پروا داشته باشید از خدایی که به نام او از یکدیگر در خواست میکنید ...
صله رحم
«پروا داشته باشید از خدایی که به نام او از یکدیگر در خواست میکنید و از قطع خویشاوندیها پروا کنید که خدا مراقب شما است.» (وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيكُمْ رَقِيبًا)1 خداوند با تأکید فراوان از مؤمنان می خواهد که پیوند خود را با ارحام و خویشان قطع نکنند. سفارش به رعایت حرمت خویشاوندی و انفاق مالی به آنها را در آیات متعددی از قرآن میتوان دید: «به پدر و مادر و خویشان و یتیمان و مستمندان احسان کنید و با مردم [به زبان] خوش سخن بگویید»2 و نیز: «توانمندان شما نباید از دادن [مال] به خویشاوندان و تهیدستان و مهاجران راه خدا دریغ ورزند.»3
صِله رَحِم به معنای ارتباط و دیدار با خویشاوندان و کمک به آنها، از آموزه های اخلاقی اسلام است. خویشاوندان، ارحام (یعنی مشترک در رحم و والدین و اجداد) و خانواده محسوب میشوند و قطع پیوند و محبت و رابطه مهرورزانه با آنها بسیار نکوهش شده است. از نظر عقلی نیز محروم ساختن خود از حمایت ارحام و محروم ساختن ارحام از حمایت خود، نوعی خودزنی است. قرآن ترک کنندگان صله رحم را در شمار زیانکاران و لعنت شدگان معرفی مینماید: «کسانی که پیمان خدا را پس از محکم ساختن آن میشکنند و پیوندهایی را که خداوند دستور فرموده برقرار سازند، قطع مینمایند و بر روی زمین فساد میکنند، زیان کارانند.»4
در آیه ای دیگر نیز با حالت استفهام انکاری از قطع کنندگان رحم میپرسد: «آیا شما اگر از فرمان خدا و اطاعت قرآن روی بگردانید یا در زمین فساد و قطع رحم کنید، باز هم امید (نجات) دارید؟!»5 در حدیث قدسی آمده است: «من خدای رحمان هستم؛ رَحِم را خلق کردم و نام آن را از نام خود گرفتم؛ پس هر کس صله رحم کند، او را به رحمت خویش متّصل سازم و هرکس قطع رحم کند، او را از رحمت خویش دور نمایم.»6
قطع رحم یعنی ترک صله رحم واجب و عدم ارتباط لازم با خویشان، یکی از گناهان کبیره است و حتی درباره خویشاوندان بدخُلق یا گناهکار نیز مجاز نیست. در فرهنگ ایرانیان، صله رحم جایگاه ویژه ای داشته و در مناسبتهای مختلفی مانند عید نوروز، ماه رمضان و عیدهای ملی یا مذهبی نمود بیشتری دارد.
وصیت امام علی (علیه السلام) در لحظات آخر عمر خویش: «بر شما لازم است که پیوندهای دوستی و محبت را محکم کنید و بذل و بخشش را فراموش نکنید و از پشت کردن به هم و قطع رابطه برحذر باشید».7
صله رحم گاهی واجب و گاهی مستحب است. میزان دوری و نزدیکی رابطه خویشاوندی در این حکم اثرگذار است. سلام و احوالپرسی، رفت وآمد، رسیدگی به خویشان، کمک مالی یا بدنی (مانند پرستاری از مریض) و حفظ آبروی آنها از مصادیق صله رحم است.8
قطع رحم نیز دارای مراتب و درجاتی است و ملاک تحققش فهم عُرفی است. در تکالیف مالی سفارش شده که خویشاوندان مقدم شوند. قرآن کریم کمک به بستگان را جزء حقوق مالی محسوب میکند و آنجا که سخن از کمک به اقوام به میان آمده، آن را به عنوان یک حق ذکر کرده است (وَ آتِ ذَا القُربى حَقَّهُ و المسكين).9
على (علیه السلام) فرمود: «کسی که از سوی خدا ثروتی به دست آورد، باید بستگان خویش را به وسیله آن دستگیری کند.»10 امام صادق (علیه السلام) فرمود: «صله رحم نمایید و به برادران خود نیکی کنید، هرچند با سلام کردن نیکو و یا جواب سلام نیکو».11
چند روایات در آثار صله رحم:
پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «پیوند با خویشاوندان شهرها را آباد میسازد و بر عمرها می افزاید، هر چند انجام دهندگان آن از نیکان هم نباشند.12 کسی از ایشان پرسید: مبغوض ترین عمل در پیشگاه خداوند کدام است؟ فرمود: «شرک به خدا؛ گفت پس از شرک به خدا؟ فرمود: قطع رحم».13 «هیچ طاعتی نیست که پاداشش زودتر از صله رحم برسد و مجازاتی سریع تر از مجازات ظلم و قطع رحم نیست».14 «خداوند رحمت خود را از قومی که در آن قاطع رحم باشد، دریغ میدارد».15
على (علیه السلام) فرمود: هرگاه مردم قطع رحم کنند، ثروتها در دست افراد شرور قرار میگیرد.»16
امام سجاد (علیه السلام) خطاب به ابوحمزه فرمود: «اگر دوست داری که خداوند مرگ تو را نیکو مقرّر کند و گناه تو را در روز قیامت ببخشد، پس نیکی کن در خفا، صدقه بده و صله رحم به جای آر، به درستی که آنها عمر انسان را زیاد میکنند و فقر را از بین می برند.»17
امام رضا (علیه السلام) فرمود: «برای زیاد شدن عمر، وسیله ای جز صله رحم نمی شناسیم. صله رحم به اندازه ای در زیاد شدن عمر مؤثر است که شخصی از عمرش سه سال مانده، خداوند به سبب صله رحم سی سال به عمرش می افزاید که مجموعاً سی و سه سال میشود و کسی که از عمرش سی و سه سال تمام باقی مانده، خداوند به سبب قطع رحم، سی سال از عمرش بر میدارد و آن را به سه سال کاهش میدهد.»18
طلاق
پیوند و ازدواج امری ستوده و توصیه شده است و جدایی و طلاق امری مکروه و از روی ناگزیری است؛ اما به هر حال اگر شرایطی پیشاید که جز طلاق راهی نباشد باید اصول تعیین شود و حق و حقوق بانوان به طور کامل از سوی شوهران ادا شود. قرآن کریم می فرماید: اگر طلاق در شرایطی باشد که هنوز آمیزشی صورت نگرفته و مهریه ای معین نشده است، حکم خدا این است: «آنها را با هدیه ای مناسب بهره مند سازید! آن کس که توانایی دارد به اندازه تواناییش و آن کس که تنگدست است به اندازه خودش، هدیه ای شایسته بدهد و این بر نیکوکاران الزامی است».19
درباره شرایطی که طرفین مدتی با هم زندگی کرده و بعد تصمیم به طلاق گرفته اند، قرآن میفرماید: «و هنگامی که زنان را طلاق دادید و به آخرین روزهای عِدّه رسیدند یا به طرز صحیحی آنها را نگاه دارید و آشتی کنید و یا به طرز پسندیده ای آنها را رها سازید و هیچگاه به خاطر زیان رساندن و تعدّی کردن، آنها را نگاه ندارید و کسی که چنین کند، به خویشتن ستم کرده است. آیات خدا را به استهزا نگیرید و به یاد بیاورید نعمت خدا را بر خود و کتاب آسمانی و علم و دانشی را که بر شما نازل کرده و شما را با آن، پند میدهد و تقوی پیشه کنید و بدانید خداوند بر هر چیزی آگاه است.»20
دربارۀ طلاق رجعی (که زوجین پس از طلاق دوباره به هم رجوع می نمایند) میفرماید: طلاق (طلاقی که رجوع و بازگشت دارد) دو مرتبه است (و در هر مرتبه) باید به طور شایسته همسر خود را نگاهداری کند و آشتی نماید یا با نیکی او را رها سازد (و از او جدا شود). برای شما حلال نیست که چیزی از آنچه به آنها دادهاید پس بگیرید، مگر اینکه دو همسر، بترسند که حدود الهی را برپا ندارند. اگر بترسید که حدود الهی را رعایت نکنند، مانعی برای آنها نیست که زن، فدیه و عوضی بپردازد (و طلاق بگیرد) اینها حدود و مرزهای الهی است؛ از آن تجاوز نکنید! و هرکس از آن تجاوز کند، ستمگر است».21
یعنی تا دو مرتبه طلاق و رجوع صحیح است؛ اما اگر برای بار سوم انجام گیرد، دیگر حقی برای رجوع نیست.22 اگر زنان مطلقه باردار باشند، هزینه نگاهداری و شیر دادن نوزادان برعهده پدر است: «اگر باردار باشند نفقه آنها را بپردازید تا وضع حمل کنند و اگر برای شما فرزند را شیر میدهند، پاداش آنها را بپردازید و با همسرتان مشاوره شایسته انجام دهید؛ اگر به توافق نرسیدید دیگری (دایه) شیردادن آن طفل را برعهده گیرد.»23 در هر حال رعایت حقوق فرزند و مصالح و منافع او، در طلاق لازم است.
