مؤثرترین عمل در یافتن حضور ایشان که عین معرفت است،...
اسرار خوشبختی، قسمت چهل و هفتم:
عمل به نیابت امام زمان و هدیه به حضرت زهرا (سلام الله عليهما)
در ظهور امام زمان (علیه السلام) آنچه ایشان انجام خواهند داد برای شادی قلب مبارک خانم حضرت زهرای مرضیه (سلام الله علیها) است. پس هر کسی بخواهد امام زمان (صلوات الله علیه) در موطن نفسش ظهور بکند، باید به همین روش عمل کند. آنچه انجام میدهد را به نیابت از امام زمان (علیه السلام) به حضرت فاطمه (سلام الله عليها) هدیه کند. هر کس به این روش عمل کند، وجود مقدس ایشان در او حاضر و ظاهر می شود و او همان آدمی میشود که فرمودند: تقدّم و تأخّر ظهور به او زیانی نمی رساند؛ چون برای او ظهور اتفاق افتاده است.
امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «إعرف إِمَامَكَ فَإِنَّكَ إِذَا عَرَفتَهُ لَمْ يَضُرَكَ تَقَدَّمَ هَذَا الأمْرُ أو تَأخَّرَ»؛1 (امام خودت را بشناس، پس همانا هنگامی که او را شناختی، این امر (ظهور) پیش افتد، یا به تأخیر افتد، به تو ضرری نمی رساند.)
خادم و غلام امام زمان (علیه السّلام) بودن
هر قدر که همتمان اقتضا میکند و اعتقادمان میطلبد در انتشار این پیام که پیام ویژه مهدوی است هر چه گسترده تر و بهتر بکوشیم؛ زیرا هر شیعه ای اگر در زندگی خود، امکاناتی داشته باشد که آن را بذل ساحت مقدس امام زمان (علیه السلام) نکرده باشد، نه در قیامت که حتی در همین دنیا پشیمان و حسرت به دل خواهد بود؛
کسانی اهل رجعت خواهند بود که عمرشان را صرف وجود مبارک امام زمانشان کرده باشند؛ یعنی همّ و غمّشان همواره، وجود مبارک امام (علیه السلام) بوده باشد؛ گویا حال که عمر خود را خرج وجود مبارک ایشان کرده اند، ایشان نیز با رجعت عمر دیگری به آنان مرحمت میفرمایند؛ کسی که در این زندگی حقیقتاً غلام (خادممملوک) ایشان بود، در عوالم آینده نیز همچنان خواهد بود که فرموده اند: «المرء مع من أحبّ»؛2 (انسان همراه كسي است كه او را دوست دارد.) اما این کجا و آن کجا!
توجه به مناسبتهای منسوب به آن مولا
روز مخصوص زیارت هر امام؛ مانند: روز بیست و سوم ذی القعده برای وجود مبارک امام رضا (علیهالسلام): یعنی در آن روز بیش از هر وقت دیگر آن وجود مبارک خود را تعریف میکنند؛ بیش از هر وقت دیگر تجلّی می فرمایند. یعنی بیش از هر وقت دیگر از زوّار خود با معرفت خود پذیرایی میکنند. یعنی بیش از هر وقت دیگر از زوّار خود مشکل گشایی میکنند؛ غم از دلها میزدایند و خاطرها را آسوده میکنند؛ بنده نوازی و دلها را شاد میفرمایند و دست بر سر مسکینان و یتیمان و اسیران میکشند و دلهای مرده را زنده میکنند و دنیا را به نور خود منوّرتر می فرمایند.
روزهای مخصوص زیارت امام زمان (علیه السلام) روزهایی است که از آنها به عنوان روز ظهور ایشان نام برده شده که بر آن روزها همان آثار یاد شده مزبور مترتب می باشد؛ مانند روز جمعه، روز دحوالأرض، روز تحویل سال شمسی، روز بیست و سوم ماه مبارک و روز عاشورا؛ این روزها فرصت های طلایی برای بهره مندی از ساحت مقدس ایشان، خصوصاً معرفت ایشان میباشد.
