هر عمل و هر عبادتی که بتواند آسان تر و سریع تر و شدیدتر و عمیق تر خدای متعال...
اسرار خوشبختی، قسمت پنجاه و دوم:
چاره بیچارگی ما در نماز
جایگاه نماز به عنوان افضل عبادات:
هر عمل و هر عبادتی که بتواند آسان تر و سریع تر و شدیدتر و عمیق تر خدای متعال را وجدانیِ عبادتکننده کند، فضیلتش بیشتر است و چیزهایی هم مُخلّ هر عبادتی است که در شرعیات بیان شده است؛ مانند نداشتن حضور قلب و گناه کردن... در هر حال افضل اعمال و افضل عبادات در مقایسه با یکدیگر، آن عمل و عبادتی است که زودتر و آسانتر و شدیدتر، بنده را به «قربه إلى الله» برساند.
نيت عمومی هر عبادتی نزد هر متديّنى «قربة إلى الله» است؛ نزدیکی به خدای متعال به معنای نزدیکی در مکان نیست؛ فاصله ای که خدای متعال با هر کسی دارد با کس دیگر متفاوت نیست. پس به این ترتیب تقرّب به خدای متعال، وجدان حضور خدای متعال است که برای کسی که خدای متعال به او اجازه داده باشد این وجدان و این احساس حضور، محسوس و ملموس و حاصل خواهد بود. اما برای آن کسی که نه، نه! لذا آن عمل و عبادتی برای هر کس مؤثرتر، مفیدتر و عالیتر است که این نتیجه در او بیشتر بوده باشد.
اهمیت حضور قلب در نماز
حضور قلب نداشتن در اعمال و آداب و عبادات در دین، به خاطر ذهن شلوغ است. به میزان حضور قلب در هر عبادتی آن عبادت قبول است. امام عسکری (علیه السلام) از رسول خدا (صلى الله علیه وآله) نقل فرمودند: «هر بنده ای که در نماز خویش از خدا غافل شود و به غیر او توجّه کند، خداوند به او میفرماید:
«بنده من! به چه کسی توجه میکنی؟ و چه کسی را طلب مینمایی؟ آیا پروردگاری جز من میخواهی؟ یا مراقب و پاسبانی غیر از من میطلبی؟ یا بخشنده ای جز من میجویی؟ در حالی که من ارجمندترین ارجمندان، بخشنده ترین بخشندگان و برترینِ دهندگان هستم؛ تو را پاداشی دهم که به قدر و اندازه در نیاید. به من روی کن که من به تو روی کرده ام و فرشتگان من نیز به تو توجه دارند.»
پس از آن، اگر بنده غافل از غفلت خویش منصرف شود و به خداوند توجّه کند، گناه غفلتی که از او سر زده است بخشیده میشود و اگر برای بار دوم از خدا غافل شود و به غیر او توجه کند، خداوند سخن یاد شده را تکرار میکند؛ پس اگر از غفلت خویش بازگردد و به خدا توجه کند، خداوند گناه بی توجهی او را می بخشد و از وی در میگذرد و اگر برای بار سوم از خدا غافل شود، خداوند باز فرموده خویش را تکرار میکند؛ پس اگر از حال غفلت به توجه باز گردد، خداوند گناه غفلت او را می بخشد؛ ولی اگر برای بار چهارم از خدا غافل گردد، خداوند از او روی بگرداند و فرشتگان نیز چنین کنند. آنگاه خداوند به چنین نمازگزاری گوید: «ای بنده من، تو را به همان چیزی که بدان روی کردی واگذار نمودم»1.
خلاصۀ همۀ قواعد و احکام تربیت الهی و سلوک رحمانی:
از هارون بن خارجه نقل شده که او گفت: «ذكَرتُ لِأَبِي عَبدِاللهِ عليه السّلام: رَجُلاً مِن أَصحَابِنَا فأحسَنتُ عَلَيهِ الثَّنَاء؛ فَقَالَ لِي: «كَيفَ صَلاتُهُ؟»2؛ برای امام صادق (علیه السلام) از یکی از دوستانمان به خوبی و نیکی یاد کردم؛ پس به من فرمودند: «نماز او چگونه است؟»
این حدیث روایتی را تداعی میکند که خود ایشان فرمودند: «الصَّلاةُ ميزان»3؛ نماز، وسیله سنجش است. و همچنین است که در موقف سنجش اعمال در قیامت: «أَوَّلُ ما يُحَاسَبُ العَبدُ الصَّلاةُ فإن قُبِلَت قُبِلَ ما سِواها و إن رُدَّت رُدَّ ما سواها»4؛ اوّل چیزی که بنده از آن محاسبه میشود نماز است؛ اگر نماز قبول شود، هر آنچه غیر از آن است قبول میشود و اگر رد شود هر آنچه غیر از آن است رد خواهد شد.
