خداوند مرا نسبت به مادرم، نیکوکار قرار داده نه ستمگر و شقی...
مادری
«خداوند مرا نسبت به مادرم، نیکوکار قرار داده نه ستمگر و شقی»؛ این سخن پیامبر خدا عیسی (علیه السلام) است که خداوند از قول او نقل مینماید: (و بِرّاً بوالدتى و لم يجعلنى جبّاراً شقيّاً).1
در قرآن مجید و روایات بر احسان و نیکی کردن به مادر تأکید بیشتری شده است. بعضی از آیات، احساسات و عاطفه انسان را نسبت به مادر به شدت تحریک میکند و به او تذکّر می دهد که شکرگزاری از مادر به خاطر آن است که او نه ماه، سنگینی تو را تحمل کرده است و بدین سان منزلت مادری را بیشتر از پدر بودن ارج نهاده و حقوق بیشتر او بر فرزندان را گوشزد کرده است:
«و ما به انسان درباره پدر و مادرش سفارش کردیم. مادرش او را با ناتوانی روی ناتوانی حمل کرد (به هنگام بارداری هر روز رنج تازه ای را متحمل میشد) و دوران شیرخوارگی او دو سال پایان می یابد (آری به او توصیه کردیم) که برای من و برای پدر و مادرت شکر به جا آور که بازگشت (همه شما) به سوی من است»2
و نیز فرمود: «ما به انسان توصیه کردیم که به پدر و مادر نیکی کند، مادرش او را با ناراحتی حمل میکند و با ناراحتی بر زمین میگذارد و دوران حمل و از شیر بازگرفتنش سی ماه است.»3
در روایات ما نیکی به مادر، افزون بر نیکی به پدر توصیه شده؛ حتی در کتاب وسائل الشیعه، بابی به این امر اختصاص دارد به نام: «استحباب افزونی نیکی به مادر نسبت به پدر» (باب استحباب الزياده في بِرِّ الامّ على بِرِّ الأب).4
امام صادق (علیه السلام) فرمود: مردی خدمت پیامبر آمد و عرض کرد: ای رسول خدا! به چه کسی نیکویی کنم؟ فرمود: به مادرت؛ عرض کرد: بعد از او به چه کسی؟ فرمود: به مادرت؛ بار سوم عرض کرد: بعد از او به چه کسی؟ فرمود: به مادرت؛ در چهارمین بار که این سؤال را تکرار کرد، فرمود: به پدرت؛5
در حدیث دیگری آمده است که جوانی برای شرکت در جهاد، (آنجا که جهاد واجب عینی نبود) نزد پیامبر آمد، حضرت به او فرمود: آیا مادری داری؟ عرض کرد: آری! فرمود: «در خدمت مادرت باش که بهشت زیر پای مادران است.» 6
این نشان میدهد که بدون رضایت مادر نمیتوان به بهشت و نعمتهای بهشتی دست یافت. اگر کسی بخواهد به درجات عالیه جنّت و رضوان نایل گردد، باید به مادر احترام بگذارد و به او خدمت کند.
خداوند در قرآن میفرماید: «مادران، فرزندان خود را دو سال تمام، شیر می دهند.»7 حق شیر دادن در دو سال شیرخوارگی مخصوص مادر است و او از کودک خود نگهداری میکند. تغذيه جسم و جان نوزاد در این مدت با شیر و عواطف مادر، پیوند ناگسستنی دارد و لذا حق نگهداری و سرپرستی را برعهده او گذارده است.
نقش و جایگاه ویژه زن به عنوان مادر، بسیار است. مادر اولاً در خلقت، رشد و نشو و نمای انسان تأثیر مهم و جایگاه ویژه ای دارد و ثانیاً در پرورش و تربیت وی مسؤولیت بزرگتری را به عهده دارد. سلسله مسؤولیتهایی به عهده مادر است که مرد از آن محروم است. زن حداقل سی ماه، باری به دوش دارد که مرد ندارد. در این سی ماه، مادر مسؤول حفظ دو نفر است و دو تکلیف دارد؛ یکی برای خود و دیگری برای کودک؛
در این مدت است که کودک مستقیماً از مادر تغذیه میکند و در این مدت مادر، علاوه بر نگهداری جسمی کودک، باید در تربیت او نیز کوشا باشد. دوران شیردهی به کودک نه تنها در پرورش جسمانی او اهمیت دارد، بلکه در تربیت کودک نیز سهم بسزایی را داراست و لذا مادر در سیر کمال انسان اهمیتی دو چندان پیدا می کند. به همین دلیل در انتخاب همسر و دایه برای شیر دادن فرزند، دقت بسیار توصیه شده است.
