به فکر معاد بودن و یادآوری آن به خویشتن، آثار مهم تربیتی و اخلاقی دارد...
یاد معاد
به فکر معاد بودن و یادآوری آن به خویشتن، آثار مهم تربیتی و اخلاقی دارد. وقتی بدانی که دیر یا زود از این دنیا سفر کرده و به دیار دیگری میروی به اینجا دلبسته نخواهی شد و برای آن اقامتگاه که به سویش روانی، توشه خواهی اندوخت. وقتی با تمامی وجود باور کنی که باید پاسخگوی كوچك ترين کارهای خود در جهان دیگر باشی و در آنجا مو را از ماست میکشند و محاسبه و میزان و عدالت خواهد بود، در این دنیا احتیاط بیشتری خواهی کرد.
این است که یاد معاد، تن انسان را میلرزاند و از کارهایی که دارای عواقب سوء و مجازات است، باز می دارد. زیباترین پیام در این زمینه سخن امام مجتبی (علیه السلام) به جناده در آخرین روزهای حیات شریفشان است: «استعد لسفرك وحصل زادك قبل حلول اجلك ...»1؛ «برای سفر آخرت آماده شو و توشه ات را پیش از فرا رسیدن اجل تهیه نما؛ بدان که تو در جستجوی دنیا هستی در حالی که مرگ به دنبال تو است! هیچگاه اندیشه و اندوه روز آینده ات را بر اندیشه امروزت ترجیح مده و بدان هر چیزی از دارایی دنیا را که بیش از نیازت گرد آوری تنها خزینه دار دیگران خواهی بود؛ بدان آنچه از دارایی دنیا به دست میآوری اگر در راه حلال مصرف شود، حسابرسی؛ و اگر در راه حرام خرج شود، کیفر خواهد داشت؛ و اگر در امور شبهه ناک مصرف شود سرزنش در پی دارد. بنابراین تو دنیا را مانند مرداری بدان و از آن در حدّ نیازت بهره برداری کن. حال آنچه را مصرف کرده ای، اگر حلال باشد تو از بی رغبتی به آن زیانی نبرده ای، اگر حرام باشد از کار زشت دوری گزیده ای و به قدر نیاز از مردار خورده ای و اگر سرزنشی به دنبال داشته باشد آسان و زودگذر است؛ برای کارهای دنیایی خود چنان اقدام کن که گویی سالیان دراز در جهان خواهی زیست و در مورد امور اخروی آنگونه بیندیش که گویی فردا از جهان رخت بر می بندی».2
به همین خاطر است که موظف شده ایم یاد مرگ باشیم؛ گاه گاهی به آرامستانها برویم و کنار مزار آنها، عبرت گیریم که فرموده اند: «یاد مرگ، خواهشهای نفس را می میراند و رویشگاه های غفلت را ریشه کن و دل را با وعده های خدا نیرومند و طبع را لطیف میسازد و پرچمهای هوس را درهم می شکند و آتش حرص را خاموش و دنیا را در نظر کوچک میکند.»
امیرمؤمنان (علیه السلام) هم فرمودند: «ای بندگان خدا، شما را به تقوی و بسیار یاد مرگ نمودن و دوری از دنیا سفارش میکنم (أوصیکم عبادالله بتقوى الله وكثرة ذكر الموت وأحذركم الدنيا...)3 و نيز فرمودند: «به یاد مرگ باشید و نیز روز بیرون آمدنتان از گورها و ایستادن خود در پیشگاه خداوند عزّوجلّ را فراوان یاد کنید تا مصیبت ها بر شما آسان شود...»
یاد معاد، علاوه بر بی رغبتی به دنیای فانی و اهتمام به توشه اندوزی برای سرای باقی، دارای آثار دیگری نیز هست: مصیبتها بر انسان سبک میشود؛ محبت به خداوند و اولیای او بیشتر میگردد؛ علاقه به خدمتگزاری و جانفشانی و شهادت در راه دین، افزون میشود؛ اهتمام به پاک کردن حسابها و ردّ حق الناس و ادای حقوق الله بیشتر میشود؛ رغبت به عبادات و رضایت به کفاف و مسارعه در خیرات و... افزون میشود و پیوند با اولیای خدا به ویژه ولی خدا و امام دوران صاحب الزمان (علیه السلام) که شفاعت آنها نجات بخش انسان در سرای باقی است، بیشتر میگردد.