و قبولی نماز و هر عبادت دیگری در گرو انجام آن به ولایت اهل بیت (علیهم السّلام) است:
سعی در دوام توجه به حضور صاحبان ولایت الهی و دیده شدن ما از سوی ایشان و انجام اعمال و عبادات در حالی که صورت آن مطابق احکام صادره از ناحیه مقدس آنان (علیهم السلام) و باطن آن مشحون از حضور مبارک خود آنان (علیهم السلام) میباشد که فرمودند: «نَحنُ الصَّلاةُ»5؛ ما (حقیقت) نمازیم...
راهکارهای ادای با معنای نماز
آنچه درباره «نماز» در آیات و روایات وارد شده، دو نوع است: اولی، اهمیت شگفت انگیز آن، که گفته می شود نماز با کیفیت و با حضور قلب و اوّل وقت، کفایت از هر مواظبتی برای نیل به همه مقامات و کمالات و دفع همۀ نکبتها میکند؛ ولی ما بیگانه از آنها و در حسرت یافتن و داشتن آنهاییم،
دومی، زشتی بیگانگی از آن فضائل و زشتیِ نماز بی حضور قلب که ما به آن مبتلاییم. هنگامی که در قرآن مجید میخوانیم یا میشنویم که در عملکرد نمازگزاران بدحال و بد عمل و وای برحال میفرماید: «الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِم سَاهُونَ»6؛ آنان که در نمازشان حواسشان پرت است.
دلمان میلرزد که ما هم از آنانیم و حال چه خاکی باید بر سر کنیم؟!
چاره هایی برای این بی چارگی
1 در ادای الفاظ نماز، توجه خود را به صورت یا صوت آنها که از دهان خارج میشود، متمرکز کنیم.
این عمل در صورت مداومت، اثر جدی در نیل به معرفة النّفس دارد که در آیه شريفه «نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ»7؛ به فقدان آن معرفت، تصریح شده است.
2 الفاظ را به سمت قلبمان که در سمت چپ سینه هست قرائت کنیم.
3 الفاظ را از قلبمان بیرون آورده و سپس از دهانمان خارج کنیم.
4 بنا به دلالت زیارت جامعه کبیره در مورد وجود مبارک اهل بیت (علیهم السّلام) که خطاب به ایشان عرض میشود: «أجسَادُكُم فِي الأجْسَادِ وَ أَرْوَاحُكُم فِي الأَرْوَاحِ»8؛ روح مبارک و تن مطهر آنان (علیهم السلام) در روح و تــن عالميان حضور ولایی دارند؛ و یک دلیل علم آنان به عالم و عالمیان و توان تصرّف آنان در آنها این حضور است؛
حالا: با توجه به این حضور جمعی یا حضور هر کدام از آن ذوات مقدس، در باطن و ظاهر تن خود به همراه آنان، اعمال نماز را انجام و الفاظ آن را ادا کنیم.
5 نماز را با توجه به دیده شدن ما از سوی خدای متعال بخوانیم.
6 نماز را با توجه به حضور عالمگیر اهل بیت (علیهم السلام) یا هر کدام از آن ذوات مقدسه به جا بیاوریم.
7 نماز را با توجه به محبت اهل بیت (علیهم السلام)، یا محبت هر کدام از آنان (علیهم السّلام) به جا بیاوریم.
8 معانی عُرفی و جزئیِ الفاظ در نماز، معانی حقیقی آنها نیستند؛ لذا مواظب باشیم با توجه به آنها، از توجه به حضور حق تعالی و حضور ولایت الهی غافل نشویم.
9 برای تخلّق به ولایت هر کدام از ذوات مقدسه اهل بيت (عليهم السلام) و زینت یافتن به حضور آنان در موطن نفس، کافی است که نمازهای خود را با توجه به حضور ولایی وجود مبارک ایشان در گِل و دل و موطن نفس و وجود خود اقامه کنیم.
و یادمان باشد که حقیقت هر نعمتی؛ چه در تکوین و چه در تشریع، آنان اند؛ حقیقت همین نماز هم که ما در حال اقامه آن هستیم، آنان اند که فرموده اند: «نَحْنُ الصَّلاةُ»9؛ «نَحْنُ أَصلُ كُلَّ خَيرٍ...»10؛ «نَحْنُ النَّعيمُ»11؛ لذا: اقامه همه عبادات و انجام همۀ خیرات و اعمال صالحه با توجه به حضور آنان، مؤثرترین احکام در جلب عنایت الهیه برای نیل به معرفت آنان و ولایت الهیه آنان است که فرموده اند: اعمال و عبادات بدون آن مقبول نیست.
