نسل پاک مرتبه دوم بعد از ائمه (علیهم السلام) از شاهزادگان،...
اسرار خوشبختی، قسمت پنجاه و نهم:
عمل به نیابت از کربلاییها
نسل پاک مرتبه دوم بعد از ائمه (علیهم السلام) از شاهزادگان، از اهل بيت (عليهم السلام)؛ مانند: وجود مبارک حضرت قمر منیر بنی هاشم، حضرت زینب کبری، حضرت فاطمه معصومه، حضرت علی اکبر و طفل شیر خواره (صلوات الله علیهم اجمعین) که متصل به مرتبه اول؛ که معدن النبوه هستند می باشند، بزرگ و کوچک ندارند؛ همه بزرگ و در کمالات خود (لَا يَسبِقُونَهُ بِالقَولِ وَ هُم بِأَمره يَعْمَلُونَ)1 منتظر امر ظهور هستند. خوبترینان امت که معدودند با اتصال به آنان و ولایت و مدد ایشان، امکان اتصال به اهل بیت (علیهم السلام) پیدا میکنند.
قمر منیر بنی هاشم (علیه السلام)
قمر بنی هاشم (علیه السلام) باب ورود به آسمان و ملکوت کربلاست. اگر کسی به اسم اعظم رسید، آن اسم، جامع همۀ اسماء است و از انسان هر نوع فعلی صادر میشود؛ لذا به عنوان سرّی گفته باشم؛ معنای اینکه وجود مقدس حضرت قمر بنی هاشم )صلوات الله علیه( باب الحوائج اند؛ این است که ایشان به هر کس هر چه بخواهند میتوانند عطا کنند؛ در ساحت مبارک ایشان این قابلیت هست که هر کس هر چه نیاز داشته باشد میتواند برآورده شود؛ به این دلیل که ایشان واجد آن مقام نورانی اند.
مرحوم ملا محمد مهدی مازندرانی در کتاب «معالی السبطین» نقل میکند در ماجرای مردی که ساکن کربلا بود و فرزندش مریض شده و مرگش فرا رسیده بود، پس از توسل آن شخص به حضرت ابالفضل )علیه السلام( و شفاعت آن حضرت که منجر به شفای آن جوان گردید و زنده شد؛ در آن رؤیای صادقه، پیامبر اکرم )صلی الله علیه وآله( به قمر بنی هاشم )علیه السلام( فرمودند: «أقَرَّ اللهُ عَينَكَ فَأَنتَ بَابُ الحَوائِجِ وَاشْفَعْ لِمَن شِئتَ وَهَذَا الشَّابُّ المَرِيضُ قَد شَفَاهُ اللهُ بِبَرَكَتِكَ»؛2 خدا چشم تو را روشن کند، پس همانا تو باب الحوائجی و برای هر که میخواهی شفاعت کن و این جوان مریض را حقیقتاً خدا به برکت تو شفا عنایت فرمود.
هر که به هر درد و غمی شد دچار/ گوید اگر یکصد و سی و سه بار
ای علم افراشته در عالمین/ اکشِفُ يَا كَاشِفَ كَرْبِ الحُسَين
از کرم و لطف جوابش دهی/ تشنه لب ار آمده، آبش دهی؛
خانم حضرت رقیه (سلام الله علیها)
رفتن به زیارت سيّدالشهدا و روضه خوانی کربلا در واقع، تلاش برای جلب عنایت امام حسین (علیه السلام) و حاضر شدن در ولایت ایشان است. در مجموعه واقعه کربلا هر کدام از شهدا و اسرا راهی به حقیقت سیّدالشهدا هستند؛ یعنی اگر شما در ساحت مقدس قمربنی هاشم (صلوات الله علیه) بایستید، از همان جا راهی به آن ملکوت است، ساحت مقدس خانم حضرت زینب (سلام الله علیها) نیز یک راه است و ساحت مقدس حضرت علی اصغر و نیز هر کدام از اهل بیت آن حضرت و اصحاب ایشان، هر کدام راهی برای اتصال به ایشاناند؛ چون متّصل به ایشان اند؛ ولی کوتاه ترین و نزدیک ترین راه در آن مجموعه، خانم حضرت رقیه (سلام الله عليها) است.
