یکی از راههایی که میشود دعا را به نحوی انجام داد که مستجاب بوده باشد این است که:
اسرار خوشبختی، قسمت پنجاه و یکم:
راهکارهای استجابت دعا
یکی از راههایی که میشود دعا را به نحوی انجام داد که مستجاب بوده باشد این است که:
اوّل: دعا را از زبان امام انشاء کنید (انشاء کردن یعنی با قصد ادا کردن) یا اگر توانستید هر دعایی را که از ناحیه مقدس هر کدام از معصومین (صلوات الله علیهم اجمعین) وارد شده از زبان خود ایشان ادا کنید.
دوم: به تلاوت ادا کنید که هر دو در گفتارهای پیشین توضیح داده شده است. یعنی تلاوت در شما اتفاق بیفتد و نیابت از جانب امام، این دو اگر توأمان بوده و ادغام شوند، إن شاء الله آن دعا و زیارت مقرون به استجابت و مقبول است.
برای استجابت دعا که از لوازم آن صداقت و سماجت است: یا باید خود، مستجاب الدعوه بود یا با حال اضطرار دعا کرد که بنا به آیه: «أمَّن يُجِيبُ المُضطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَ يَكشِفُ السُّوءَ»1 دعای مضطرّ، مستجاب است، یا به حقیقت نورانی همان آیه کریمه دعا کرد، یا به دمی دعا کرد که صاحب آن مستجاب است؛
راز قسم دادن خدای متعال به «علی» و آل «علی» (علیه وعليهم السلام) در دعا کردن این است که البته گفته میشود، ولی به صرف لَق لَق زبان گفته میشود، نه آنکه واقعاً به حقیقت آن گفته شود؛ لذا به همین دلیل است که به جایی نمی رسد.
دو نوع طرز استفاده از فایلهای صوتی دعا:
1 خواندن به همراه قاری.
2 گوش کردن و همراهی در ذهن با قاری و گفتن «آمین» هنگام درخواست از خدای متعال، همچنان که مرسوم افراد حاضر در مجلسِ خواندنِ دعاست.
کفایت همۀ حوائج دنیا و آخرت در یک دعا:
على بن عاصم از حضرت جواد (علیه السلام) و آن حضرت نیز به واسطه پدران بزرگوار خود از امام حسین (علیهم السّلام) چنین نقل میکنند که گفت: جدّم رسول خدا (صلى الله عليه وآله) فرمود: «موسی بن جعفر (علیهما السلام) در دعایش چنین میگوید: «يَا خَالِقَ الخَلْقِ وَ يَا بَاسِطُ الرِّزْقِ وَ يَا فَالِقَ الحَب وَالنَّوَى وَ يَا بَارِئَ النَّسَمِ وَ مُحْيِيَ الْمَوْتَى وَ مُمِيتَ الْأَحْيَاءِ وَ يَا دَائِمَ الثَّبَاتِ وَ مُخْرِجَ النَّبَاتِ افْعَلْ بِي مَاأنْتَ أهْلُهُ».
پس فرمود: «هر کس خداوند را با این دعا بخواند، خدا حوائج او را برمی آورد و در روز قیامت با موسی بن جعفر (علیه السلام) محشورش میفرماید.»2
توجه به ساحت مقدس حضرت جواد الائمه (علیه السّلام)
وجود مبارک حضرت صدیقه کبری (سلام الله علیها) با حفظ اولویت رسول اکرم و امیرالمؤمنين (صلوات الله عليهما) بر ایشان و بر سایر ائمه (عليهم السلام) حجّیّت دارند؛ «حجةُ الله عَلَى الحُجج» هستند؛ و از شئونات ایــن مـقـام، تعیین وظایف هر کدام از آنان (علیهم السلام) است. رفع حوائج دنیوی مردم از طرف آن حضرت به عهده وجود مبارک حضرت جواد الائمه (علیه السلام) گذاشته شده است که این امر؛ یعنی سرعت و سهولت برآورده شدن حاجات دنیوی در ساحت مقدس ایشان، برای خیلی ها تجربه شده است.
