمؤمنین (علیه السلام) نزد خدا از تمام ائمه (علیهم السلام) افضل است و ثواب اعمال ایشان برای آن حضرت منظور می شود. در حالی که ائمه (علیهم السلام) به مقدار اعمالشان فضیلت و برتری داده می شوند.»1
انس گرفتن با او به زیارت
زیارت...
«این در خانه عشق است که باز است هنوز»
زاء، واو، راء، اصل واحدی هستند که دلالت بر میل و عدول می کند؛ و زائر را از آن جهت زائر میگویند که وقتی به زیارت می آید از غیر عدول می کند و رو برمی گرداند.2
از این رو، فیّومی در «مصباح المنیر» گفته: زیارت به معنای قصد و توجه است. و نیز می گویند: زیارت در عرف آن است که انسان با انگیزه بزرگداشت کسی و انس گرفتن با او به وی روی آورد.
زیارت؛ قصد کردن و انس گرفتن
زیارت در عرف انسانی عموماً به دیدار و بالأخص به دیدار کعبه مکرمه و مضجع شریف و نورانی و مطهر بنده ای الهی گفته می شود، ولی «زیارت» در لغت به معنای قصد کردن و انس گرفتن است.
زیارت به معنای عرفی و اولی، از نزدیک با تحمل مشقت سفر میباشد و دومی از هر کجا شدنی است و دور و نزدیک ندارد. در هر حال، نمره خوب هر دو، موکول به حفظ انفعال نفسی در این توجه است که در تعریف دوم، این معنا وضوح دارد: «انس گرفتن، مأنوس شدن»
ملاقات باطنی با حقیقت و حضور احاطی او
«زیارت» در لغت به معنای قصد کردن و انس گرفتن است و در عرف، به معنای دیدار کردن میباشد.
در فرهنگ دینی، به دیدار از اماکن مقدس و حرم های مطهر اولیای الهی که جهت عرض ارادت و چه بسا گرفتن حاجت می انجامد گفته میشود.
با توجه به تعریف زیارت و عملکرد آن، اولین و برترین نتیجه زیارت مقبول، معرفت ریارت شونده است که شناختن به دیدن حاصل می شود.
در صورت تکرار و تداوم بهره زیارت که در یک زیارت نیز میتواند حاصل شود، بهره بعدی که اعلا از اوّلی است، حاصل میگردد.
از اولین مشخصه های کمالی ولی خدای متعال، فراگیر و عالم گیر بودن وجود مبارک ایشان است. کسی که معرفت مقبولی از ایشان داشته باشد، حضور آن حقیقت فراگیر را در عالم بدون رنج سفر در هر جایی، هم در عالم و هم در موطن نفس خود میتواند بیابد؛ وجدان کند؛ و این اولین مرتبه از معرفت ولایت ولی خدا است؛ لذا پس از این نعمت و موهبت بی نظیر، توفیق انس با او و زندگی به همراه او و در ولایت ایشان را میتواند داشته باشد.
به این ترتیب مقبولیت زیارتی که با در نوردیدن مکان انجام می شود، منتهی به زیارتی میشود که «نیست حاجت که کنی قطع بیابانی چند»؛ چون او نه فقط در مکانی واحد که در همه مکان ها و همه زمانها حضور دارد:
هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِكُلشَيْءٍ عَلِيمٌ»3
چنین کسی دیگر میل به سفر زیارتی پیدا نمی کند؛ زیرا داشتن حضور مبارک آن مونس دل در خود و یافتن او محیط بر خود، او را بی نیاز از سفر کرده است:
یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم / دولت صحبت آن مونس جان ما را بس
از در خویش خدا را به بهشتم مفرست / که سرکوی تو از کون و مکان ما را بس4
حرم، محل ظهور بی پروای صاحب حرم است. در موقع خواندن زیارت اگر حضور قلب داشته باشید، حضور محیطی حضرتش را میتوانید فهم کنید. همان طور که حضور در کنار بیت الله خصوصاً در «ایام معلومات» شخص را حاجی میکند، حضور در کنار ولی الله نیز شخص را ولایی میکند؛ در کنار وجود مبارک هر کدام از معصومین، شخص رنگ و بوی او را به خود میگیرد.
زیارت در لغت به معنای قصد کردن و انس گرفتن است و اصل در زیارت به معنای «دیدار» نیز همین است؛ پس در ایام زیارتی هر کدام از معصومین (علیهم السّلام) اگر توفیق حضور در حرم مطهر ایشان نبود، میتوان به معنای اصلی زیارت عامل بود؛ و آن اینکه آن روز به حضور احاطی آن حضرت توجه داشت؛ مانند: توجه به حضور وجود مبارک امام حسین (علیه السلام) در روز عرفه و محیط بودن معظم له بر ما.
