رجعت در آموزه های اعتقادی به معنای زنده شدن و بازگشت عده ای از...
رجعت و برزخ
رجعت در آموزه های اعتقادی به معنای زنده شدن و بازگشت عده ای از انسانها پس از مرگ به دنیاست. این باور نشأت گرفته از قرآن است آنجا که می فرماید: «روزی که ما از میان هر امتی، گروهی از کسانی که آیات ما را تکذیب میکردند محشور میکنیم و آنها باز داشته خواهند شد (وَ يَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ كُلَّ أُمَّةٍ فَوْجاً مِمَّنْ يُكَذِّبُ بِآيَاتِنا فَهُمْ يُوزَعُونَ).1 این نشان میدهد که منظور از این بازگشت قیامت نیست زیرا در هنگام قیامت، همه انسانها محشور میشوند نه گروهی از آنها: «روزی که آنها را محشور خواهیم نمود» (وَيَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا)2 و نيز: «همه آنها را باز می گردانیم و احدی را باقی نخواهیم گذاشت» (وَحَشَرْناهُمْ فَلَمْ نُغادِرُ مِنْهُمْ احدا).3 این بازگشت هم مختصّ مجرمان نیست بلکه بعضی از صالحان و نیز امامان، رجعت خواهند نمود. چنان که در زیارت آل یاسین خطاب به ائمه میخوانیم: «رجعت شما حق است و شکی در آن نیست» (وان رَجْعَتَكُمْ حَقٌّ لا رَيْبَ فيها)4
در وقوع اصل رجعت، همه علمای ما هم داستانند اما در جزئیات رجعت که از طریق روایات تبیین شده است اختلاف ها و تفاوتهایی مشاهده میشود. این دوران از پایان حکومت حضرت ولی عصر (علیه السلام) آغاز میشود و تا پایان دنیا ادامه خواهد داشت. در مورد کیفیت بازگشت امامان و انبیای سابق و بعضی از صالحان و فاسدان امت اسلام و امم گذشته، مطالبی در روایات هست که به دلیل وجود تفاوتهایی در آنها متعرضشان نمیشویم و همین مقدار بر اصل رجعت تأکید میکنیم که از جمله اعتقادات یقینی ماست.
علاوه بر اینکه در خود ظهور هم رجعت هایی انجام میپذیرد؛ همچون بازگشت مسیح و تعدادی از یاوران درگذشته امام عصر (علیه السلام) که هنگام ظهور باز خواهند گشت و امام را یاری خواهند نمود. این آرزوی بازگشت را منتظران هر روز در دعای عهد تکرار میکنند: (فأخرجني من قبری مؤتزراً كفنى شاهراً سيفى مجرداً قناتي ملبياً دعوة الداعى....)5
اما برزخ فاصله زمانی بین مرگ انسانها تا برپایی قیامت کبری است. وقتی با رویداد مرگ، روح از کالبد انسان خارج می شود، کالبد در قبر قرار میگیرد و روح در عالم برزخ خواهد بود. این عالم که از چشم ما ناپیداست، هم اکنون وجود دارد و ارواح در آنجا متناسب با اعمال خود، پاداشها و کیفرهایی خواهند دید و اشتغالاتی دارند تا اینکه زمان رستاخیز عمومی فرا رسد و دوباره در جسمهاشان که خداوند آنها را دوباره آفریده و زنده نموده، قرار گیرند و برای میزان و حساب محشور شده و به جایگاه ابدی یعنی بهشت یا دوزخ منتقل شوند.
قرآن کریم از حیات برزخی شهیدان یاد میکند که آنجا زنده اند و روزی میخورند (بل احیاء عند ربهم يرزقون)6. حضرت امیر (علیه السلام) نیز از دریافتهای برزخیان این گونه یاد می فرمایند: «اگر شما آنچه را که مردگان شما دیده اند مشاهده می نمودید، هراسان و ترسان میگشتید و در برابر خداوند گوش شنوا پیدا کرده و از او پیروی مینمودید، ولی آنچه را که آنان دیده اند از شما پنهان است و به زودی پرده از میان شما و آنان به کنار کشیده خواهد شد.»7
در واقع حجاب جسم که مانع دیدن بعضی واقعیتهاست وقتی با مرگ به کناری میرود، روح انسان اموری را مشاهده میکند که پیش از آن به دلیل اسیر بودن در حجاب جسم نمیدیده است. برخی از بزرگان بر اثر عبادات در همین دنیا با انخلاع اختیاری از بدن میتوانستند چشم برزخی خود را باز کرده و همان واقعیتهای عالم برزخ را که مردگان میبینند آنها هم مشاهده کنند...