تکریم درگذشتگان
مقام مؤمن آن چنان سترگ است که برتر از خانه خدا شمرده شده است. چنان که احترام کعبه بر همگان واجب است، احترام به مؤمن نیز همانگونه واجب است. پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) رو به کعبه کرد و فرمود: «آفرین بر تو ای خانه خدا! چقدر نزد خداوند بزرگی و حرمت داری! اما به خدا سوگند که مؤمن، محترم تر از توست، زیرا خداوند از تو یک چیز را حرام و محترم قرار داده؛ اما از مؤمن سه چیز را: مالش را، جانش را و گمان بد نسبت به او را ....»4
در حدیث قدسی است که خداوند فرمود: «اگر کسی به یک مؤمن اهانت کرد با من خداوند اعلان جنگ داده است (من اهان لی ولياً، فقد بارزنى بالمحاربه)5 احترام مؤمن، چنانکه در حیات او است، پس از مرگ نیز لازم و ضروری است. باید در والاترین شکل، برای سفر به سرای باقی او را تجهیز و مشایعت نمود و سپس با ترتیباتی عالی به خاك سپرد و بعد او را فراموش ننمود و با هدایای معنوی از او پذیرایی کرده و گاهگاهی به دیدارش شتافت و با روحش سخن گفت و برایش دعا نمود. بر زیارت نمودن مزار مؤمنان بسیار تأکید شده است؛ امام صادق (علیه السلام) فرمود: کسی که نمیتواند با ما اهل بیت ارتباط داشته باشد، باید با شیعیان صالح ما ارتباط داشته باشد تا ثواب ارتباط با ما برایش نوشته شود و کسی که نمیتواند به زیارت قبور ما اهل بیت برود، باید به زیارت قبور خوبان دوستان ما برود تا برایش ثواب زیارت ما نوشته شود.»6
امام جواد (علیه السلام) نیز فرمود: «هرکس قبر برادر مؤمنش را زیارت کند و کنار قبرش بنشیند در حالی که رو به قبله باشد و دستش را بر قبر او بگذارد و هفت مرتبه سوره قدر را بخواند از روز قیامت در امان است.»7
راوی گفت: به حضرت صادق (علیه السلام) عرض کردم: آیا مردگان از رفتن ما به زیارت قبرهایشان مطلع میشوند؟ فرمود: سوگند به خدا آری، خبردار میشوند و خوشحال میگردند و با شما انس میگیرند. عرض کردم وقتی بر سر قبورشان رفتیم چه بگوییم؟ حضرت فرمود: بگو پروردگارا! زمین را از اطراف پهلوهای آنان بگستران و ارواح آنان را به سوی خود بالا بر و مقام رضوان و خشنودی خود را بدانها برسان و از رحمت خود رحمتی را بر آنها فرود آور که با آن تنهاییشان تبدیل به جمعیت گردد و وحشت آنها تبدیل به انس شود که تو بر هر کاری توانایی (اللهُمَّ جَافِ الأَرْضِ عَنْ جُنُوبِهِمْ، وَصَاعِدُ إِلَيْكَ أَرْوَاحَهُمْ، وَ لَقِهِمْ مِنْكَ رِضْوَانًا، وَأَسْكِنْ إِلَيْهِمْ مِنْ رَحْمَتِكَ مَا تَصِلُ بِهِ وَحْدَتَهُمْ وَتُؤْنِسُ به وَحْشَتَهُمْ، إِنَّكَ عَلَى كُلَّ شَيْءٍ قَدِيرٌ)8
و فرمود: «وقتی کنار قبور مؤمنان هستی بر آنها سلام کن و بگو: سلام بر ساکنان دیار مؤمنین و مسلمین، شما بر ما پیشی گرفتید و ما هم ان شاء الله به شما خواهیم پیوست» (السَّلاَمُ عَلَى أَهْلِ الدِّيَارِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُسْلِمِينَ، أَنْتُمْ لَنا فَرَطُ، وَنَحْنُ إِنْ شَاءَ اللهُ بِكُمْ لاحِقُونَ)9 «و چون در بین قبرها هستی، یازده مرتبه سوره قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ را قرائت کن و ثوابش را به روح آنان هدیه نما که خداوند به تعداد درگذشتگان به شما ثواب و پاداش خواهد داد.»
زیارت قبور والدین بسیار توصیه شده و دعا نزد قبر آنان مستجاب است؛ نیز زیارت قبور علما و شهدا و اساتید و حق داران و اولیاء و مقرّبان درگاه الاهی که این زیارت از عبادات مستحسن شمرده شده است. يك توصيه معنوی به همگان این است که هرگاه به این عبادت موفق میشوند آن را به نیابت از مولاشان حضرت صاحب الزمان (عجل الله فرجه) انجام دهند و ثوابش را به ایشان تقدیم نمایند که اثرات فوق العاده خواهد داشت. خود آن بزرگوار نیز به این عبادت، اهتمام داشته و قبور مؤمنان و شیعیان و اولیای الاهی را به قدوم خود مشرف نموده و ایشان را دعا می نمایند...