صَلَّى اللهُ عَلَيكَ يَا أَبَا عَبدِ الله
در عرف دینی، زیارت به معنای رفتن به دیدار و ملاقات یک فرد معین یا یک شخص مقدسی است؛ در حالی که معنای اصلی این لغت، قصد کردن و انس گرفتن است. چه رابطه ای بین این معنای خاص و آن معنای اصطلاحی وجود دارد؟
وقتی گفته میشود که شخصی برای زیارت امامی به حرم مطهری مشرف شده، در واقع او چه فهمیده باشد یا نه، او را قصد کرده و به قصد انس گرفتن با او به طرف او راهی شده است؛ و چون در ملاقات و دیدار کردن این قصد و این انس به شدت و به سهولت اتفاق میافتد؛ لذا به دیدار، زیارت گفته شده است.
حالا بدون اینکه این مسافت طی بشود، بدون اینکه این سفر و زحماتش بر خود تحمیل بشود، انسان میتواند هر جا که هست، قصد کسی را بکند. قصد وجود مبارکی را بکند، قصد وجود مقدسی را بکند و او را در خود حاضر کند؛ با او انس بگیرد و زائر او بوده باشد؛ خصوصاً اگر او صاحب ولایت کلیه الهی بوده یا شأنی در از ولایت داشته باشد که در این صورت کافی است - به حضورعالمگیر او توجه شود.
زیارت از دور و نزدیک؛ عارفاً بحقه
و زیارت آنان (علیهم السّلام) و عرض سلام و ادب به محضر مقدس آنان از دور و نزدیک مستجاب استامام صادق (علیه السلام) فرمودند:
«إِذَا بَعُدَتْ بِأَحَدِكُمُ الشَّقَّةُ وَنَاتْ بِهِ الدَّارُ فَلْيَعْلُ أَعْلَى مَنْزِلِهِ وَلْيُصَلِّ رَكْعَتَيْنِ وَلْيُومِ بِالسَّلَامِ إِلَى قُبُورِنَا فَإِنَّ ذَلِكَ يَصِلُ إِلَيْنَا»5 هرگاه زیارت بر یکی از شما سخت و طاقت فرسا بود و خانه اش هم دور بود، پس بر جای بلند خانه اش بالا رود و دو رکعت نماز بخواند و با سلام دادن به قبرهای ما اشاره کند. يقيناً سلام او به ما می رسد.
و بعد این همه، معنای «عارفاً بِحَقِّه» چیست که شرط قبولی زیارت هر کدام از اهل بیت (علیهم السّلام) میباشد؟ وجود مبارک آنان را به عنایت الهی وجدان کردن؛ یافتن وشناختن؟ آنان را به مولویّت و مالکیّت و خود را به مولویّت و مملوکیت وجدان کردن؛ یافتن و شناختن؟
مرحوم علامه مجلسی در «بحارالأنوار» می نویسد: به خط بعضی از بزرگان دیدم که از دست خط مرحوم شهید اول چنین نقل کرده است:
ابو الحسن فارسی گفت: من زیاد به زیارت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) می رفتم. اما مالم کم شد و جسمم ضعیف گشت؛ لذا زيارت حضرتش را ترک کردم. در خواب رسول خدا (صلى الله علیه وآله) را به همراه حسنين (عليهما السلام) دیدم. از کنار آنها عبور میکردم که حسین بن علی (علیه السلام) عرض کرد: ای رسول خدا! این مرد زیاد به زیارت من می آمد، اما دیگر نمی آید.
رسول خدا (صلی الله علیه وآله) به من فرمود: آیا تو زیارت حسین (علیه السلام) را رها کرده ای؟
عرض کردم: هرگز من مولای خویش را رها نمی کنم و لیکن ضعیف و پیر شده و مالم نیز کم شده است؛ لذا زیارت نمی روم.
فرمود: هر شب بر بام خانه ات برو و با انگشت اشاره به سوی قبر حسین بن علی (علیه السلام) اشاره کن و بگو: «السَّلَامُ عَلَيْكَ وَ عَلَى جَدَّكَ وَ أَبِيكَ، السَّلَامُ عَلَيْكَ وَ عَلَى أُمِّكَ وَأَخِيكَ، السَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلَى الْأئمة من بَنِيكَ، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا صَاحِبَ الدَّمْعَةِ السَّاكَبَةِ. السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا صَاحِبَ الْمُصِيبَةِ الرَّاتبَةِ، لَقَدْ أَصْبَحْ كِتَابُ اللهِ فِيكَ مَهْجُوراً، وَ رَسُولُ اللهِ فِيكَ مخزوناً. وَعَلَيْكَ السَّلَامُ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكَاتُهُ. السَّلَامُ عَلَى أَنْصَارِ اللَّهِ وَ خُلَفَائِهِ السَّلَامُ عَلَى أَمَنَاء اللهِ وَأَحِبَّائِهِ، السّلامُ عَلَى تَعَالَ مَعْرِفَةِ اللهِ، وَتَعَادِي حِكْمَةِ اللهِ، وَحَفَظة سر الله، وَ حَمَلَة كتاب الله اوْصِيَاءِ نَبِيَّ اللَّهِ، وَذُرِّيَّةِ رَسُولِ اللهِ صلى الله عليه وآله وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكَاتُهُ».
پس آنچه میخواهی درخواست کن که همانا زیارت تو از نزدیک و دور قبول میشود.6
منابع:
1 کامل الزیارات: 38
2 زیارت آل یس
4 حافظ
5 کافی 9: 344
6 بحارالانوار 101: 375