نکاتی دیگر در این موضوع:
هنگام اجرای طلاق حضور دو شاهد عادل واجب است «و چون عدّه آنها سر آمد، آنها را به طرز شایستهای نگه دارید یا به طرز شایسته ای از آنان جدا شوید و دو مرد عادل از خودتان را گواه گیرید و شهادت را برای خدا برپا دارید؛ این چیزی است که مؤمنان به خدا و روز قیامت به آن اندرز داده میشوند و هرکس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم میکند».24
کتمان بارداری و طُهر (پاکی بعد از حیض) از جانب زن، در هنگام طلاق حرام است.25 کتمان طلاق، از سوی شوهر حرام است (به این شکل که مردی همسرش را پنهانی طلاق دهد و این موضوع را از همسرش پنهان کند تا مبادا او با کسی ازدواج نماید.)26 جدایی انداختن بین زن و شوهر به وسیله سِحر، نکوهیده و حرام و پیروی از شیطان است.27 چند طلاق، با اجرای یک یا چند صیغه، در یک مجلس و بدون رجوع، تحقق نمی یابد. نمیتوان سه طلاق را در يك مجلس انجام داد زیرا صحت هر طلاقی به تحقق شروط آن از جمله عده است.28
يك طلاق هم، طلاق همسری است که مهریه ای برای او تعیین شده ولی آمیزشی انجام نشده است: «و اگر آنان را پیش از آنکه با آنها تماس بگیرید (و آمیزش جنسی کنید) طلاق دهید، در حالی که مهری برای آنها تعیین کرده اید، (لازم است) نصف آنچه را تعیین کرده اید، (به آنها بدهید) مگر اینکه آنها (حق خود را) ببخشند؛ یا آن کس که گره ازدواج به دست اوست، آن را ببخشد و گذشت کردن شما (و بخشیدن تمام مهر به آنها) به پرهیزکاری نزدیک تر است و گذشت و نیکوکاری را در میان خود فراموش نکنید، که خداوند به آنچه انجام میدهید، بیناست.»29
در همه این موارد تأکید شده است که جدایی با بهترین نحو انجام شود که با واژگان «معروف» و «احسان» به معنای شایستگی و بخشش و نیکی در آیات ذکر شده است.
منابع:
1 نساء: 1
2 بقره: 83
3 نور: 22
4 بقره: 27
5 محمد: 22
6 بحارالانوار 47: 187
7 نهج البلاغه: نامه 47
8 صله الرحم و قطیعتها: 29 – 118
9 اسراء: 26
10 نهج البلاغه: خطبه 142
11 کافی 2: 157
12 سفینه البحار 1: 514
13 کافی5: 58
14 نهج الفصاحه: ح 2398
15 مستدرک الوسایل 15: 184
16 کافی 2: 348
17 بحارالانوار 93: 195
18 اصول کافی 2: 152
19بقره: 236
20 بقره: 231
21 بقره: 229
22 تفسیر نمونه 2: 167
23 بقره: 233
24 طلاق: 2
25 بقره: 228
26 بقره: 232
27 بقره: 102
28 بقره: 229
29 بقره: 237