باقیات صالحات
در هر اندیشه و ایده و گفتار و کردار صالح و شایسته ای که مفید افتد و اثرات و برکاتش (حتی بعد از مرگ پدیدآورنده اش) در اختیار افراد و جوامع حال و آینده قرار گیرد، باقیات صالحات (نیکیهای ماندگار) است و تا زمانی که آن آثار و برکات ادامه دارد، پاداشهایی را بعد از مرگ برای آن نیکوکاران به دنبال دارد. مواردی چون وقف، فرزند صالح، علم نافع، هدایت نهادهای خیر و بنیادهای نیکوکاری و... از جمله مصادیق باقیات صالحات اند.
قرآن کریم در دو آیه بر این امر مهم تأکید نموده است: «مال و فرزندان پیرایه و زینت زندگی دنیاییاند و باقیات صالحات نزد پروردگار تو از نظر ثواب و امید بستن به آنها نیکوتر است» (والْمَالُ وَالْبَنُونَ زِينَةُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرُ عِندَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَيْرُ أملا)10 و نیکی های ماندگار ثوابش نزد پروردگارت بهتر و خوش فرجام تر است (وَ الْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَير عِندَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَيرٍ مَّرَدًّا)11
پرونده اعمال انسان با مرگ او پایان می پذیرد مگر در مورد باقیات صالحات که پرونده باز میماند و تا زمانی که آن خیرات و نیکیها که او کاشته و به وجود آورده ادامه داشته باشد، آن نیکیها در پرونده او ثبت میشود اگر چه سالها و قرنها از مرگ او گذشته باشد. بر اساس روایات، همه عبادات انسان، چون موجب پاداش جاوید در آخرت است میتواند جزو باقیات صالحات محسوب شود؛ اما مصداق خاص آن، نیکیهای ماندگار پس از حیات دنیوی است، همچون «صدقه جاریه» ای که پس از مردن شخص نیز جریان داشته باشد و این صدقه حتی اگر تا روز قیامت هم باقی باشد، پاداشش به آن شخص میرسد؛ روش خیر و سیره هدایت کننده ای که ایجاد کرده و خود به آن عمل مینموده و دیگران هم پس از او به آن عمل مینمایند. «فرزند صالح» که از خود به یادگار گذاشته برای او استغفار مینماید.
جالب است همه نیکوکاریهایی که امروزه با عنوان «مسئولیت اجتماعی» مطرح است می تواند مصداقهایی برای آن صدقه جاریه محسوب شود. همچون چاه آبی که حفر کرده و در اختیار مردم گذاشته است؛ بوستانی که ساخته و وقف نموده است؛ مدرسه، مسجد، بیمارستان، کتابخانه و نوانخانه و صدها نهاد خیریه دیگر که فردی یا گروهی ساخته اند و در اختیار مردم نهاده اند. دیگر، فرزند نيك و اولاد صالح است. هرچه برای تربیت صحیح و ایمانی فرزندان، سرمایه گذاری شود، سودش به خود انسان میرسد و اعمال صالح آنها در پرونده خود انسان ثبت میشود؛ این است که پدران و مادران، در تربیت فرزندان باید اهتمام فوق العاده داشته و نباید لحظه ای از رشد معنوی و اخلاقی آنها غافل شوند که هم به خود جفا کرده اند و هم به فرزندان ...
در میان باقیات صالحات و نیکیهای ماندگار از همه با اهمیت تر، هدایت است و سیره و سنت حسنه ماندگار. چنانکه در سخن پیامبر به امیرمؤمنان (علیهما السلام) تأکید شده است: «اگر خداوند به وسیله تو يك نفر را هدایت کند، برای تو بهتر است از آنچه خورشید بر آن می تابد.»12
هیچ چیزی با ارزش هدایت انسانها برابری نمیکند. تلاش برای هدایت انسانها از بالاترین مصاديق باقیات صالحات است. زیرا وقتي يك نفر هدایت شد، فرزندان او هم در مسیر هدایت قرار میگیرند و به روال طبیعی این سلسله تا قیامت ادامه خواهد داشت و همه خیرات آنها در پرونده آن هادی و هدایتگر ثبت و ضبط میگردد. امروز هدایت انسانها به سوی آخرین حجت خدا و پیوند دادن آنها با مقام مهدوی، بالاترین باقیات صالحات و نیکیهای ماندگاراست ...
منابع:
1 کفایه الاثر، 227
2 همان مدرک
3 مصباح المتهجد 2: 663
4 بحارالانوار 68: 18
5 کافی 1: 144
6 کامل الزیارات: باب 105، 319
7 همان مدرک: حدیث 3
8 من لایحضره الفقیه 1: 181
9 کامل الزیارات: 321
10 کهف: 46
11 مریم: 76
12 مصباح الشریعه: 199
12 بقره: 55
13 بقره: 73