آیات قرآن مادر را سه نوع معرفی میکند و بین آنها از نظر حقوق و وظایف تفاوت قائل می شود: مادرانی که انسان را به دنیا آورده اند و مادر حقیقی اویند «ان أمهاتهم إلا اللائى ولدنهم»؛8 مادرانی که شما را شیر می دهند، مادر رضاعی شمایند «وأمهاتكم اللاتى ارضعنكم»9 و سوم مادران امت، به جهت احترامی که خدا برای پیامبر اسلام قائل شده و او را پدر امت و همسرانش را مادران اهل ایمان معرفی مینماید «النبى اولى بالمؤمنين من انفسهم و ازواجه امهاتهم»؛10
اما بیشترین توصیه و حقوق را برای مادران نسبی و حقیقی بیان نموده است و علاوه بر همه حق شناسیهای مشترک که دربارۀ والدین شده (که مثلاً به آنها احسان کنید و حتی اوف به آنها نگویید و با قول کریمانه با آنها سخن گویید و...)11، به طور اختصاصی توصیه هایی درباره مادر فرموده مثل تأمین شایسته خوراک و پوشاك آنها «وعلى المولود له رزقهن وكسوتهن بالمعروف»12؛ عدم هرگونه تعرّض و آزار به بهانه فرزند «لا تُضار والدة بولدها»13 و...
اما در عین حال هیچ یک از پدر و مادر نباید با اختلافات خویش سرنوشت کودک خود را قربانی کنند و بدین وسیله ضربه های جبران ناپذیری به روح و روان خود و نوزاد وارد سازند. پدر حق مادر را در نگهداری کودک پایمال نکند و مادر نیز از این حق سوء استفاده نکرده و با بهانه جویی از شیر دادن خودداری ننماید و یا مرد را از دیدار فرزندش محروم نسازد و به او ضربه روانی و اقتصادی نزند و بعد از مرگ پدر، وارثان او باید عهده دار این وظیفه شوند و احتیاجات مادر را در دورانی که به کودک شیر میدهد، تأمین نمایند.
پدری
پدر، کسی است که خون او در رگهای شما جاری است؛ کسی که شما از او به جود آمده اید و تولد یافته اید (والد)؛ پدر در جایگاهی نشسته است که خداوند به او سوگند میخورد و میفرماید: (سوگند به پدر و فرزندی که پدید آورد) «و والدٍ وَ ما وَلَد».14 خداوند در قرآن از مردم میخواهد که او را به سبب نعمتی به نام پدر و مادر شکر نمایند، چنانکه باید برای نعمتهایی که به پدر و مادرشان و خودشان داده است، شاکر و سپاسگزار باشند.15
همچنین برای پدر و مادر جایگاه ویژه و رفیعی تعیین نموده و پس از وجوب بندگی خدای یکتا از مردم خواسته در حق پدر احسان و نیکی کنند و حق ایشان را تمام و کمال ادا نمایند.16 به خاطر همین جایگاه خداوند مسؤولیت سنگین قیمومت فرزند و همسر را برعهده او گذاشته و با تعبیر «المولود له» (کسی که فرزند برای او متولد شده) و به این دلیل که کودک از پدر متولد شده و به او وابستگی دارد، همه گونه تدارک مالی فرزند و مادر را از او خواسته است17 تا مادر با خاطری آسوده دوران شیردهی را به پایان برساند.