و راه پیمودن هر کدام از این راه ها، حاضر داشتن هر کدام که برایتان دل آرام تر است، در درون خود و سپس نگهداشتن ایشان و به جا آوردن عبادات و اعمال صالح و حتّى اعمال عادی با ایشان، خصوصاً گریستن برای امام حسین (علیه السلام) و زیارت ایشان؛ یعنی زندگی کردن با او برای زندگی داشتن در ولی او؛ وجود مبارک و مطهر و مقدّس سيّد الشهدا (علیه السلام).
شاهزاده حضرت علی اکبر (علیه السلام)
فهم منزلتِ عالی بلند مرتبه گان در عالم معنا هنگامی مقدور است که نشانه ای از آن برای ما زمین گیران عیان شده باشد. آنچه از ظاهر امر و آثار واقعه پیداست وجود نازنین شاهزاده حضرت علی اکبر (علیه السلام) در صف شهدا بعد از وجود مقدس پدر بزرگوار و عموی مکرّم خویش، در رتبه سوم شهدای کربلا قرار دارند.
از دلالتهای درخشان آن نازنین در هدایت آدمیان، یکی این است که در تربیت و تعالی الهی میتوان به جایی رسید که نشانه از بزرگ ترینان الهی شد و نشان از آنان داد و یادآور آنان بود؛ همچنان که در عزیمت ایشان به میدان کارزار، آه پدر و افسوس بر این مصیبت این گونه توسط ایشان بیان شد: «اللَّهُمَّ اشْهَدْ عَلَى هَؤُلاءِ القَومِ فَقَدْ بَرَزَ إِلَيهِمْ غُلامٌ أشبهُ النَّاسِ خَلقاً وَ خُلقاً وَ مَنطِقاً بِرَسُولِكَ مُحمَّدٍ، كُنَّا إِذَا اشتَقنَا إِلَى نَبِيَّكَ نَظَرْنَا إِلَى وَجْهِهِ»؛3 بارالها بر این مردم گواه باش که جوانی به سوی آنان به مبارزه می رود که در خصوصیات ظاهری و باطنی و گفتار، شبیه ترین مردم به رسول توست و ما هنگامی که مشتاق دیدار پیغمبرت می شدیم، به چهره او مینگریستیم.
پس میتوان به ولایت آن عزیزان، شباهت به آنان پیدا کرد تا جایی که مشتاقان بگویند:
چون که گل رفت و گلستان شد خراب/ بوی گل را از که جوییم از گلاب
و نیز وجود مبارک ایشان از اسباب و وسایل الهی اتصال به ساحت مقدّس سيّدالشهدا (علیه السلام) است؛ لذا مشتاقان پیوستن به ساحت مقدس حسینی با توسل به وجود مبارک شاهزاده میتوانند امید نیل به این مرتبه اعلا را داشته باشند. برای این امر کافی است تا نیل به مقصد، وجود مبارک ایشان را در موطن نفس خود حاضر و سر و سینه خود را از حضور ایشان آکنده و به همراه ایشان اعمال و عبادات خود را انجام داد و آنگاه امیدوار به شفاعت ایشان بود.
خانم حضرت زینب (سلام الله علیها)
زینب کبری (سلام الله علیها) آمده است تا رود محبت را میان کربلائیان و بازماندگان از محبّین آنان جاری گرداند و اینان را به آنان پیوند زند؛ شاید به این دلیل باشد که واسطه ورود به عالم مبارک کربلا، هم اوست. مصیبت واقعه کربلا، اعظم مصیبت هاست، و در آن واقعه وجود مبارک حضرت زینب کبری نگران و مراقب همه بودند. برادر، برادر زادهها، قبل از شهادت و در اسارت.
و برترین و گران بهاترین عنایت ایشان در آن واقعه، خصوصاً در اسارت، «سکینه» ای بود که از ایشان، آنان را در بر می گرفت؛ سکینه ای متناسب با آن مصیبت عظمی و می شود گفت که سکینه جاری از ناحیه مقدّس آن حضرت، افضل سکینه ها و آرامش هاست؛ پس اگر کسی طالب نوشیدن از چشمه سکینه و آرامش واقعی است، باید که رو به ایشان آورد.