اما در فرازهای ابتدایی زیارتی از ایشان عبارتی است که در زیارت هیچ کدام از حضرات معصومين (عليهم السلام) وارد نشده است:
«السَّلَامُ عَلَى البَابِ الأقصدِ وَ الطَّرِيقِ الأَرشَد...»3؛
سلام بر نزدیکترین در به مقصود و درست ترین راه به کمال ...
سپس جلوه هایی از کمال حضرتش گفته میشود؛ زیارت نامه ای کوتاه که از شدت رسایی معنا در رثای جواد الائمه، دل به حسرت دچار می شود که از توجه و توسل به آن حضرت چرا این همه غافل بوده است:
«السَّلَامُ عَلَى الْبَابِ الْأَقْصَدِ وَالطَّرِيقِ الْأَرْشَدِ وَ الْعَالِمِ الْمُؤَيَّدِ يَنْبُوعِ الْحِكَمِ وَمِصْبَاحِ الظُّلَم سَيّدِ الْعَرَبِ وَ الْعَجَمِ الْهَادِي إِلَى الرَّشَادِ الْمُوَفِّقِ بِالتَّأْبِيدِ وَالسَّدَادِ مَوْلَايَ أَبِي جَعْفَرٍ محمد بْنِ عَلِيَّ الْجَوَادِ أَشْهَدُ يَا وَلِيَّ اللَّهِ أَنَّكَ أقَمْتَ الصَّلَاةَ وَآتَيْتَ الزَّكَاةَ وَأَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ جَاهَدْتَ فِي سَبِيلِ اللهِ حَقَ جِهَادِهِ وَ عَبَدْتَ اللهَ مُخْلِصاً حَتّى أَتَاكَ الْيَقِينُ فَعِشْتَ سَعِيداً وَ مَضَيْتَ شَهِيداً يَا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَكُمْ فَأَفُونَفَوْزاً عَظِيماً وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكَاتُهُ».
بعد از آن دو رکعت نماز زیارت بخوان و سپس به هر چه بخواهی دعا کن.
«بدّلِت سَيِّئَاتُهُ حَسَنَات»
تقوای هر کدام از اهل بیت (علیهم السلام) را داشتن و با هر کدام به سر برده و زندگی کردن و همراه بوده و جالس شدن، به جز نتایج کلی تقوا و پاسداری از آنان (علیهم السّلام)، نتایج خاص مربوط به هر کدام را نیز دارد.
از امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) نقل شده که فرمودند: «مَن أحَبَّ أَن يَلقَى اللَّهَ وَ قَد رُفِعَت دَرَجَاتُهُ وَبُدِّلَت سَيّئاتُهُ حَسَناتٍ فَلَيَتَوَلَّ مُحَمَّداً الجَواد»4، هر کس دوست دارد خدا را ملاقات کند، در حالی که مقام و مرتبه اش بلند گشته و گناهانش به حسنات تبدیل شود، بایستی ولایت و تولیت جواد الائمه (علیه السلام) را قبول کند. یعنی از حضور ایشان در خود و محیط بر خود مراقبت و مواظبت کرده و او و میل او را بر خود و میل خود مقدّم دارد.
نکته بسیار مهم و قابل توجه اینکه: بر خلاف تصوّر بعضی، تبديل سيئات به حسنات، بخشوده شدن آنها نیست؛ بلکه تبدیل شدن همان گناهان و زشتیها به ثوابها و زیبایی هاست. و این به این معناست که وجود مبارک ایشان به مثابه اکسیر می باشد که به محض ملاقات با فلز، آن را طلا میکند؛ لذا در توجه به حضور احاطی ایشان، مس وجود و اعمال منسوب به خود، طلا می شوند؛ الحمد لله كما هو أهله ومستحقه.
توجه به ساحت مقدس امام هادی (علیه السّلام)
از رسول الله (صلى الله علیه و آله) از خدای متعال:
«... و أختِمُ بالسَّعادة لابنِهِ عَلَيَّ وَلِيٌّ وَ نَاصِرِي وَ الشَّاهِدِ فِي خَلْقِي وَ أَمِينِي عَلَى وَحْيِي ...»5؛
و سعادت را ختم میکنم برای علی فرزند امام جواد (علیهما السلام)، ولیّام و یاری کننده ام و شاهد در خلقم و امین من بر وحی ام.