نظام تکوین، فرزند را ملحق به هر دو (پدر و مادر) میکند، زیرا هستی فرزند مستند به هر دوی آنهاست، ولی در نظام تشریع، وظایفی بر عهده پدر است که بر عهده مادر نیست. تکالیف پدر هم بیش از توان و طاقت او نیست و خداوند چیزی بیش از حدّ توان بر وی تکلیف نمیکند و در این راه، اجازه اذیّت و آزار پدر را هم به هیچکس نمیدهد «لاتُكلف نفس الا وسعها لاتُضارّ والده بولدها و لا مولود بولده».18
قرآن علاوه بر مسؤولیت سرپرستی و نگهبانی خانواده،19 مسؤولیت سنگین تری را به عهده پدر میگذارد. او نه تنها باید به تغذیه جسمی خانواده توجه کند، بلکه در تعلیم و تربیت فرزندان و همسر نیز بکوشد و آنها را از گناه بازداشته به نیکیها دعوت نماید و آنها را از عذاب قیامت محفوظ دارد «قوا انفسكم و اهليكم ناراً».20
قرآن کریم در آیاتی دیگر موضوع تربیت و پرورش کودک را از وظایف مشترک پدر و مادر معرفی مینماید که از کوچکی تربیت فرزند را عهده دار هستند و با کلمه «رَبَیانی» به آن اشاره مینماید: «و قُل رب ارحمهما كما ربّياني صغيراً».21 البته این آیه مستقیماً مسأله تربیت را مطرح نمیکند؛ اما ضمن بیان وظایف فرزند، دعا برای والدین و اشاره به نعمت تربیت و پرورش خود توسط آنها را یاد میکند، بدین معنی که پدران نه تنها مسؤول امروز فرزندان خود هستند بلکه مسؤول آینده و زندگی معنوی آنان نیز هستند؛ چنان که ابراهیم (علیه السلام) فرزندان خود را سفارش نمود که تا هنگام مرگ به دین پایبند باشند و با اعتقاد مسلمانی، مرگ را پذیرا شوند «و وصّى بها ابراهيم بنيه و يعقوب يا بني إنّ الله اصطفى لكم الدين فلاتموتن إلا و انتم مسلمون».22
درباره حقوق پدری و مسؤولیت فرزندی میتوان به لزوم حفظ حرمت و احترام پدر و مادر و دوری و پرهیز از اهانت و آزار رساندن با کوچکترین کلام و یا شکلی یاد کرد، به ویژه در ایام پیری که زمان ناتوانی آنهاست. در این زمان بر فرزندان است که همانند پرندگان دستهایشان را باز کنند و ایشان را زیر پر و بال محبتآمیز خویش بگیرند. این معنا نهایت خضوع و خشوع در برابر پدر و مادر را نشان میدهد که خداوند خواستار نهایت تکریم و احترام نسبت به آنها به ویژه در سنین کهولت و افزایش خواسته ها و نیازهای ایشان است.23
از دیگر حقوق والدین این است که دارای خلوتگاه خاص خویش باشند و فرزندان بی اذن و اجازه آنها وارد بر خلوتگاه ایشان نشوند.24 حتی برای پدر و مادر مشرک نیز همین حقوق برقرار است و اطاعت از آنها جز در گرایش به شرك واجب است.25 خیر خواهی برای ایشان در پیدا و نهان، دعا و طلب مغفرت، رعایت ادب و پرهیز از شکایت، نیکی و احسان26 و عاقّ ایشان نشدن (که گناه کبیره و موجب بدبختی و خسران عظیم است)، از دیگر حقوق است.27
منابع:
1 مریم/ 32
2 لقمان/ 15
3 احقاف/ 15
4 وسائل الشیعه: کتاب النکاح، ابواب احکام الاولاد، باب 94
5 همان مدرک، حدیث 1
6 جامع السعادت، نراقی، ج 2، ص 276
7 بقره/ 233
8 مجادله/ 2
9 نساء/ 23
10احزاب/ 6
11 اسراء/ 23
12 بقره/ 233
13 همان
14 البلد/ 3
15 احقاف/ 15
16 اسراء/ 23
17 بقره/ 233
18 همان
19 نساء/ 34
20 تحریم/ 6
21 اسراء/ 24
22 بقره/ 132
23 اسراء/ 23 و 24
24 نور/ 58
25 لقمان/ 15
26 مستدرک سفینه البحار/ ج 2/ ص 342
27 غررالحکم/ ج 6/ص 9