حيات جاوید
مطمئن باشید که ما دارای حیات جاوید هستیم! انسان ازلی نیست اما ابدی است! ما آفریده نشده ایم که فانی شویم. گمان مبرید که مرگ فناء است؛ نه! بلکه پنجره ای به بقاء است. امیرمؤمنان (علیه السلام) فرمود: «شما برای بقاء خلق شده اید نه برای فناء» (إنما خلقتم للبقاء لا للفناء)8
وقتى خداوند جایگاه انسان را ابدی و جاوید اعلام میدارد، چرا گمان برند که با مرگ به پایان میرسند: «آنان، بهشت برین را به ارث میبرند، و جاودانه در آن خواهند ماند!» (الذين يرثون الفردوس هم فيها خالدون)9. شيخ صدوق در کتاب اعتقاداتش در باب اعتقاد در مورد نفوس و ارواح مینویسد: اعتقاد ما در مورد ارواح آن است که آنها برای بقاء و ماندگاری آفریده شده اند نه برای فانی شدن، زیرا پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: شما برای فناء خلق نشده اید بلکه برای بقاء آفریده شده اید و [با مرگ] تنها از خانه ای به خانه دیگر نقل مکان میکنید (ما خلقتم للفناء، بل خلقتم للبقاء، وإنّما تنقلون من دار إلى دار )10
پیام معاد برای انسان جاودانگی است. خلود و جاودانگی بهت انگیز است. ذهن ما طاقت درك جاودانگی را ندارد، سخن از هزار سال و هزاران سال نیست. سخن از بی نهایت است. ما باشیم و در جوار رحمت الاهی قرار داشته باشیم در بیکرانگی زمان! هویت ما را در این بیکرانگی اعمالمان در این دنیای فانی می سازد. با همین اعمال در آغوش بیکرانگی قرار میگیریم. اشرار در بیکرانگی عذاب و اخیار و نیکان در بیکرانگی نعیم.
عاقل از میان اعمال کدام گزینه را میگزیند صلاح را یا فساد را؟! خدای مهربان خریدار جان و دارایی ماست؛ چرا برای جاودانگی فروشنده به او نباشیم (إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوالَهُمْ)11 و خود را به شیطان بفروشیم و در بیکرانگی عذاب قرار دهیم؟! ما «حياة طیبه» میخواهیم؛ این زندگانی پاک و مطهر، در وجود پیامبر و خانواده او متجلّی است، پس درست است که هر روز بخوانیم: خدایا حیات و زندگانی مرا، چون زندگانی محمد و آل او (صلوات الله عليهم) قرار ده» (اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد)12
اگر مؤمن باشیم و چون آنها عمل کنیم و به راه آنان رویم خداوند آن حياة طيبه را به ما خواهد داد و پاداشی فراتر از آن اعمال خواهد بخشید (مَنْ عَمِلَ صِلِحاً مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَوةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كانُوايَعْمَلُون).13 باید دعوت خدا و پیامبر را برای این حیات، لبيك گوییم (ایّها الَّذِينَ آمَنُوا استَجيبوا لِلَّهِ وَلِلرَّسولِ إِذا دَعاكُم لِما يُحييكُم)14...
امروز، خلیفه الاهی و جانشین رسول خدا یعنی امام زمان (ارواحنا له الفدا) ما را به چیزی فرا میخواند که موجب حیات ابدی ماست. او را اجابت کنیم تا هم به حیات طیبه در این دنیا و هم آخرت برسیم. اجابت کنید خدا و رسولش را وقتی شما را فرا میخوانند به چیزی که موجب حیات شماست. اگر دعوت ولی خدا را لبيك نگوییم مجبور خواهیم بود دعوت دشمنانش را اجابت کنیم و خلود در دوزخ را برای خود رقم زنیم. انتخاب اکنون ما، سرنوشت حیات جاوید ما را مشخص خواهد ساخت. گزینه ما، جز ساحت قدسی مهدوی نخواهد بود!
منابع:
1 نمل: 83
2 انعام: 22
3 کهف: 47
4 مفاتیح الجنان: زیارت آل یس
5 همان مدرک: دعای عهد
6 آل عمران: 169
7 نهج البلاغه: خطبهه 20
8غرر الحکم و درر الکلم: 272
9 مومنون: 11
10 علل الشرایع: 40
11 توبه: 111
12 کامل الزیارات: 178
13 نحل: 97
14 انفال: 24