او با ماست

مادرم میگفت وقتی بر اثر تحقیقات از بهائیت برگشتم و مسلمان شدم ،

تشکیلات بهائی مرا طرد کردند. مجازات طرد در بهائیت یعنی این که هیچ یک از بستگان و اقوام اجازه گفتگو و سلام و کلام و معاشرت با فرد مطرود را ندارند و باید او را از خود برانند حتی اگر پدر یا مادر یا همسر یا فرزندشان باشد. دیگر تنهای تنها شده بودم و برای من که تازه عروس بودم این موضوع عذاب بسیار سختی بود زیرا مادر و پدر و خواهران و برادرانم هم ارتباط خود را با من قطع کردند... سخن شیرین که به اینجا رسید، اشک در چشمانش حلقه زد و گفت: بمیرم برای مادرم که چه سختی ها کشید... روشنا گفت بعد چه شد؟ شیرین ادامه داد مادر می گفت در آن لحظات سخت تنهایی این آیات قرآن شرایط مرا عرض كرد: إن الله معنا، وهو معكم اينما كنتم" که خدا فرموده در هر شرایطی که باشید من با شما هستم؛ و دانستم اگر تنهاترین تنها شوم خدا را دارم و با داشتن خدا و معیت او هرگز تنها نیستم.....

نکیسا گفت آیا این آیات اشاره به يك واقعه تاریخی دارند؟ شیرین گفت بله وقتی پیامبرصل الله علیه و اله و سلم از توطئه قتل خویش توسط کفار مکه آگاه شدند و در مهاجرت شبانه، حضرت علی علیه السلام را در بستر خود خواباندند و خود به سوی مدینه حرکت کردند به غاری رسیدند و در آن مخفی شدند .

تیم کفار بر اثر دنبال کردن ردپا به در غار رسیدند ، فرد همراه پیامبر (ابوبکر) به شدت ترسیده بود و به پیامبر گفت الان است که کفار داخل غار شوند و ما را به قتل رسانند. پیامبر فرمود: مترس، خدا با ماست( لا تحزن إن الله معنا  )و دیدیم که معجزه الاهی از طریق تارهای عنكبوت و آشیانه آن پرنده در مدخل غار، کار خود را کرد و کفار با دیدن آنها یقین کردند کسی در غار نیست و برگشتند و پیامبر به هجرت ادامه داد و کمی بعد با سلامت و آرامش و شکوه و عزت وارد مدینه شد و مورد استقبال مردم قرار گرفت.

 روشنا گفت يك بار هم این موضوع برای موسی اتفاق افتاد که :گفت خدای من با من است و او مرا به رهایی و نجات هدایت خواهد نمود (إن معى ربي سيهدين). نکیسا گفت: داستانش را تعریف میکنی؟ روشنا :گفت وقتی موسی با پیروان خویش مورد تعقیب سپاه فرعون قرار گرفت و ناگزیر در مسیر به کنار رود آب رسیدند و به دستور الاهی قرار شد وارد رود شوند در این هنگام معجزه الاهی آب را برای آنها شکافت و داشتند از معبرهایی که مثل کوه عظیم باز شده بود عبور میکردند سپاه فرعون هم وارد معبرها شدند و نزديك بود که به آنها برسند، ترس و غم بر جان پیروان موسی افتاد که الان است که گرفتار فرعون شده و به قتل خواهند رسید و به موسی پناهنده شدند که به زودی کشته  خواهیم شد موسی با آرامش :گفت خدای من با من است او ما را به نجات هدایت خواهد نمود إن معى ربي سيهدين"... و همان طور هم شد؛ موسی و پیروانش از رود گذشتند اما فرعون و سپاهش در آب غرق شدند.

شیرین گفت: يك بار دیگر هم خدا این معیت را به موسی و هارون یادآوری فرموده بود آنجا که میخواستند دو نفری به کاخ فرعون روند و او را دعوت به خداپرستی کنند و ترسیدند که دچار خشم و طغیان فرعون شوند خداوند اینگونه به آنها قوت قلب داد که مهراسید من با شما هستم امور شما را میبینم و میشنوم (إنّنا نخاف أن يفرط علينا أو أن يطغى قال لا تخافا إننى معكما أسمع وأرى). آنها هم رفتند و مأموریت خود را با موفقیت انجام دادند. درک این معیت و همراهی خداوند در همه لحظات زندگی چنان اطمینان و امنیت و آرامشی به ما خواهد داد که هیچ وقت خود را تنها احساس نکرده و در سخت ترین شرایط و دشوارترین موقعیتها با داشتن خدا و همراهی او ، خوفی احساس نکرده و با آرامش راه خود را ادامه خواهیم داد.

تماس با ما

آدرس:

خیابان شریعتی سه راه طالقانی پلاک ۱۷۳ مؤسسه گل های یاس

شماره تماس:

۰۲۱۷۷۵۳۹۲۹۹ - ۰۲۱۷۷۶۵۷۸۶۵

ایمیل:

moassesegolha@gmail.com

نماد اعتماد

جستوجو