کسانی که علاقهمند و شائق به توجّه به خدای متعال و حضور قلب نسبت به او هستند، میدانند که از مشکل ترین موانع در این کار و مزاحم ترین آنها در این امر، صورت سازی و خیال پردازی ذهن است. یکی از راههای خلاصی از این کودک نافرمان و مزاحم خودی و خانگی، مدد گرفتن از تسبیح است؛ تذکر به دور بودن خدای متعال از صفات مخلوقین و از پردازش فکر و وهم و خیال و حس.
ساده ترین دعا و ذکر در این باره همان ذکر مشهور «سبحان «الله» است که از دل به زبان جاری شده یا با همه تن گفته شود؛ و از بهترین ادعیه و شاید اعلا از همه، دعای تسبیحات است که به وجود مبارک رسول اکرم (صلى الله علیه وآله) توسط حضرت جبرئیل (علیه السلام) تعلیم شده که هر روز خوانده شود و بهترین وقت قرائت آن در سحرهاست.12
و از دیگر مواظبتهای مؤثر در خلاصی از دست ذهن مزاحم در توجه به حق تعالی قرائت سوره توحید و تکرار آیه شریفه «يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ» ۵۵ بار میباشد که خدای متعال تولید ذهن نیست.
گرانبهاترین هدیه
از امام رضا (علیه السلام) نقل شده که از اسرار آل محمد (علیهم السلام) این صلوات خاصه است:
«أللَّهُمَّ صَلَّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ فِي الْأَوَّلِينَ وَصَلَّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ فِي الْآخِرِينَ وَصَلَّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ فِي الْمَلَا الْأَعْلَى وَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الْمُرْسَلِينَ اللَّهُمَّ أَعْطِ مُحَمَّداً الْوَسِيلَةَ وَالشَّرَفَ وَ الْفَضِيلَةَ وَالدَّرَجَةَ الْكَبِيرَةَ اللَّهُمَّ إِنِّي آمَنْتُ بِمُحَمَّدٍ وَلَمْ أَرَهُ فَلَا تَحْرِمْنِي يَوْمَ الْقِيَامَةِ رُؤْيَتَهُ وَ ارْزُقْنِي صُحْبَتَهُ وَتَوَفَّنِي عَلَى مِلَّتِهِ وَاسْقِنِي مِنْ حَوْضِهِ مَشْرَباً رَوِيّاً سَائِغاً هَنِيئاً لَا أَظْمَأُ بَعْدَهُ أَبَداً إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرُ اللَّهُمَّ كَمَا آمَنْتُ بِمُحَمَّدٍ وَ لَمْ أَرَهُ فَعَرَّفْنِي فِي الْجِنَانِ وَجْهَهُ اللَّهُمَّ بَلِّغْ رُوحَ مُحَمَّدٍ عَنِّي تَحِيَّةٌ كَثِيرَةٌوَسَلَاماً»13.
«به راستی که هر که با این صلوات بر پیامبر (صلى الله عليه وآله) صلوات فرستد، گناهانش نابود و خطاهایش محو، شادمانی اش دائمی شده و دعایش مستجاب و آرزویش عطا و روزی اش وسیع و بر دشمنش یاری میشود و آن (صلوات) سبب انواع خیر برای او می شود و از رفیقان پیامبرش در برترین بهشتها قرار داده میشود.»
این صلوات به عنوان یکی از تعقیبات بعد از نماز در «نجوای بعد از نماز» آورده شده و دستور خواندن آن، در طرفین روز و هر بار سه مرتبه است. فضایل این صلوات در میان موارد مشابه خود شاید بی نظیر باشد و با توجه به فواید آن، اهل مواظبت که به موارد ممتاز مراقبت دارند، به این صلوات مداومت میکنند.
منابع:
1 تفسیر امام عسکری علیه السلام: 524
2 کافی 3: 487
3 کافی 6: 15
4 فلاح السائل: 127
5 تاویل الآیات: 21
6 ماعون: 5
7 حشر: 19
8 مفاتیح الجنان: زیارت جامعه کبیره
9 تاویل الآیات: 21
10 کافی 15: 553
11 تاویل الآیات: 815
12 کتاب دعا: 125، از مهج الدعوات
13 بحارالانوار 94: 58