مقاطع زمانی؛ مانند: صبح؛ ظهر؛ عصر؛ غروب؛ مغرب؛ نیمه شب؛ سحر؛ یا اوقات سفارش شده؛ مانند شب و روز جمعه؛ اوّل و آخر هر ماه؛ ایام و لیالی رجب، شعبان و رمضان؛ و بالاخره موقع تحویل سال مانند امواج روی دریا هستند که سوار روی آنها، بی مشقّت و تکلّفِ دست و پا زدن، به سرعت و شدت به پیش میرود و شرط کلیدی در این بهره مندی توجه به حقیقت حاضر در زمان و وقت و عصر است که وجود مبارک ولی عصر و امام زمان (علیه السلام) می باشند که حقیقت برکت الهی هستند: «السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وقَايَةَ اللهِ وَ بَرَكَتَهُ».3
در ساعات قبل و اوقات تحویل سال و ساعاتی بعد از آن حضور مهربانِ سکینه بخشِ عالمگیرِ وجود مبارک امام زمان (علیه السلام) به تفضّل آن حضرت، وجدان می شود؛ در آن موقع سیر و سیراب کردن خود از آن و محو کردن خود در آن، افضل اعمال است.
قبول ولايت الهي؛ اولا: به همراهی کردن با ولی اوست و با توجه به حضور ایشان در تغییر و تحوّل کائنات و طبیعت، یکی از راه های همراهی با ایشان، همراهی با حال و هوای طبیعت است؛ در خوشی و شکفتن آن، دل باز و در سختی و سردی و گرمی آن، دل خرسند.
آن که سال پیش را در انتظار صاحب الزمان و در خدمت او طی کرده است، سال نو، یعنی فرصت نو نیز مبارکش باد؛ اما اگر در خواب و مستی و چرت بوده است.... مگر نگاه عنایتی بیدارش کند و گرنه این پریشانی بر سر پریشانی خواهد آمد.
شب و روز دحوالأرض
دحوالأرض به معنای گسترش زمین از زیر کعبه است؛ یعنی به عنایت آن حقیقت الهی که در کعبه لحاظ شده؛ زمین از زیر کعبه گسترش پیدا کرده است. با توجه به تعبیری که در روایات وجود دارد، حقیقت کعبه وجود مبارک اهل بیت (علیهم السّلام) هستند. اگر ما خواسته باشیم با این گسترش خودمان هم گسترده شویم، یک راهش این است که آدم خودش را با کعبه یکی کند؛ توجه کند و با آن حقیقت کعبه، خودش را یکی کند.
شب دحو الارض هم برای خودش موضوعیت دارد. اگر نتوانستید شب بیدار بمانید و کاری انجام بدهید، همین مقدار که انسان با وضو بخوابد، با حضور قلب بخوابد، وقتی بلند میشود نماز صبحش را اول وقت بخواند، بین الطلوعين نخوابد، شکمش را پر نکند (که در واقع پر بودن شکم خود از آفت های حضور قلب و نورانی بودن عقل و فهم و درک است؛) میتواند بهره مند شود.
در روزی که دحوالأرض است اگر انسان غسل کرده، طاهر بوده باشد و روزه گرفته، حواسش جمع بوده باشد و خودش را با کعبه یکی کند، خودش را در کعبه لحاظ کند، خود را در کعبه محو کند و توجه کند که آن حقیقتی که در کعبه است، از زیرش گسترش پیدا میکند و با گسترش آن، خود انسان هم گسترده میشود.
راه دیگرش این است همان جایی که هستید با فراغ بال و خیال آسوده بنشینید؛ یعنی با ذهن خالی و آرام اجازه بدهید که با گسترده شدن آن حقیقت؛ شما هم به همراه آن برده بشوید.