اما با این همه، هیچ کدام از مخدّرات و از جمله خود ایشان، بعد از واقعه بیش از دو سال طاقت نیاورده و زنده نماندند و به شهدا پیوستند؛ صلوات الله عليها وعليهن.
حضرت مسلم (علیه السلام)
بزرگی فرموده اند که: زیارت حضرت اباعبدالله از زبان حضرت مسلم قطعاً قبول است؛ یعنی خواندن زیارت عاشورا به نیابت آن بزرگوار؛ لذا از زبان ایشان خطاب به سيّد الشهدا بخوانيد. به یاد آن لحظات پر اندوه و غربت ایشان در کوفه و بر بام دارالاماره و سلامی که از عمق جان آن مظلوم به سوی اباعبدالله (علیه السلام) رهسپار گردید.
حضرت عبدالعظیم (علیه السلام)
حضرت رضا (علیه السلام) فرمود: «مَنْ زَارَ قَبَرَهُ وَجَبَتْ لَهُ الجِنَّةُ»؛4 هرکس قبر او (حضرت عبدالعظیم) را زیارت کند، بهشت بر او واجب می شود.
یکی از اهالی ری نقل میکند: نزد حضرت هادی (علیه السلام) رفتم. آن حضرت فرمود: کجا بودی؟ عرض کردم: به زیارت حضرت حسین بن علی (علیه السلام) رفته بودم. حضرت فرمود: همانا اگر قبر عبد العظیم را که نزدتان است زیارت کرده بودی، مانند کسی بودی که امام حسین (علیه السلام) را زیارت کرده است.5
سه نکته طلایی در این باب:
- اگر آهنی هر چند سیاه و زنگار گرفته را در آتش بگذارند، بعد از مدتی آن آهن نیز خاصیت آتش را پیدا میکند. آتش سه خاصیت عمده دارد: روشنایی بخش است، تولید گرما می کند و می سوزاند. پس آنگاه آن آهن نیز چون آتش، روشنایی بخشیده، تولید گرما کرده و می سوزاند و تا وقتی که در آتش باقی است و اتصال آن با آتش قطع نشده، خواص آتش نیز در او باقی است؛ خواص او همان خواص آتش است، این همانی است.
و چنین است حال و روز وجود مبارک حضرت عبد العظیم (علیه السلام) در رابطه با ساحت مقدس امام حسین (صلوات الله علیه): از شدت معرفت، محبّت و ولایت آن حضرت و دوام آنها، آن حضرت از خود خالی و از ایشان پر شده است؛ و چنین است که زیارت او، زیارت امام حسین (علیه السلام) گردیده؛ نه مجازاً یا مانند آن، بلكه حقيقتاً و عيناً.
۲. فهـم ایــن معنا و یافتن آن در زیارت ایشان، سنجش میزان معرفت هر کسی نسبت به امام حسین (علیه السلام) است؛ کسی می تواند در زیارت ایشان احساس و وجدان زیارت امام حسین (علیه السلام) را داشته باشد که واجد معرفت امام حسین (علیه السلام) باشد، تا بتواند بیابد که این همان است. و چنین است که وجود مبارک ایشان، ملاک و معیار عینی سنجش حسینی بودن است.
۳. متأسفانه آنچه شایع است، این است که متأثر شدن از ذکر مصیبت امام حسین (علیه السلام) و گریه کردن بر ایشان که البته بسیار فضیلت دارد با معرفت ایشان اشتباه شده است و باعث غفلت از آن می شود و اگر کسی چنین است و فاقد آن معرفت میباشد، میتواند به عنایت حسینی حضرت عبدالعظیم (علیه السلام)، یا شفاعت ایشان در ساحت مقدس امام حسین (علیه السلام) واجد آن گردد.
منابع:
1 انبیاء/ 27
2 معالی السبطین 1: 276
3 نفس المهموم: 308
4 مستدرک الوسائل 10: 368
5 کامل الزیارات/ 324