پس به ولایت و عنایت وجود مبارک امام هادی (علیه السلام) به سادگی میتوان به نهایت سعادت نائل شد؛ البته این امکان در ولایت هر کدام از اهل بیت (علیهم السلام) هست، اما تصریح به آن در مورد ایشان، شاید به دلیل سهولت این امر در ساحت مقدس ایشان باشد.
سجده صادقانه، گنج بدون رنج
ابن ابی عمیر به نقل از پدرش میگوید: دیدم امام صادق (علیه السلام) اذان گفتند، سپس میل به سجده کردند. پس بین اذان و اقامه سجده کردند و وقتی سرشان را برداشتند، فرمودند: «ای ابا عمیر، هر که مانند من این عمل را انجام دهد، خدای متعال همه گناهان او را می آمرزد.» و بعد فرمودند: «هر که اذان بگوید، سپس سجده کند و بگويد: «لَا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ، رَبِّي سَجَدتُ لَكَ خَاضِعاً خَاشِعاً»؛ خدا برای او گناهانش را می بخشد»6.
احراز
حرز مهمی برای ایمنی از هر چیزی:
«بسم الله الرحمن الرحيم، اللَّهُمَّ صَلَّ عَلَى مُحَمّدٍ وَآل مُحَمَّدٍ تَحَصَّنتُ بِدارِ سَقَفُهَا لا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَ سُورُهَا مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله وَ بَابُهَا عَلِيُّ وَلِيُّ الله صلّى الله عليه وآله وَ أركَانُهَا لَا حَولَ وَلَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللهِ العَلِيِّ العَظِيمِ، فَاللَّهُ خَيْرٌ حَافِظاً وَ هُوَ أَرحَمُ الرَّاحِمِينَ. أَللَّهُمَّ صَلَّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّد». (سه بارصبح و سه بار شب)
کسی که به آن به قاعده اش عمل کند و به اذن امـام زمان (علیه السلام) او را در آن خانه قرار دهند و او در آنجا قرار یابد، میفهمد که چه خبر است و آنجا چه امنیّتی حاکم است.
حرز سادۀ حضرت خدیجه (علیها السّلام) برای دور ماندن از بلایا:
«بسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، يَا اللهُ يَا حَافِظُ، يَا حَفِيظٌ يَا رَقِيب»7.
سابقاً هم عرض شده که برای احتمال و امکان بیشتر استجابت هر دعایی میتوان آن را نیابتاً، یا با لبها، یا نفَس (دم) صاحب آن دعا، آن را خواند و قرائت کرد.
ام المؤمنين حضرت خدیجه کبری (سلام الله عليها)
وضع کننده زبان در کلام الهی، خود خدای متعال میباشد؛ و دلالتهای چند لایه آن، نشانه از خارج بودن وضع زبان الهی از توانایی بشر است؛ در آن زبان (کلام الهی قرآن مجید) معنای هر واژه ای، دقیقاً همان واقعیت و حقیقت خارجی است، نه مفهوم ذهنی؛ لذا «أم المؤمنین» کسی است که او در تحقق و استقرار ایمان در مؤمنین نقش اصلی و اولی را دارد؛ لذا از سوی حق تعالى «ام المؤمنين» نامیده شده است؛ و این عنوان اولین بار به وجود مبارک حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها) اطلاق گردیده است. از همین جا شدت اهمیت توجه به ایشان و رعایت ادب و احترام به آن علیا مخدره و نیز کوتاهی ما در این باره آشکار میشود.
منابع:
1 نمل: 62
2 کمال الدین 1: 266
3 مفاتیح الجنان: اوایل ملحقات دوم
4 فضائل ابن شاذان: 166
5 کافی 1: 528
6 وسائل الشیعه 5: 400
7 مهج الدعوات: 5