راه دیگرش این است همان جا که هستید با فراغ بال و خیال آسوده و ذهنی خالی و آرام و قلبی که در آن مهربانی و محبت است، بنشینید و به دحوالأرض توجه داشته باشید و خود را در پهنه این گسترش رها کنید و به این ترتیب، اجازه دهید که با گسترش آن حقيقت الهیه در عالم مادّه (زمین)؛ شما هم به همراه آن برده شوید.
گل قالیِ پهن شدن زمین از زیر کعبه (دحوالأرض)، مژده ظهور امام زمان (علیه السلام) در آن روز است. شاید تحلیل این واقعه این چنین باشد که: حقیقت هر خیری از جمله حقیقت کعبه در هر زمانی، حقیقت امام آن زمان است؛ لذا گسترش زمین از زیر کعبه در واقع گسترش حضور و در نهایت ظهور حقیقت کعبه در عالم طبیعت و زمین است؛ به همین دلیل در روزهایی که مژده ظهور در آن روزها وارد شده مانند: روز جمعه؛ روز عاشورا؛ روز اوّل نوروز و تحویل سال به شرط متذکّر و متوجه بودن، حضور مبارک ایشان به وضوح احساس و وجدان می شود.
این نیست که به فرض این روز گذشت بعد این توجه، تذکر و این وجدان هم بلافاصله زائل بشود، نه؛ به شدتی که ما در یک چنین ایامی و در یک چنین روزی، خودمان را در این توجه و تذکر محو کنیم و آن را جذب کنیم، این در ما دوام خواهد داشت و به شدت از این دوام بهره خواهیم برد. حقیقت تقوا داشتن حقیقت الهيه و دوام توجه نسبت به ایشان است که امروزه نقطه مرکزی آن کلمه تامه الهیه وجود مبارک امام زمان (صلوات الله علیه) است.
خواست خدای متعال در خلقت، تحقق و تعیّن وجود مبارک حبيب و احبّای او در آن بوده؛ لذا به همین دلیل و دلایل دیگر، وقایع مربوط به این امر به دلیل اهمیت الهی آنها، هر بار در تاریخ دنیوی خود، در عالم معنا تکرار میشود.
«فرسودگی»، خصوصیت طبیعی طبیعت و «نسیان» خصوصیت طبیعی خلقت انسان است؛ لذا تکرار در طبیعت و تذکر به انسان، واقعه و توجّه را تر و تازه نگاه میدارد.
فهم واقعه نورانى دحوالارض میتواند مقدمه و زمینه حضور شخص در متن این واقعه و بهرهمندی از بزرگ شدن باطن او باشد. برای این منظور چنین رفتار کنید؛ فارغ از دحو الأرض به قاعده ای که عرض شد، میتوان به اختیار خود و همیشه عمل کرد و به این ترتیب در مراتب عالی معنا حاضر بود و زندگی کرد؛ «إِلّا بِشُرُوطِهَا»؛ و آن رعایت ادب محضر حق تعالی و صاحبان ولایت او (صلوات الله علیهم اجمعین) است.
نخستین رحمت
از امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیه السلام) نقل شده که ایشان فرمودند: «أَوَّلُ رَحمَةٍ نَزَلَت مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الأَرضِ فِي خَمسَةٍ وَ عِشْرِينَ مِن ذِي القَعَدَةِ»؛ (نخستین رحمت (مهربانی الهی) که از آسمان به زمین فرود آمده، در بیست و پنجم ذی القعده بوده است. «فَمَن صَامَ ذَلِكَ اليَومَ وَ قَامَ تِلكَ اللَّيلَةَ فَلَهُ عِبَادَةُ مِائَةُ سَنَةٍ صَامَ نَهَارَهَا وَ قَامَ لَيْلَهَا»4؛ (پس اگر کسی روز آن را روزه داشته و شب آن را به عبادت برخیزد؛ پس برای اوست پاداش صد سال که روزهایش را روزه و شبهایش را به عبادت ایستاده باشد...)
منابع:
1 کمال الدین 2: 483
2 محاسن 1: 263
3 زیارت آل یس
4 اقبال 2: 27